بررسي تطبيقي حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه در اسلام و حقوق بين الملل - بررسی تطبیقی حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه در اسلام و حقوق بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی تطبیقی حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه در اسلام و حقوق بین الملل - نسخه متنی

سید مصطفی محقق داماد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بررسي تطبيقي حقوق جنگ و حقوق بشردوستانه در اسلام و حقوق بين الملل

اشاره

آنچه در صفحات بعد مي خوانيد حاصل گفتگوي گروه پروژه "بررسي تطبيقي حقوق جنگ در اسلام و حقوق بين الملل " با استاد، حجة الاسلام و المسلمين دكتر سيدمصطفي محقق داماد مسئول محترم گروه الهيات فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي است كه در باره حقوق جنگ يا به عبارتي «حقوق بشردوستانه در جنگ » در اسلام و مقايسه آن با قوانين جنگ در حقوق بين الملل انجام شده است شايان يادآوري است كه گروه پروژه ياد شده يكي از گروه پروژه هاي پژوهشكده علوم انساني دانشگاه امام حسين(ع) است كه فعاليت خود را از حدود دو سال قبل آغاز نموده است.

آقاي هادويان: با تشكر از اينكه اين فرصت را در اختيار ما گذاشتيد تا از ديدگاه ها و نظريات شما در مورد حقوق جنگ در اسلام مطلع شويم، برادراني كه خدمت شما رسيده اند از اعضاي گروه پروژه بررسي تطبيقي حقوق جنگ در اسلام و حقوق بين الملل هستند.

براي اينكه ابعاد و زواياي موضوع تحقيق كاملاً روشن گردد، ضرورت داشت قبل از ورود به مباحث، خدمت صاحبنظران حوزه حقوق اسلامي و حقوق بين الملل برسيم و از نظريات و تجربه هاي پژوهشي آنها بهره مند گرديم. با توجه به اينكه پايان نامه دكتري حضرتعالي نيز در همين زمينه است ابتدا بهتر است اين تلاش پژوهشي را اجمالاً معرفي بفرماييد.

استاد دكتر محقق داماد: من هم قبل از شروع بحث، اين نكته را خدمتتان عرض كنم كه تعبيري در روايتي هست كه كسي از حضرت علي(ع) سؤال مي كند. آن حضرت مي فرمايد: علي الخبير سقطت خوب جايي آمدي و از خوب كسي سؤال كردي.

موضوع پايان نامه دكتراي بنده «حمايت از افراد غيرنظامي در دوران جنگ مسلحانه از نظر حقوق بين الملل و حقوق اسلامي» است. من از اين پايان نامه در دانشگاه لوون1 دفاع كردم. دانشگاه لوون 475 سال سابقه دارد و معتبرترين دانشگاه اروپاست؛ حتي از اكسفورد هم با سابقه تر است.

اين پايان نامه 570 صفحه دارد ولي براي همين كار حدود 5000هزار صفحه مطلب نوشته ام بنابراين اهميت موضوع را درك مي كنم.

آقاي ذاكرصالحي: ضمن تشكر از اينكه وقتتان را در اختيار ما قرار داريد، بناست حقوق جنگ را در حقوق بين الملل با اسلام بررسي تطبيقي كنيم، ولي طبيعتا در جريان كار قيدهايي مي زنيم و كار را در آن محدوده هايي كه مباحث اصلي است، متمركز خواهيم كرد. تلاش ما اين است كه با مشاوره هايي كه با استادان مي كنيم، مسائلي كه بايد بيشتر در باره آنها پژوهش شود، مشخص كنيم. به عنوان اولين سؤال خواهشمنديم حضرتعالي دورنمايي از توسعه تاريخي حقوق جنگ را تبيين بفرماييد.

استاد دكتر محقق داماد: حقوق جنگ در يك نگاه، رشته اي جديد است. در نگاه ديگر قديمي ترين بخش حقوق بين الملل است؛ يعني مي توان حقوق جنگ را در حقوق بين الملل به شمار آورد. چون ما اگر پدر حقوق بين الملل را گروسيوس بدانيم كتاب وي با نام «جنگ و صلح» تأليف شده است. بنابراين مباحث حقوق بين الملل از حقوق جنگ شروع مي شود؛ اگرچه اين مبحث تحت عنوان حقوق جنگ يا Law of war رشته اي جديد است.

جنگ به قول ابن خلدون عمرش به درازاي تاريخ بشر است و از حس انتقامجويي سرچشمه مي گيرد كه درون بشر نهفته است. جنگ يعني درگيري دو فرد يا دو جمعيت با يكديگر، بنابراين اگر جنگ را اين گونه تعريف كنيم، درونش تجاوز نهفته است و جنس و فصلش به اصطلاح فلسفيِ ما «تجاوز» است. در معناي حقوق جنگ نكته جالبي هست. چون از يك طرف، جنگ به معناي تجاوز و قانون شكني است. از سوي ديگر مي خواهيم متجاوز را در محدوده مقررات بگذاريم. به نظر مي رسد حقوق جنگ به مجموعه مقرراتي گفته مي شود كه عاقلان و صاحبنظران، اعم از كساني كه ريشه ديني داشته اند يا غيرديني، آن را وضع كرده اند تا به تجاوز و چنگال زني يك انسان به انسان ديگر شكلي بدهند كه از آن شدتش كاسته بشود. گويي كسي كه نام حقوق جنگ را بر زبان مي راند، اصل قضيه را به عنوان يك ضرورت پذيرفته است؛ يعني پذيرفته كه اين پديده امري غيرقابل علاج است. اگر مي شد كاري بشود كه اصلاً جنگ نشود، ديگر به حقوق جنگ نياز نداشتيم. حقوق جنگ وقتي مطرح مي شود كه در مرتبه سابق پذيرفته ايم كه اين امر منفور زشت پليد نبايد اتفاق بيفتد. البته منظورم از جنگ در اينجا نه به معناي جنگ ابتدايي و نه به معناي جنگ دفاعي است بلكه به معناي درگيري مسلحانه است كه اعم از هر دو است. وقتي اين امر را به عنوان يك واقعيت تاريخي، ضروري و لاعلاج پذيرفتيم، مي خواهيم ببينيم كه چگونه مي توان كاري كرد كه تا حد ميسور از خونريزيها و از تلفاتش كاسته بشود و به قول ملك الشعراي بهار
:




  • فغان ز جغد جنگ و مرغ واي او
    بريده باد ناي او و تا ابد
    تف سموم او به دشت و در كند
    شراب او ز خون مرد رنجبر
    وز استخوان كارگر غذاي او



  • كه تا ابد بريده باد ناي او
    گسسته و شكسته باد هر دو پاي او
    ز جانور تفيده تا گياي او
    وز استخوان كارگر غذاي او
    وز استخوان كارگر غذاي او



به هر حال اين امر، تلخ و موجب به عزا نشاندن خانواده هاست و سؤال اين است كه آيا ما مي توانيم كاري كنيم كه از دامنه تلفات اين امر ضروري و لاعلاج بكاهيم، كمترش كنيم و به قول فقها «الميسور لا تسقط بالمعسور» يا به تعبير ديگر «ما لا يدرك كله لا يترك كله» يعني اگر ما نمي توانيم جنگ را بكلي ريشه كن بكنيم، بايد كاري كنيم كه حتي المقدور از آمار تلفاتش كاسته شود. هدف از مقررات جنگ و اصلاً چهارچوبش همين است كه ما محدوديتهايي را بگذاريم كه اگر جنگي رخ داد در اين محدوده ها اتفاق بيفتد.

/ 6