سيره اخلاقى ميرزا
تهذيب و تعليم تقوى و دانش پرورش و آموزش دو عامل اصلى و به هم پيوسته براى تعالى و تكامل انسان به شمار مى آيند. پاكسازى دل براى فراگيرى علم مانند پاكسازى زمين براى كشت و زرع است . بذر دانش در دل ناپاك و بى تهذيب رشد نمى كند چنانكه بذر در زمين غير مستعد رشد و نمو نمى كند. پاكى قلب و تهذيب روح زمينه ساز معارف الهى و كمالات معنوى است . قرآن علم و دانش بويژه علوم معنوى را در بسترايمان و تقوا ممكن وارزشمند مى داند:اتقوالله و يعلمكم الله 1قرار گرفتن[ تقوى] و[ تعليم] دراين آيه در كنار هم بى حساب نيست . اشاره اى است به رابطه تنگاتنگ اين دو با يكديگر. غايت و هدف بعث انبياء[ تزكيه] و تهذيب است :[ هوالذى بعث فى الاميين رسولا منهم تيلوا عليهم آياته ويزكيهم ... 2 ] در نخستين آيانى كه بر پيامبراكرم (ص ) نازل شده سخن از[ قرائت] و [علم] همراه با نام پروردگار[ اسم رب] 3 است .فرا گرفتن علم و خواندن و شنيدن دانش آن گاه ارزشمنداست كه در جهت [ رب] و ربوبيت خداوند برانسان قرار بگيرد.اگر غيرازاين باشد جز حمل كتاب وانباشتن اصطلاحات چيز ديگرى نخواهد بود. چه بسا كه خود[ حجاب اكبر] مى گردد وانسان رااز مسير كمال و تكامل به پرتگاه سقوط بيفكند.امام راحل دراين زمينه خطاب به اهل علم مى فرمايد:...اول برنامه اى كه براى رسول اكرم (ص ) آمده است اين است كه : [ اقراباسم ربك] ... درس بخوانيد به اسم رب ... تبليغ كنيد به اسم رب . منبر برويد به اسم رب . گوش كنيد به اسم رب . صحبت كنيد به اسم رب ... شما آقايانى كه در راه اسلام و علم قدم بر مى داريد و متلبس به لباس اسلام و لباس انبياء شده ايد و متلبس به لباس روحانيت شده ايد گمان نكنيد كه درس خواندن بدون اين كه قرائت به اسم رب باشد برايتان فايده دارد. گاهى علم ضرر دارد. گاهى علم غرور مى آورد. گاهى علم انسان را پرت مى كنداز صراط مستقيم .اينهايى كه دين ساز بودند اكثرااهل علم بودند... چون علم قرائت به اسم رب نبوده است 5 . بنابراين علم بايد در بستر تهذيب باشد و پرورش مقدم بر آموزش گردد تا بتواند هدايتگرى و روشنگرى داشته باشد. آب هر چند زلال و شفاف باشد اگر در جويبار آلوده و پر خس و خاشاك افتد كدر و آلوده مى شود.
شكوت الى و كيع سوء حفظى
وقال اعلم بان العلم فضل
و فضل الله لايوتاه عاصى 6
فارشدنى الى ترك المعاصى
و فضل الله لايوتاه عاصى 6
و فضل الله لايوتاه عاصى 6