چكيده: - کاوشی در باب آموزش جنسی در مدارس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کاوشی در باب آموزش جنسی در مدارس - نسخه متنی

غلامرضا متقی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چكيده:

به ميزانى كه انسان در عرصه فرهنگ و انديشه به عقلانيت مى رسد، در معرض نظرات جديدترى قرار مى گيرد كه پيش تر، تصور آن را هم نمى كرد. در هم شكستن بافت هاى سنّتى جوامع، زيرسؤال بردن انديشه هاى پيشينيان، اتّكا به خويشتن و رهايى از هر قيد و بند اخلاقى، دستاوردى است كه عقلانيت جديد غرب به ارمغان آورده است. يكى از قلمروهايى كه با همه قدمت، يكى دو قرن اخير صحنه چالش ها و انديشه پردازى هاى متعارض و گاه متناقض بوده، قلمرو جنسى و مسائل مربوط به آن است. البته همگان پذيرفته اند كه بحث غريزه جنسى در آدمى، سخن امروز و ديروز نيست; از زمانى كه انسان پا به عرصه وجود نهاده، همواره اين قدرت غريزى را با خود حمل مى كرده است. ترديدى نيست كه قدرت اين غريزه در نوع خود بى نظير است; زيرا هم در جهت تخريب و هم سازندگى، كارايى فوق العاده اى دارد و همين موضوع موجب شكل گيرى ديدگاه هاى متفاوت و گاه متناقضى درباره آن شده است.

به هر روى، اين بحث ها و مجادلات نظرى، تمام ابعاد موضوع را تحت تأثير قرار داده و ميدان عمل و حتى برنامه ريزى آموزشى مدارس را نيز صحنه درگيرى ها و چالش هايى كرده است. به گونه اى كه گروهى آن را فسادانگيز و مخرب دانسته و گروهى ديگر آن را ضرورتى اج\تناب ناپذير تلقى كرده اند در اين نبشتار، اين موضوع بررسى خواهد شد.

«جنس» و «آموزش جنسى»

پيش از ورود به بحث، ضرورى است مفاهيم كليدى عنوان بحث اندكى توضيح داده شود:

«جنس» در روان شناسى و علوم تربيتى به دو معنا استعمال مى شود كه يكى از آن ها اعم از ديگرى است. اين دو معنا عبارت است از:

1. مجموعه وجوه تمايز بين دختر و پسر از قبيل تفاوت هاى جسمى ـ روانى و كاركردهاى اجتماعى;

2. ويژگى هايى كه موجب جذب جنس مقابل به جنس ديگر مى شود. اين ويژگى ها وضعيت جسمانى و حالات روان شناختى يا حالات مربوط به بلوغ و غريزه جنسى و مسائل مربوط به آن را شامل مى شود. در اين مقاله، جنس به هر دو معنا استعمال شده است، مگر آن كه معناى خاصى اراده شده باشد كه بايد از قراين روشن شود.

«آموزش جنسى» انتقال اطلاعات مربوط به شرايط جسمانى و روان شناختى خود فرد يا جنس مقابل به فراگيران است. البته محتواى اين موضوع به صورت فراگيرتر، در مباحث آينده بيان خواهد شد.

ناگفته نماند برخى دانشمندان بين آموزش جنسى و تربيت جنسى تفاوت قايل شده اند. به گفته و. د. كوچتكف و و. م. لاپيك، در كتاب هاى پزشكى عمومى، «تربيت جنسى» بيش تر به معناى آموزش جنسى است، در حالى كه تربيت جنسى معناى وسيع ترى دارد. تربيت، نه تنها احساس جنسى را هم دربرمى گيرد، بلكه داراىويژگى رشد شخصيت اجتماعى، اخلاقى و فرهنگى نيز هست. ياداور مى شود مقصود از«آموزش جنسى» در اين گفتار، معناى متداول آن در غرب نيست. اين اصطلاح در غرب، عمدتاً بر آموزش مستقيم يا غيرمستقيم رفتار جنسى ـ آن هم در سنين غيرمتناسب ـ اطلاق مى شود، اما در اصطلاح ما، آموزش جنسى تنها در آخرين مراحل ـ يعنى براى جوانان در آستانه ازدواج ـ معناى رفتار جنسى را دارد.

تاريخ آموزش جنسى در مدارس

كم تر انديشمندى است كه نداند اصولاً ريشه اين مبحث ـ يعنى آموزش جنسى در مدارس رسمى ـ به كشورهاى غربى باز مى گردد. به درستى روشن نيست كه بنيانگذار اين انديشه كه و در كجا بوده است و اگر قرار باشد بررسى دقيقى در اين باره صورت گيرد، بايد تاريخ هر يك از كشورهابه صورت مجزابررسى شود كه اين كار از عهده يك مقاله خارج است. اما به دليل آن كه انگلستان غالباً در اين گونه موضوعات پيش قدم بوده و اخيراً نيز در همين زمينه قوانينى به تصويب رسانده، مناسب به نظر مى رسد كه تاريخ آموزش جنسى در اين كشور ـ به عنوان نماينده كشورهاى غربى ـ موردبررسى قرار گيرد.

هرچه ميزان آموزش جنسى در مدارس افزايش يابد، انعكاس آن در جامعه بيش تر خواهد شد.

براى اين كه روشن شود اصولاً انديشه آموزش جنسى در مدارس از چه زمانى مطرح شده است، لازم است سير تاريخى آموزش جنسى را ملاحظه كنيم.

انگلستان:

به نظر مى رسد زمان زيادى نباشد كه مسأله آموزش جنسى در مدارس غربى مطرح شده است; يعنى قدمت آن به يك قرن نمى رسد. اما مشكل اين است كه آغاز و مراحل آن به صورت دقيق ثبت نشده است.

ميشل جى. ريس در اين باره مى گويد: تا كنون بررسى اختصاصى درباره تاريخ آموزش جنسى در مدارس انگلستان صورت نگرفته است. به گفته وى، مارى آن دگت در مقدمه اى كه بر كتاب آموزش روابط جنسى (Educatio i sex relatioships)نوشته است، پيشينه آموزش جنسى را تا سال 1978 دقيقاً بيان و آثار نويسندگانى از قبيل بارى، دالاس، پيرسون، لامبرت، ريد، و ونت درباب تاريخ آموزش جنسى در مدارس بررسى كرده است. به گفته همين نويسنده، آخرين مطالعات را در اين باره كلى (1992)، ريز (1993)، تامسن (1994) و ونت (1995) انجام داده اند.

ايشان در ادامه مى افزايد: در قرن حاضر، آموزش جنسى از جهت هدف، روش شناسى، فرضيات اساسى، محتوا و سياق متحول شده است. اصلى ترين هدف اين نوع آموزش در دوران معاصر، بررسى شيوه هايى است كه شرايط اجتماعى و سياسى زمان، فرضيات اساسى، اهداف و محتواى آموزش جنسى مدارس را تحت تأثير قرار مى دهد. علاوه بر اين، تربيت جنسى مدارس به حدى در معرض طوفان تحولات سياسى ـ اجتماعى بوده كه تلاش براى ارائه گزارشى طولى از روند آن در گذر زمان، احتمالاً بى نتيجه است. حداكثر اين است كه مى توان عوارض اين گونه آموزش ها ـ از قبيل افزايش امراض قابل انتقال يا ترس از كاهش ارزش هاى اخلاقى ـ را اعلام و كيفيت تأثير آن بر برنامه آموزشى و درسى را بيان نمود.

پيش از جنگ جهانى دوم: اطلاعات چندانى درباره آموزش جنسى پيش از جنگ جهانى دوم تا سال 1939 در دسترس نيست. تحقيقاتى در اين باره، به خصوص توسط هام فيزر (1998) همراه با گزارش هايى شفاهى ارائه شده، اما اين گزارش هاناقص است و بايد با تحليل هاى مستند و عملى تر و احياناً مصاحبه با دست اندركاران آموزش جنسى آن دوره تكميل شود.

احتمالاً پيش از جنگ جهانى دوم، اين گونه آموزش ها از نظر قانونى ممنوع بوده است. (بارى، 1979) اما احتمال ديگر آن است كه آموزش جنسى درآن زمان بيش تر متوجه دختران بوده و از احساسات نوع دوستانه سرچشمه مى گرفته، با اين هدف كه از سقوط دختران جوان در موقعيت هاى نامطلوب جلوگيرى كند.

دهه هاى چهل، پنجاه و شصت: جنگ جهانى دوم براى بيش تر مردم اروپا و برخى كشورهاى ديگر، نتايج رقّت بارى در پى داشت; از جمله آن كه هر جا گروهى سرباز دور هم جمع مى شدند، مقاربت هاى نامشروع و در نتيجه، امراض مسرى مقاربتى افزايش مى يافت. به نظر مى رسد هدف اصلى آموزش جنسى پس از جنگ جهانى دوم، ممانعت از گسترش امراض مقاربتى، به ويژه سفليس و سوزاك بوده است. بررسى متون درسى آن زمان ـ مثلاً، دستگاه توليد مثل خرگوش ها يا گرده افشانى گياهان گل دار ـ حاكى است كه بسيارى از مدارس در سال هاى 1950 و 1960 در باب آموزش جنسى با احتياط سخن مى گفته اند و معلمان، مخصوصاً به كودكان و بالاخص به آن ها كه در مدارس خصوصى تحصيل مى كرده اند، درباره پيامدهاى خطرناك استمنا هشدار مى داده اند.

/ 9