سعيد كريمي در اين مقاله نگارنده درصدد اين است كه بحران شخصيت و هويت را با تكيه بر آرأ امام خميني تحليل نمايد. فايده و اهميت اينگونه تحقيقات بر خواننده پوشيده نيست. در دوران كنوني اختلال شخصيت و بحران هويت از مهمترين مشكلات جوامع در حال توسعه و بلكه توسعه يافته است. كشور اسلامي ما پيش از انقلاب اسلامي از مشكلات جدي در اين زمينه رنج ميبرد و اكنون نيز كه در دهؤ سوم انقلاب اسلامي قرار داريم، شاهد بروز پديده شكاف نسل جديد پس از انقلاب از نسل دوران انقلاب و آشكار شدن نشانههاي بحران شخصيت و هويت در برخي از سطوح جامعه هستيم. عليرغم چنين اهميت گستردهاي تحقيقات در مورد اين موضوع ـ به ويژه با تاكيد بر خصوصيات بومي كشور اسلامي ما ـ كم است و نياز به كار و تحقيقات گستردهتر در اين زمينه بويژه با تكيه بر آرأ و منابع اسلامي به چشم ميخورد. از جمله شخصيتهايي كه ميتوان از آرأ و انديشههاي ايشان در زمينه مورد بحث استفاده نمود، امام خميني ميباشد. انديشههاي ايشان از چند جهت در اين زمينه حائز اهميت است:(1) احاطه ايشان بر منابع و متون اسلامي و انديشههاي اسلامي و پرداختن به صورت گسترده به موضوع مورد بحث.(2) ايشان در پيش از انقلاب به طور گسترده با اين پديده در جامعه برخورد داشته و بر اين اساس اظهارنظر ميفرمودند.در اين مقاله سعي خواهد شد به سه سوال در اين زمينه با تكيه بر آرأ امام خميني پاسخ داده شود:(1) عوامل موثر بر تكوين شخصيت و هويت انساني چيست؟ (2) علل بوجود آمدن بحران شخصيت و هويت؟ (3) راههاي برون رفت از بحران هويت و شخصيت؟