اسلام به همه اديان توحيدي احترام مي‏گذارد - اسلام به همه ادیان توحیدی احترام می گذارد نسخه متنی

اسلام به همه اديان توحيدي احترام مي‏گذارد

نويسنده: مهدي انصاري كرماني

مقدمه:

"بگو اي اهل كتاب، بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريك او نگردانيم و برخي از ما، برخي ديگر را به جاي خدا به خدايي نگيرد."(سورؤ آل عمران آيؤ 64)

اين روزها جهان در تب و تاب هزارؤ سوم ميلادي و ايام ميلاد پيام آور صلح و دوستي و نويدبخش سلامت روح و انديشؤ انسان يعني عيسي روح اللّه است.

در عين حال با توجه به ناميده شدن سال 1378 به عنوان سال حضرت امام خميني كسي كه فرياد بيداري مظلومان را سر داد و خواستار گسترش عدالت و رفع ظلم و ستم در جهان گرديد و همچنين مطرح شدن بحث گفتگو ميان تمدنها توسط رئيس جمهور محبوب ايران كه يكي ازراهكارهاي اين بحث، گفتگو ميان اديان الهي است و نظر به اهتمامي كه اقليتهاي ديني به خصوص مسيحيان در جامعؤ امروز ايران در امور مختلف دارند و همچنين انديشه و ديدگاه حضرت امام به عنوان بنيانگذار يك انقلاب تاريخي و نهضت ديني نسبت به اقليتهاي ديني بررسي اي در اين زمينه تقديم مي شود.

قابل ذكر است كه در اين مقاله بيشتر به ديدگاه امام خميني در مورد مسيحيان پرداخته شده است و جا دارد كه انديشه هاي والاي امام در مورد اقليتهاي ديني ديگر نيز مورد بررسي و توجه بيشتر قرار گيرد.

از نظر دين مبين اسلام تمام اديان الهي براي برقراري پيوند ميان انسان و خداوند متعال و نجات و هدايت او آمده اند.

پيامبران عظيم الشان الهي نيز همه براي دعوت انسان به سوي خداوند و گسترش عدالت برانگيخته شده اند و چون هدف نهايي همه يكي است، هيچكدام ديگري را رد نكرده، بلكه پيامبران پيش از خود را تصديق كرده به آمدن پيامبري پس از خود، نويد داده اند.

از ديدگاه اسلام تمام سنتهاي الهي از ابتدا تاكنون در قالب احكام شريعت توسط پيامبران الهي براي نجات انسان آورده شده است. به همين دليل است كه خداوند متعال مي فرمايد : "كساني كه ايمان آوردند و كساني كه آيين يهود و مسيحيت و صابئين را برگزيدند، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و عمل صالح به جاي آورند، خدا به آنها پاداش نيك مي دهد و نه بيمناك شوند و نه غمگين گردند."(سورؤ بقره، آيؤ 63)

همچنانكه در آيات فوق ملاحظه مي گردد بينش دين مبين اسلام در مورد اديان الهي ديگر نشات گرفته از همان سنتهاي توحيدي است.

در عين حال در تاريخ اسلام نيز شاهد هستيم كه بزرگان دين اسلام همواره بر احترام به آزادي و حرّيت پيروان ديگر اديان تاكيد مي كردند و مسلمانان هم با همين نگاه به آنان مي نگريستند. امام خميني نيز به عنوان پرورش يافتؤ مكتب توحيد در مورد پيروان ديگر اديان الهي ديدگاههاي عمده اي دارند:

ـ همؤ پيامبران، براي رهايي بشر از تنگناي طبيعت و مهار نفس سركش انسان آمده اند.

ـ سعـادت واقعي انسـان، در گـرو ايمان آوردن به پيامبران تامين مي شود.

ـ پيامبـران هيچ يك با يكديگر اختلافي نداشتند و اگر تفاوتي در شرايع آنها به چشم مي خورد، به سبب نيازهاي زماني و شرايط خاص بوده است.

ـ در كنار هر پيامبر، طاغوتي، و پس از او كساني بوده اند كه حقيقت دين او را مسخ مي كرده اند. يكي از دلايل بعثت پيامبران متعدد، پاكسازي اديان گذشته از تحريفات بوده است.

ـ اسلام بـه همؤ اديـان توحيدي احترام مي گذارد.

ـ دولت اسلامي خود را موظف مي داند كه حافظ امنيت، آزادي عقيده و برگزاري مراسم ديني پيروان ديگر اديان الهي بوده، براي ايشان حقوق يكسان با شهروندان مسلمان و مشاركت فعال در ساختن جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند را فراهم سازد.

گوشه اي از پيام حضرت امام خطاب به مسيحيان جهان:

"خوشا به حال آنانكه گرسنه و تشنؤ عدالتند، از آن رو كه سير نخواهند شد. (انجيل متي)

عيد سعيد ميلاد مسيح پيامبر عظيم الشان كه براي طرفداري مظلومان و برقراري عدل و رحمت مبعوث و با گفتار آسماني و كردار ملكوتي خود ظالمان و ستمكاران را محكوم و مظلومان و مستضعفان را پشتيباني فرمود برملتهاي مستضعف جهان و ملّت مسيح و مسيحيان هم ميهن مباركباد. هان اي پدران كليسا و روحانيون تابع حضرت عيسي به پاخيزيد و از مظلومان جهان و مستضعفان گرفتار در چنگال مستكبران پشتيباني كنيد و براي رضاي خدا و پيروي دستور حضرت مسيح يكبار ناقوسها را در معابدتان به نفع مظلومان ايران و محكوم نمودن ستمگران به صدا درآوريد.

خوشا به حال آنانكه گرسنه و تشنؤ عدالتند و از بهر عدالت زحمت مي كشند و واي به حال آنانكه برخلاف دستور عيسي مسيح و برخلاف دستور همؤ پيامبران به نفع ظالمان و جاسوسان و پايمال كنندگان حقوق ملّتها زحمت مي كشند. و اي ملت مسيح و پيروان عيسي روح اللّه به پا خيزيد و از شرافت عيسي مسيح و ملت عيسوي دفاع كنيد و اجازه ندهيد دشمنان تعليمات آسماني و مخالفان دستورات الهي ملت مسيح و روحانيت عيسي را به خلقهاي مستضعفؤ جهان بد معرفي كنند.

هان اي پدران كليسا به پا خيزيد و عيسي مسيح را از چنگال اين دژخيمان نجات دهيد كه آن پيامبر بزرگ از ستمگري كه دين را وسيلؤ ظلم، و دعا را وسيلؤ رسيدن به مسند ستمگري به بندگان خدا قرار مي دهد بيزار است كه دستورهاي آسماني همه براي نجات مظلومان از ملكوت نازل شده اند. و اي مستضعفان جهان برخيزيد و هم پيمان شويد و ستمگران را از صحنه برانيد كه زمين از خداست و وارث آن مستضعفانند." (1)