درجات معرفت و همّت مؤمنان - اخلاق و عرفان اسلامی (22) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق و عرفان اسلامی (22) - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ادامه سلسله بحث هاى اخلاقى استاد مصباح يزدى، در اين شماره نيز شرح بخش ديگرى از وصاياى امام جعفر صادق(عليه السلام) به عبدالله بن جندب را پى مى گيريم:

«ياابن جندب ان احببت ان تجاور الجليل فى داره و تسكن الفردوس فى جواره فلتهن عليك الدنيا واجعل الموت نصب عينك و لاتدخر شيئاً لغد واعلم ان لك ما قدمت و عليك ما اخرت.»

درجات معرفت و همّت مؤمنان

مى دانيم كه ايمان مراتبى دارد; معرفت افراد نسبت به حقايق دين متفاوت است، همّت افراد نيز ذاتاً با يكديگر تفاوت دارد. ما براى نيل به هدف عالى و بلندى كه به دنبال آن هستيم بايد اولاً، آن هدف را درست بشناسيم و به وجود آن ايمان داشته باشيم و ثانياً، همّت و تلاش لازم براى رسيدن به آن هدف بلند را نيز داشته باشيم. افرادى كه معرفت و ايمانشان ضعيف است، در صورت تقويت معرفت خود، اين آمادگى و همّت را پيدا خواهند كرد كه با تلاش بيش تر به اهداف بلند خود نائل آيند. اما كسانى كه همّتشان ضعيف است و حتى در امور دنيايى هم همّت بلندى ندارند ـ صرف نظر از اين كه امور دنيا نسبت به آخرت چه موقعيتى دارد ـ هر قدر هم كه زمينه معرفت و ايمان برايشان فراهم باشد، هيچ گونه ترقى و پيشرفتى نخواهند داشت. به اين افراد بايد هشدار داد تا با تقويت همّت خود، براى رسيدن به اهداف عاليه، راه صحيح را انتخاب كنند. البته، مؤمنان، هم از نظر مرتبه ايمان و هم ازنظر همّت، با يكديگر تفاوت هايى دارند.

در اين بخش از روايت، امام صادق(عليه السلام)در مقام يك مربى مى خواهند با ايجاد انگيزه در شيعيان، همّت مؤمنان را تعالى بخشند; يعنى آن ها را متوجه اين مسأله نمايند كه فقط به فكر رهايى از عذاب جهنم نباشند، بلكه همّتشان بيش از اين باشد. كسانى كه به معاد ايمان دارند متوجه اين نكته هستند كه انجام بعضى از كارها موجب عذاب ابدى مى گردد، لذا سعى مى كنند آن گناهان را مرتكب نشوند تا ايمانشان محفوظ بماند. اين افراد اگر عذاب هايى هم در عالم برزخ داشته باشند، نهايتاً به واسطه شفاعت هم كه شده نجات پيدا مى كنند. اين پايين ترين مرتبه ايمان است. ولى كسانى كه از همّت بالاترى برخوردارند سعى مى كنند در اين دنيا به گونه اى عمل نمايند كه هم در موقع جان كندن، هم در شب اول قبر و هم در عالم برزخ مبتلا به عذاب نشوند. كسانى هم هستند كه همّتشان از اين هم بالاتر است; ايشان تنها به رهايى از عذاب و نجات از جهنم اكتفا نمى كنند، بلكه دلشان مى خواهد از مقامات عالى تر و درجات بلندترى در بهشت و نيز از نعمت هاى بيش ترى در آخرت بهره مند شوند. درجات بهشت بسيار زياد است به گونه اى كه قابل شمارش نيست. دربرخى از روايات، تعداد درجات بهشت برابر با تعداد آيات قرآن ذكر شده است; يعنى بيش از شش هزار درجه، البته به اين بستگى دارد كه فاصله درجات را چقدر حساب كنيم. از اين رو، مؤمنان بهشتى هم، از نظر مقام و مرتبه تفاوت زيادى با يكديگر دارند.

دسته آخر كسانى هستند كه نه تنها به دنيا، بلكه به لذايذ و نعمت هاى بهشت هم پشت پا مى زنند. آن ها تنها دل به خدا مى دهند و رضايت او را مى طلبند; آن چنان محبت خدا در دلشان جاى گرفته است كه جزرضايت اوبه چيزى نمى انديشند. البته هيچ كس از عذاب خوشش نمى آيد، همه مردم نعمت هاى بهشت را دوست دارند، ولى آن ها آن قدر معرفتشان بلند است و لذت لقاى الهى و رضوان الهى را مى دانند كه هيچ چيز ديگرى برايشان ارزش ندارد. تمام همّ آن ها اين است كه بيش تر به خدا نزديك شوند. تعبيرى هم كه همسر فرعون در دعاى خود به كار مى برد و در قرآن نيز آمده است، اشاره به همين مطلب دارد. وقتى فرعون او را تهديد كرد كه اگر دست از ايمان به حضرت موسى(عليه السلام) بر ندارد كشته خواهد شد، خطاب به خداوند عرض مى كند: «رب ابن لى عِندك بَيتاً فِى الجَنة» (تحريم: 11); پروردگارا براى من خانه اى در نزديك خودت در بهشت قرار بده. او انواع شكنجه ها و سختى ها را به جان خريد براى اين كه ايمانش محفوظ بماند. او نجات از عذاب جهنم و يا بهره مندى از نعمت هاى بهشت را از خداوند درخواست نمى كند، بلكه به خدا مى گويد مى خواهم در جوار تو باشم; اين همان مقام قُرب است. البته خدا جسم نيست كه ـ العياذ بالله ـ يك خانه جسمانى داشته باشد، ولى رابطه معنوى بنده عاشق با خدا مى تواند آن قدر زياد باشد كه مثل دو همسايه به يكديگر نزديك باشند.

/ 3