حسادت!
حسودم چه كنم؟
زني 24ساله هستم كه به تازگي نامزد كردهام.از مشكلي رنج ميبرم كهجانم را ميسوزاند وبه تمام وجودم چنگ مياندازد.خودم بهتر از هركسي ميدانم كه هيچ كس در ايجاد اين مشكل دخيل نيست.شايد باور نكنيد،اما در زندگي همه چيز دارم.شغلمناسب،تحصيلات،رفاه نسبي و همسري خوب،اما نسبت به ديگرانهميشه حس حسادت دارم.نشانههاي حسد ورزي به قدري درمنشديد وبارز است كه خيلي روي رفتار وحركاتم اثر ميگذارد وسريعاواكنش نشان ميدهم،به طوري كه همه اطرافيانم متوجه تغيير حالتچهرهام ميشوند.كوچكترين پيشرفت در زندگي ديگران،آزارمميدهد.ارزو ميكنم كه همه به لحاظ تحصيلي،شغلي و مالي ازمنپايينتر باشند و هزاران آرزوي بيمارگونه ديگر.اكنون به قدري از اين حس بيمارگونه،درمانده شدهام كه نميتوانم بهزندگي عادي ام ادامه دهم.به شدت عصبي و خودخور شدهام ودائمااضطراب دارم كه نكند از ديگران عقب بمانم.لطفا كمك كنيد.«ميترا- س»-از اهواز حسادت آفتي است كه اگر به كسي برسد او را از درون سوزانده وسپس نابود ميكند و حسود به كسي گويند كه از پيشرفت و ترقّيديگران احساس ناراحتي نموده و آرزو ميكند كه ديگران پيشرفتنداشته و اگر خداوند به كسي نعمتي عنايت كرده آن نعمت از آن فردگرفته شود!قرآن ميفرمايد:ام يحسدون الناس علي' م آتيهُم الله مِن فضله.آيا به آنچه خدا از فضلش به مردم داده حسادتمي ورزند؟ سپس خداوند اين افراد را مورد لعن قرار داده است:اولئك الذين لعنهم الله آنانند«حسودان»كه خداوند آنها را لعن نموده است.در سخنان بزرگان دين هم از حسادت بشدت مذمت شده است:اميرالمؤمنين(ع):«حسد جسم را ازبين مي رود.» امام حسن مجتبي(ع):حسد پيش درآمد فساد است چنانكه قابيل را به كشتن هابيل وادار كرد.»
تو نيكي ميكن ودر دجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
كه ايزد در بيابانت دهد باز