رساله ای در بداء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رساله ای در بداء - نسخه متنی

محمدجواد بلاغی؛ مترجم:مجتبی الهی خراسانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بسم الله الرحمن الرحيم

وله الحمد و هوالمستعان

خداوند متعال به مقتضاى حكمت و لطفش به بندگان كه ايشان را به مقام الوهيت‏خود در علم و قدرت و اراده خويش رهنمون ساخته نوع تغييرات، تبديلها و زايشهاى نظام هستى را بر حسب قوانين سببها و تاثير گذارى سبب در مسببات قرار داده است. اين قوانين با اهداف و حكمتها مرتبط بوده، نمايانگر در نظر داشتن آن اهداف وحكمتهاست.

خداى بزرگ، خالق سبب و مسبب و برقرار كننده تسبيب است. اسباب و تاثيرات آنها از حيث وجود، بقا، تاثير و حاكم كردن بعضى از اسباب بر بعضى ديگر همگى به دست اوست; چه اين كه گاهى سبب را معدوم مى‏كند، گاهى تاثير آن را باطل مى‏سازد و گاهى با سبب ديگرى آن را از تاثير باز مى‏دارد. گاهى نيز آنچه را مردم موضوع قانون مقرر و ثابتى مى‏پندارند، از ميان برداشته، جز آن راجايگزين مى‏كند. اين همان مرتبه «بداء» و «محو و اثبات‏» است.

خداى تعالى از ازل به آنچه مشيت وى تعلق گيرد عالم است، و اين علم همان «ام الكتاب‏» است.

محو، مخصوص چيزى است كه با مقدر كردن اسباب، اثر گذارى آنها و سير آنها در اثر گذارى، نوعى ثبوت[و مرحله‏اى از حتميت] يافته باشد.

در اصول كافى، در روايت صحيح از هشام وحفص به نقل از ابوعبدالله [امام صادق] عليه السلام چنين آمده است:

«آيا چيزى جز آنچه ثابت است، مى‏تواند محو شود؟...». (1)

زيرا محو آنچه وقوع آن در علم خداوند و ام الكتاب، عينا ثابت و حتمى باشد، معقول نيست.

اما اين كه مراد از محو، از بين بردن و فنا كردن موجود باشد، و منظور از اثبات، ايجاد معدوم باشد چنان كه در ابتداى پرسش آمده است (2) به دلايلى مردود است:

نخست آن كه اين فرض، خلاف ظاهر آيه كريمه و سبك و سياق آن است; زيرا به كار بردن واژه «محو» و ذكر آن در مقابل «ام الكتاب‏»، با مرتبه تثبيت و كتابت تناسب دارد و كنايه از تقدير وتثبيت هرچند تقدير نوعى از طريق جريان اسباب است، و از ميان بردن عين موجود در اينجا بى مناسبت است. به علاوه بايد متذكر شد كه در صورت اراده افناء و از ميان بردن، از واژه «محو»، سخن خداى تعالى كه «و ام الكتاب نزد اوست‏» (3) معناى مستقلى كه اجزاى كلام در آيه بدان مرتبط شوند و مناسب ذكر محو و اثبات باشد، نخواهد داشت.

دوم، احتجاج امام صادق عليه السلام و استشهاد بسيارى ديگر از امامان به اين آيه، براى «بداء» است.

اما «بداء» به معناى ظهور و آشكار شدن است، از ريشه «بدا، يبدو»، كه مصادر آن عبارتند از: «بدو، بداءة، بداء و بدوء». گفته مى‏شود:«فلان بدا له في الراي‏» يعنى آنچه از وى مخفى مانده بود، برايش آشكار شد; و نيز: «فلان برز، فبدا له من الشجاعة ما كان مخفيا عند الناس‏» يعنى فلان كس مبارزه كرد و شجاعت وى كه از مردمان پنهان مانده بود، آشكار شد. معناى واژه «بدا» در هر دو مثال يكى است، ولى اختلاف آنها از ناحيه لام [در «بدا له‏»] و ارتباط آن با معناى ظهور و آشكار شدن است (4) [ كه براى چه كسى آشكار شود].

بداء منسوب به خداى تعالى نيز به معناى مثال دوم است، [و وقتى گفته مى‏شود: «بدا لله تعالى‏»، براى خداى تعالى بداء حاصل شد] يعنى براى خداوند مشيتى آشكار شد كه بر مردم مخفى، و خلاف پندار آنان است.

اين تفسير بنابه مقتضاى عقل و شهادت صريح تعدادى از احاديث است; از آن جمله روايت «اصول كافى‏» است از صحيح عبد الله بن سنان، از ابو عبد الله [امام صادق] عليه السلام، كه:

«براى خداوند در مورد چيزى بداء نشد، مگر آن كه قبل از اين بداء و آشكارى، آن چيز در علم اوبوده است‏». (5)

و نيز عمرو بن عثمان نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود:

«براى خداوند چيزى از روى جهل(قبلى) وى، آشكار نشده [و از همان ابتدا آشكار بوده است] ». (6)

صحيحه فضيل از ابو جعفر [امام باقر] عليه السلام نيز در همين موضوع است و خواهد آمد.

صحيحه منصور بن حازم نيز از آن جمله است كه:

«از ابو عبدالله[امام صادق عليه السلام ] پرسيدم: آيا امروز در علم خدا چيزى هست كه ديروز در علم وى نبوده باشد؟ فرمود: خير! خداوند خوار كند كسى را كه چنين بگويد! گفتم: آيا نظر شما چنين است كه آن چه بوده، و آن چه تا روز قيامت‏خواهد بود، در علم خداوند است؟ فرمود: بلى، پيش از آن كه خلق را بيافريند [همه آنها در علم او بوده است]». (7)

به نظر نويسنده، سخن خداى تعالى كه:«خداوند هرچه را بخواهد محو مى‏كند، ثابت مى‏كند، و ام‏الكتاب (كتاب مادر) نزد اوست‏»; (8) بيانگر اين است كه مرتبه محو و اثبات، با رتبه ام الكتاب علم مكنون نهانى خداوند، و مشيت و اراده ازلى او تفاوت دارد، و محو و اثبات، مرتبه ظاهرى جريان اسباب و اثر گذارى آنهاست. گاهى مشيت وى جل‏اسمه مقتضى است كه از تاثير اسباب بقا و طول عمر در شخص زناكار و قاطع رحم مانع شود، و گاهى نيز اسباب هلاكت را از كسى كه صله رحم مى‏كند، صدقه مى‏دهد يا مثلا دعا مى‏كند، باز دارد. (9) در اين موارد، خداوند تاثير خاصى را كه براى نوع آن اسباب قرار داده است، محو مى‏كند و از ميان برمى‏دارد. در برخى از موارد نيز به جهت‏حكمت ديگرى آن را محو نكرده، بلكه ثابت كرده، يعنى آن را ثابت نگاه داشته است.

/ 6