صحیفه حوزویان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه حوزویان - نسخه متنی

سید علی خامنه‏ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس مفاهيم منسوخ مى شوند. در همه علوم چنين چيزهايى هست. براى پركردن خلأ حرفها و مباحث و مسائل منسوخ بايد مباحث جديدى مطرح شود و فضاى ذهنى در هر علمى از لحاظ حجم مفاهيم ذهنيِ لازم به كمال برسد. اين ترميم است كه تلاش و فعاليت زيادى لازم دارد.

از آن مهم تر مسأله بالندگى است. بالندگى به معناى پيشرفت و يك قدم جلو رفتن و آفاق تازه اى را كشف كردن است. بالندگى به اين نيست كه ما در يك بحث دقّت بيشترى به خرج دهيم. فرض كنيد مسأله اى را كه ملاّى قرن ششم به گونه اى استدلال مى كرد ما حالا دقّت بيشترى به خرج بدهيم و بعضى از استدلالهاى او را تحكيم و بعضى را رد كنيم و مسأله را استوارتر از آب در آوريم. كار فقط اين نيست بلكه باز شدن آفاق نويى هم در خود علم يعنى فقاهت و هم در محصولِ علم يعنى مباحث فقهى است. اصول و كلام و ديگر مباحث نيز همين طور است. همه اينها به بالندگى احتياج دارد.

حوزه هاى علميه وقتى مى توانند خود را ترميم نمايند و رشد و بالندگى پيدا كنند كه زنده باشند. حوزه مرده قادر بر چنين كارى نيست. واقعيتهاى بشرى مثل خود انسانند و حيات و مرگ و ضعف و قوّت و بيمارى و صحّت دارند. حوزه علميه هم همين طور است. حوزه بيمار و سالم و ضعيف و قوى و زنده و مرده وجود دارد. حوزه بايد زنده و سالم و قوى باشد تا بتواند رشد كند و آفاق جديدى را باز نمايد و منطقه جديدى را در اختيار مستفيدان از فوايد خود قرار بدهد.

وقتى سابقه حوزه علميه قم را توضيح مى دهيم نخواستيم فقط بگوييم از لحاظ زمانى و تاريخى آنها سَلَف اين حوزه هستند بلكه از لحاظ محتوايى هم همين طور است. تحقيقات شيخ طوسى و بعد ابداعات ابن ادريس و محقّق حلّى و آن فعّاليت فقهى وسيع علاّمه و ديگر كارهايى كه ديگران كردند امروز همه اينها در اين حوزه متبلور است. هر كسى در طول اين دوازده قرن در فقه و اصول فعاليتى كرده و هنرى را بروز داده است امروز در درس و بحث و تأليف و كتابِ اين حوزه علميه متبلور است.

حوزه اى كه اين سابقه و ريشه و شجره و نسب علمى آن است الان در چه وضعى است؟ اين آن چيزى است كه ما بايد دايماً به آن بپردازيم. واقعاً اگر كسى به سرنوشت اسلام و مسلمين علاقه مند است بايد به اين قضيه بپردازد. اين از آن قضايايى نيست كه بشود آن را به دست اهمال بسپاريم و بگوييم حالا چه كار داريم! نه اين از آن مسائلى نيست كه بشود گفت چه كار داريم! هم شما آقايانى كه خودتان از بزرگان و اعاظم و فضلا
و طلاّب اين جا هستيد و هم هر طلبه اى كه در هر گوشه اى از اين دنياى بزرگ خودش را وامدار اين جا مى داند و دوش خود را زير بار منّت اين حوزه بزرگ مى بيند و هم هر مسلمانى كه از بركات اين حوزه استفاده كرده است يا مى خواهد بكند بايد به اين موضوع فكر كنند.

البته اگر غير روحانى به اين قضيه فكر كند راه به جايى نخواهد برد; همچنان كه اگر كارِ كارستانى بخواهد انجام بگيرد بايد در خود اين حوزه انجام بگيرد. كار بزرگ و اساسى و ريشه اى و موفّق كارى است كه شما در اين حوزه بكنيد. حالا ممكن است هوادارانى هم امثال من در بيرون داشته باشيد كه اينها هم بايد از شما پشتيبانى كنند و كمكْ كارتان باشند. در عين حال كار را خود حوزه بايد انجام بدهد; لذا ما از اول بحث تا اين جا و از اين جا تا آخر همواره بر روى ترميم حوزه و ساختن آن توسط خودش تكيه مى كنيم. كس ديگرى از بيرون نمى تواند اين كار را بكند.

امروز حوزه چگونه است؟ فردا چگونه خواهد بود و يا چگونه بايد باشد؟ امروز حوزه نسبت به گذشته خيلى پيشرفت كرده است و هيچ كس نمى تواند اين حقيقت را منكر بشود. يعنى اگر ما قدر مطلق را حساب كنيم قابل مقايسه با گذشته نيست. همان طور كه حضرت آية اللّه مشكينى فرمودند: اين حوزه كمّاً و كيفاً پيش رفته است. آن روز چهارصد نفر طلبه داشت ولى امروز هزاران طلبه و فاضل مشغول تحصيل هستند. فضلاى امروز از فضلاى آن روز كمتر نيستند. بعضى از طلاّبِ امروز از طلاّب آن روز كم شوق تر نيستند. كارى كه فضلا و طلاّبِ امروز مى كنند بعضى اوقات دهها برابر كارى كه آن روز طلاّب و فضلا مى كردند اهميّت عملى و بعضاً علمى دارد.

كسى نمى تواند بگويد كه حوزه دچار عقبگرد است. نه از اين جهتى كه بررسى مى كنيم حوزه پيشرفت كرده است. حرفهاى گذشتگان هم دست علماى امروز است. امروز اين كتاب مكاسبى كه شما مى خوانيد درس خارج شيخ است عالى ترين تحقيقات شيخ همينهاست. كفايه اى كه شما مى خوانيد اوج افكار اصولى محقّق خراسانى است. اگر امروز طلبه كفايه خوان ما كفايه را كه مى خواند آن را بفهمد مثل اكابر شاگردان آخوند كه آن
روز آن حرفها را بلد شدند فهميده است; منتهى بايد بداند كه امروز پلّه آخر نيست; ولى آن روز پلّه آخر بود. بنابراين حوزه در فقه و اصول و در كارهاى كمّى حوزه اى و در تبليغات و گسترش خود و توسعه در اطراف عالم و مسؤوليتهايى كه بر عهده گرفته است با گذشته تفاوت زيادى دارد و پيشرفت زيادى كرده است.

امّا از لحاظ يك ديدگاه ديگر حوزه دو اشكال اساسى دارد كه يكى از آنها حتماً در گذشته نبوده و متعلق به امروز است و ديگرى هم به احتمال زياد اين گونه است. امّا اشكالى كه حوزه ما ديروز آن را نداشت و امروز دارد اين است كه حوزه ديروز از دنياى زمان خود عقب تر نبود بلكه جلوتر هم بود.

شما نگاه كنيد در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و كلامى براى مردمِ زمان خودشان داشتند. همان عدّه كمى كه در گذشته بودند كارهاى بزرگى انجام دادند. اگر در نيشابور يا بلخ يا هرات يا توس (كه اقصى نقاط دنياى اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود) چند نفر شيعه زندگى مى كردند و سؤال فقهى يا كلامى داشتند شيخ مفيد آنان را از بغداد هدايت و راهنمايى مى كرد; يعنى (شيخ مفيد) از زمان خودش عقب نبود.

يا در زمان شيخ طوسى اگر دشمنِ مكتبِ اهل بيت مى گفت: (لا مصنَّفَ لكم) شما كتاب و تصنيف نداريد شيخ طوسى خودش به تنهايى وارد ميدان مى شد و بزرگترين كتاب رجالى را تلخيص مى كرد و اختصاصاً يك كتاب و فهرست رجالى ديگر مى نوشت; يعنى بدون معطّلى رجال كشّى را تلخيص كرد و كتاب رجال و فهرست خود را هم نگاشت.

/ 11