رهيافت تصميم‏گيري در منظـر امـام خمينـي با تاكيـد بـر نظام بين‏المللي - رهیافت تصمیم گیری در منظر امام خمینی با تاکید بر نظام بین الملل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رهیافت تصمیم گیری در منظر امام خمینی با تاکید بر نظام بین الملل - نسخه متنی

محمدرحیم عیوضی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رهيافت تصميم‏گيري در منظـر امـام خمينـي با تاكيـد بـر نظام بين‏المللي

محمدرحيم عيوضي




  • به تو دل بستم و غير تو كسي نيست مرا
    عاشق روي توام اي گل بي‏مثل و مثال
    بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا



  • جز تو اي جان جهان دادرسي نيست مرا
    بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا
    بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا



با سپاس و ستايش از خداوند متعال كه به ملت مسلمان ايران نعمت آزادي ـ امنيت ـ مشروعيت و ولايت عطا فرمود و با عنايات و الطاف بيكرانش ملت ايران را خالق يوم‏اللّه‏هايي چون 15 خرداد و حماسه خونين‏شهر و ديگر روزهاي باشكوهي كه تجلي قدرت‏نمايي خداوند بود گردانيد.

سپاس از خداوندي كه به ما نعمت بهره‏مندي از رهبري امام خميني(ره) عطا فرمود. او كه به انسانها كرامت و به مومنان عزت و به مسلمانان قوت و شوكت و به دنيايي مادي و بي‏روح معنويت و به جهان اسلام حركت و به مبارزان و مجاهدان في سبيل اللّه شرافت و شهامت داد. او كه به ملتها فهماند كه قوي شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطه‏گران انداختن ممكن است.

موضوع اين مقاله رهيافت تصميم‏گيري در منظر امام خميني با تاكيد بر نظام بين الملل مي‏باشد. مقدمه مقاله با بررسي جايگاه تصميم‏گيري در تئوريهاي كاربردي علوم سياسي آغاز مي‏گردد. خلاصؤ اين بحث در سه نكته اساسي متمركز شده است.

1ـ اهميت تصميم‏گيري در حيات سياسي ملتها زماني بيشتر خواهد بود كه كشوري به استقلال سياسي و اقتصادي نايل آيد و مديريت نظام، وظيفؤ اخذ تصميمات مناسب در برهه‏هاي خاص را برعهده داشته باشد.

2ـ تصميم‏گيري، معرف رفتار و عمل سياسي انسانهاست و نظريات و توصيه‏هاي سياسي مديريت نظام در قالب تصميمات سياسي تاثير گذار است.

3ـ تصميم‏گيري سياسي از اين حيث حائز اهميت است كه تصميم‏گيرنده از لحاظ زماني و فرصت مورد نياز محدوديت دارد در حاليكه واقعيت پديده‏ها و قضاياي سياسي پيچيده و پيش بيني نشده است.

دانش سياسي امروز در زمينه‏هاي فوق گامهاي ابتدايي را پيموده است و علماي سياسي برپايه‏هاي نظريه تصميم‏گيري عقلايي و تصميمات آماري به ضرورت پردازش مقوله تصميم‏گيري در سياست توجه وافر دارند. قسمت دوم بررسي بعضي خصائص و ويژگيهاي منحصر به فردي است كه امام(ره) در امر تصميم‏گيري داشتند كه به اختصار اشاره خواهد شد:

1ـ تصميمات امام(ره) ترجمان آيات و روايات و سنت پيامبر و ائمه مي‏باشد كه پس از نزديك به يك قرن تعليم و تعلّم، تزكيه و تهذيب وفراگيري و تدريس شاخه‏هاي مختلف علوم اعم از فلسفه، عرفان، فقه و اصول تحقق يافته است.

2ـ اهميت موضوع تصميم‏گيري در بيانات امام به برداشت از سياست و رابطه دين با سياست مرتبط بود. چرا كه با قبول اين فرض كه سياست از ديانت و يا ديانت از سياست جدا نمي‏باشد، عدم اهتمام انسان به امور كشور اسلامي به منزله گناه و نافرماني تلقي مي‏نمود.

3ـ امام خميني در نگرش خويش نسبت به تصميم‏گيري بين بينش‏ها و گرايش‏ها رابطه مستحكمي قائل بود به عقيده امام سرچشمه معضلات بشر تنها در عدم آگهي آنها نسبت به مسائل اجتماعي خلاصه نمي‏شود، بلكه علل اساسي مشكلات جامعه عدم تهذيب و تزكيه و فقدان گرايشهاي معنوي است.

4ـ امام خميني از شخصيتهاي سياسي خاص بود كه شخصيت علمي وي محدود به يك بعد نمي‏شد بلكه در زمينه‏هاي مختلف فلسفي، فقه، اصول ، عرفان و اخلاق عملي توانمند بودند اين موضوع باعث مي‏شد كه ديدگاههاي امام در حوزه‏هاي مختلف به يكديگر نزديك شود و مباني تصميم‏گيريهاي سياسي وي را شامل شود. به عنوان مثال شخصيت عرفاني امام در مسائل سياسي و تصميمات سياسي متجلي بود تا آنجا كه قدم اول در بهبود وضعيت مظلومين و مسلمانان را يقظه و بيداري معرفي مي‏نامند.1

آنجا كه مي‏فرمايد: "ملتي كه بخواهد سرپاي خود بايستد و اداره خودش را خودش بكند لازم است كه اول پيدا شود در مسير الي‏اللّه هم اهل معرفت گفته‏اند كه يقظه، بيداري منزل اول است."2

5ـ اهميت روحيه و تحول روحي در تصميم‏گيري

امام(ره) در اين رابطه به اهميت روحيه در تصميم‏گيري ملتها و مبارزه سياسي و در رابطه با تحليل انقلاب اسلامي، مبني بر نظريه "تحول روحي" 3و "انقلاب دروني" بارها اشاره نمودند. ايشان در اهميت تحول روحي در تصميم‏گيري مي‏فرمايند: "انسان داراي روحي است و جسمي، آن كه انسان به او انسان است، روح انسان است نه جسم انسان... لب انسان روح انسان است.4

تاكيد امام اين است كه جسم انسان تنها ابزاري است در استخدام روح و مبدا و منشا تمام فعاليتهاي انسان، روح انسان است، روح است كه درك مي‏كند، اراده مي‏كند، و در نهايت تصميم‏گيري مي‏كند.

6ـ تصميم‏گيري‏هاي حضرت امام (س) برپايؤ اعتماد به خداوند، اعتماد به نفس و اعتماد به مردم بود. يعني اتكا به مثلث اعتمادي كه قاعده آن حسن ظن و اعتماد به خداوند و به تبع آن اعتماد به نفس و به مردم بود. امام بارها به اعتماد سه گانه اشاره داشتند.

اركان تصميم‏گيري سياسي

صاحب نظران علم سياست در تبيين نظريؤ تصميم‏گيري، اركاني را براي تصميم‏گيران برشمرده‏اند كه بدون توجه به آنها تصميم‏گيران در عرصه سياسي ناتوان و عقيم خواهند بود.5

در اين قسمت به اختصار اين اركان مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت.

اطلاعات

ركن نخست تصميم‏گيري سياسي اطلاعات است. اطلاعات در واقع علائم و نشانه‏هايي است كه در يك تصميم‏گيري سياسي راه حل‏ها و راه‏كارهاي سياسي را ميسر مي‏سازد. اطلاعات وسيله‏اي است كه بين تصميم‏گيرنده و واقعيات محيط پيوند و ارتباط برقرار مي‏كند تا نحوه برخورد فرد با پديده‏ها را مشخص سازد.

تحليل و ارزيابي

تحليل و ارزيابي از اركان مهم در امر تصميم‏گيري سياسي است. منظور از تحليل اين است كه اخبار و اطلاعات به دست آمده كنار هم قرار گيرند. لازم است اين امر با توجه به فرمولهاي خاص و گرفتن نتايج ممكن و كشف مجهول بر اساس معلومات انجام شود منظور اين است كه اطلاعات به دست آمده از محيط به فرد تصميم‏گيرنده منتقل شود و در دستگاه ذهن او وارد شود و عمليات تجزيه و تحليل بر روي آنها صورت گيرد. بر اين اساس مفهوم تحليل قرابت بسياري با تصميم‏گيري دارد. اهميت تحليل اطلاعات به اين علت است كه در مسير راه تصميم‏گيري راهها و انتخابهاي متعددي وجود دارد. فرد تصميم‏گيرنده بايد يكي از آنها را انتخاب كند اين انتخاب داراي تبعاتي در سطح محيط بين‏المللي و داخلي خواهد بود كه مي‏تواند نتايج مهمي به دنبال داشته باشد. لذا تصميم‏گيرنده بايد نسبت به اطلاعات موجود كه از خارج به دست آمده تفكر نمايد و با ارزيابي كردن راههاي مختلف اقدام نمايد.

آينده‏نگري

آينده‏نگري ركن ديگري از تصميم‏گيري سياسي است و نگرش تصميم‏گيرنده به آينده به دو قسمت قابل تقسيم مي‏باشد. نخست اهداف و مقاصد، دوم پيش بيني حوادث، پديده‏ها و جريانات سياسي و توضيح اينكه تصميم گيرنده، از سويي به اهداف آرماني، برنامه‏ها و ايده‏آل‏ها و خواسته‏هاي مورد نظر مي‏نگرد و از سوي ديگر به واقعيات موجود در متن حوادث، پديده‏هاي موجود و شرايط و مقتضيات مي‏نگرد. وي سعي مي‏كند برپايؤ اين محورها تحولات سياسي آتي را پيش بيني كند.6

دشمن شناسي و كنش‏هاي دشمن

يكي ديگر از آرمان تصميم‏گيري سياسي كنش و واكنشهاي دشمن مي‏باشد و ملاحظه آن در تصميم‏گيري است. در علوم سياسي در نظريه بازيها اين ركن و كيفيت عمل مناسب مورد توجه صاحب نظران قرار دارد. تصميم‏گيران سياسي در اجراي تصميمات خود مواجه با دشمناني خواهند بود. اين دشمنان پيوسته درصدند با ايجاد موانع جدي و فراهم نمودن مشكلات مانع از انجام تصميمات فرد شوند. لذا تصميم گيرنده ناچار است بخشي از توان و نيروي خود را جهت خنثي كردن اقدامات دشمن مصروف دارد. نكته مهم اين است كه مطالعه تصميم‏گيريها بدون توجه به دشمن و بدون در نظر داشتن عمل و عكس‏العمل دشمن اغلب با ناكامي و شكست همراه مي‏باشد.

افكار عمومي و حساسيتهاي مردمي

يكي ديگر از اركان تصميم‏گيري سياسي افكار عمومي و واكنش‏هاي قومي آنهاست.

تصميم‏گيرندگان سياسي جهت اجراي تصميمات و موفقيت در برابر مشكلات موجود نيازمند به جلب افكار عمومي و برخورداري از حمايت مردم و پشتيباني آنها هستند. تصميمات سياسي چون يك حركت سياسي اجتماعي را مدنظر دارد مي‏بايست همراهاني تصميم‏گيرنده را ياري نمايند. لذا تصميم‏گيرندگان سياسي بايد ملاحظه حساسيت‏ها، افكار عمومي و اقوال و برداشتهاي آنها را داشته باشند و به مقولاتي چون مشاركت سياسي مردم، رضامندي مردم، مردم اتكايي، حفظ وحدت ، پرستيژ و حيثيت توجه نمايند. رعايت جلب نظر، اعتماد، رضايت و خشنودي مردم در اخذ تصميمات سياسي ضروري مي‏باشد.

امام خميني(ره) و رهيافت تصميم‏گيري در صحنه بين‏المللي

يكي از عرصه‏هاي مهم تصميم‏گيري، عرصه بين‏المللي است. اهميت تصميم‏گيري و نگرش مديريت نظام سياسي به مسائل بين‏المللي ناشي از روابط پيچيدؤ ديپلماسي و بين دولتها و حساسيتهاي سياسي بين‏الملل است. روابط بين‏الملل كه بر اقدامات متقابل ميان مجموعه‏اي از واحدهاي انساني ملت، كشور و امپراطوري دلالت دارد، از ابعاد گوناگون نظري، تاريخي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي قابل مطالعه و بررسي است.7 شناخت اوضاع و احوال جهان و تصميم‏گيري سياسي به موقع و حساب شده در صحنه بين‏المللي اساس موفقيت دولتهاست كه نظريات و توصيه‏هاي سياسي مديريت نظام در شكل‏گيري آن نقش اساسي را ايفا مي‏نمايد. شكل‏گيري انقلاب اسلامي و ايجاد نظام جمهوري اسلامي به رهبري امام خميني طيف وسيعي از خيزش اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي را در سطح خارجي، منطقه‏اي و جهاني به دنبال داشت. انقلاب اسلامي مفاهيم و اطلاعات جديدي مانند جهان اسلام، جهان مستضعفين و مستكبرين، اسلام ناب محمدي و ... را خلق نمود. پيروزي انقلاب اسلامي همراه با مفاهيم جديدش نمايانگر يك جريان فكري و احياي يك طرز تفكر بنيادي بود كه توسط امام خميني بوجود آمد.

در آغاز بحث مربوط به رهيافت تصميم‏گيري امام خميني(ره) در صحنؤ بين‏المللي

لازم است اجزأ ساختار بين‏المللي معرفي گردد، سپس به تحليل اين اجزأ از ديدگاه امام خميني(ره) پرداخته شود. تحليلگران نظامهاي بين‏المللي بازيگران، ساختار، روندها و محيط را عناصر اصلي و متغيرهاي مستقل نظام بين‏الملل محسوب مي‏نمايند.

ديدگاه امام خميني نسبت به هريك از واحدهاي نظام بين‏الملل محور اصلي تصميم‏گيريهاي سياسي آن حضرت را تشكيل مي‏دهد كه به اختصار اشاره خواهد شد. بازيگران نظام بين‏الملل به شرح ذيل مي‏باشد:

1ـ افراد: به نظر امام هر فردي توان اقدام در روابط بين‏الملل و تاثير بر رفتار سياسي واحدها را دارد. اگرچه برحسب مقام و موقعيت متفاوت باشند. انسانهايي كه در مناصب ديني و مذهبي قرار دارند. همچون علما و روحانيون در دين اسلام و پاپ رهبر و روحاني در مسيحيت توان تاثير بر واحدها و بازيگران روابط بين‏الملل را بيشتر از سايرين دارند. يك فرد انسان در مقام نمايندگي مجلس قادر به ايفأ نقش بين‏الملل است چنانكه شهيد آية اللّه مدرس به عنوان نماينده مجلس در مقابل اولتيماتوم روسيه ايستاد و مجلس نيز به واسطؤ اين مقاومت دليرانه آن را رد كرد.8

2ـ گروههاي انساني در قالبهاي فرهنگي، تخصصي، هنري ، ورزشي و... از واحدهاي موثر در روابط بين‏الملل مي‏باشند. هيئتهاي بين‏المللي نمونه‏هاي ديگر از اين گروهها هستند.

امام كليه گروههاي انساني را به عنوان بازيگران نظام بين‏المللي مورد توجه قرار داده‏ند. گروههاي انساني از سويي در بعد عملي و نظري و از سوي ديگر در بعد مثبت و منفي بر رفتار ساير واحدها تاثير مي‏گذارند. از اين رو در تمامي تصميم‏گيريهاي سياسي به نقش سياسي آنها توجه دارند و همواره خواهان فداكاري اين گروهها در راه تامين استقلال و آزادي هستند.

3ـ ملتها: ملتها يكي از واحدهاي روابط بين‏الملل مي‏باشند كه همواره مورد توجه امام مي‏باشند. و به علت جايگاه رفيع آنها در تغيير و تحول بين‏المللي همواره مورد تمجيد و ستايش امام قرار داشتند.

"شماها منتظر اين نباشيد كه دولتهاي شما براي شما كار بكنند. امتها خودشان بايد به فكر خودشان باشند... اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد... ملتها بايد قيام بكنند."9

4ـ حكـومـتها: حكومتهـا مشكـل‏تـريـن بازيگران سياسي نظام بين الملل هستند كه به نمايندگي از كشور و ملت خود با ساير واحدهاي روابط بين‏الملل در تماس هستند و بر رفتار يكديگر تاثير مي‏گذارند. امام خميني در اطلاعات بين‏المللي و ارزيابي و تحليل حوادث و رخدادهاي نظام جهاني و نيز دشمن شناسي از قابليتهاي بالايي برخودار بودند و در بارؤ حكومتهاي جهان تحليل و ارزيابي جامع و دقيقي داشتند.

در بيانات امام مخالفت، كارشكني و هجوم نظامي كشورهاي بزرگ به نهضت اسلامي ايران،10دفاع چين و آمريكا و شوروي از سركوب ملت استقلال طلب ايران توسط شاه، اعمال سلطه و ظلم و غارت مخازن مسلمين جهان توسط امريكا در طول نيم قرن گذشته،11 به عنوان ام الفساد قرن حاضر، اقدامات حكومتهاي مدعي اسلام برخلاف مصالح كشورشان با نزديك شدن و وابستگي به اسرائيل و امريكا و كمك به صدام، گوشه‏اي از اقدامات آشكار حكومتها در روابط بين‏الملل معرفي شده است و نشانگر قابليت و ارزيابي امام و درك اطلاعاتي بالاي آن حضرت نسبت به واقعيات حوزه بين‏المللي است. "همه فسادهاي دنيا زير سر اين قدرتهاي بزرگ است و الا اين كوچكها اهميتي ندارند."12

5ـ بلوكها: بلوكها مجوعه‏اي از واحدها و بازيگران روابط بين‏الملل هستند كه قادر به حركت هماهنگ و منسجم براي تعقيب اهداف مشترك و اتخاذ استراتژي واحد در جهت تاثيرگذاري بر ساير بازيگران هستند. در بيانات امام توقيف دارايي يك كشور و ممانعت از حق طلبي يك ملت با جلوگيري از تشكيل شوراي امنيت توسط غرب13 تجاوز و جنايت شرق تجاوزگر و غرب جنايتكار نسبت به ملل مستضعف جهان14 نمونه‏هايي از اقدامات و اثرات مستقيم و بارز اين بلوكها مي‏باشد.

6ـ سازمانهاي بين‏المللي: اين سازمانها به صورت سازمانهاي دولتي ـ غير دولتي، جهاني ـ منطقه‏اي، سياسي، نظامي و فرهنگي بروز كرده و بر رفتار ساير واحدها اثر مي‏گذارند. تحليل و ارزيابي امام از سازمانهاي دولتي اين گونه است كه سازمانهايي كه توسط دولتهاي بزرگ تشكيل شده در جهت تامين منافع خودشان عمل مي‏كنند.15 از اين رو سازمان ملل و حقوق بشر و امثال اينها براي منافع ملتها از جمله فلسطين قدمي برنداشتند.16

در انديشؤ امام خميني بازيگران به عنوان واحد تاثيرگذار بر رفتار ساير واحدها در روابط بين‏الملل از اهميت بالايي برخوردار هستند. امام در تصميم‏گيري سياسي با استفاده بهينه از اركان اساسي تصميم‏گيري سياسي خط مشي دقيق و جامعي نسبت به مسائل مربوط به سازمانهاي بين‏المللي اتخاذ نمودند و بيانات بسياري در اين زمنيه ابراز داشتند كه نمايانگر تاكيد ايشان بر هوشياري در برابر سازمانهاي بين‏المللي و مشاركت گسترده در عضويت سازمانهاي بين‏المللي، منطقه‏اي به منظور سازماندهي هرچه بيشتر به مبارزات ضد استكباري و نيز توسعه سياسي، اجتماعي و اقتصادي ملتهاي مسلمان از طريق استفاده از هويت جمعي ملتهاي اسلامي كه در قالب سازمانهاي بين‏المللي متجلي خواهد شد.

روندهاي بين‏الملل

روندها، يا فرآيندهاي روابط بين‏الملل دومين متغير مستقل يا عنصر عمده نظام بين‏المللي است. ابعاد و حوزه‏هاي روابط، لزوم و علل روابط، نوع و چگونگي روابط، ماهيت روابط و اهداف بازيگران روابط مولفه‏هاي اساسي روندهاي نظام بين‏الملل هستند كه امام خميني با اين مولفه‏ها با دقت و ظرافت برخورد نموده‏اند. امام (ره)در نگرش جامعه‏شناختي به روندهاي روابط در همه ابعاد از طريق بيانات و مكتوبات خود توجه لازم را داشتند. حوزه‏هاي گوناگون رواني، عقيدتي، اخلاقي ، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي براساس ابعاد انساني در روابط بين واحدهاي نظام بين‏الملل در نظر گرفته شده است. و با توجه به توزيع ناهمگون منابع طبيعي، فطرت اجتماعي انسان، حكم عقل و سفارشات شرع، ايجاد و گسترش روابط بين واحدهاي نظام بين‏الملل ضروري است. امام روابط با بازيگران را مورد تاكيد قرار داشتند مگر با كساني كه در چارچوب عقلايي نبودند ايشان مي‏فرمايند " ما بايد با ملتها و دولتها رابطه پيدا كنيم. آنها را كه مي‏توانيم ارشاد كنيم و از آنهايي كه نمي‏توانيم ارشاد كنيم سيلي نخوريم. بنابراين من به شما سفارش مي‏كنم كه در هرجا و در هر كشوري كه هستيد رابطه‏تان را محكم كنيد و رفت آمد داشته باشيد."17

قانون حاكم بر روابط بين‏الملل

قانون حاكم بر روابط و قاعده عملكرد نظام بين‏الملل متغير مستقل ديگري از نظام بين الملل محسوب مي‏شود. روش تصميم‏گيري سياسي امام در قبال قوانين بين‏المللي نشان دهندؤ بينش عميق امام نسبت به مسائل بين المللي است. امام ضمن برشمردن قوانين و قواعد مورد ادعاي بازيگران بين‏المللي18 اعلام مي‏دارد... قواعد و قوانين مورد ادعاي بازيگران بيانگر قانون كنوني حاكم بر روابط آنها نيست. بايد با توجه به واقعيات موجود در روابط آنها به قانون و قاعدؤ نظام بين‏الملل پي برد و خط مشي سياسي دولتها را بر پايؤ واقعيتها قرار داد. در دوران معاصر منطق ظالم در روابط بين‏الملل، راهنماي عمل و اقدام بازيگران بين‏المللي و حاكمان روابط بين‏الملل گشته است. لذا قانوني ظالمانه و غير انساني بر عملكرد نظام بين‏الملل حاكم است. صحنؤ روابط بين‏الملل يك صحنؤ تنازع بقا است با گستردگي خاص خود. حفظ استقلال، آزادي و ارزشهاي انساني و داشتن يك زندگي شرافتمندانه در چنين محيط پر آشوبي نيازمند هرگونه لوازم پيشرفت مادي و معنوي است، تا نيل به مقاصد متعالي برابر يك حركت مردمي آسان شود. امام با اشاره به صحنؤ پيچيدؤ روابط بين‏الملل خطاب به مجلس شوراي اسلامي مي‏فرمايند: "مجلس امروز مواجه است با دنياي پر آشوب صنعتي و سياسي پيچيده و فرهنگهاي غربي و شرقي و صحنه‏هاي تنازع بقاي بين‏المللي و چنين مجلسي بايد انباشته از مطلعين و دانشمندان و متخصصان در هر رشته باشد."19

ساختار روابط بين‏الملل

ساختار روابط بين‏الملل يكي ديگر از متغيرهاي مستقل و عناصر عمده نظام بين‏الملل مي‏باشد كه عبارت است از روابط نهادينه شده در بين بازيگران در مدت زمان طولاني. از ديدگاه امام خميني همچنانكه روندها بر حسب ابعاد انسان، در حوزه‏هاي مختلف جريان مي‏يابد ، مي‏توان ساختارهاي گوناگوني به تعداد ابعاد انساني تصور نمود. ساختار چيزي جز روابط نهادينه شده روندها نيست. در تحليل امام خميني: قانون ضد انساني بدتر از جنگل و ماهيت ظالمانه روابط و روندها نتيجتاً موجب پيدايش ساختاري با همين ماهيت خواهد بود، امروزه ساختار استكباري مبين ساختار كلي نظام بين المللي است. لازم است تصميم گيرندگان با توجه به شرايط موجود در نظام قانونمند بين‏الملل و ساختارهاي فوق‏الذكر ارائه طريق نمايند. يكي از موارد مهم ساختاري، ايجاد ساختار رواني است كه مستلزم تصميم20، عزم، خوديابي و كسب استقلال روحي21 واحدهاي مرعوب براي مقابله با ايجاد كنندگان ساختار ارعاب در نظام و روابط بين‏الملل مي‏باشد تا ساختار اطمينان و آرامش جايگزين ساختار ارعاب گردد.22

محيط روابط بين‏الملل

محيط بين‏الملل متغير مستقل ديگري در نظام بين‏الملل است. نظام بين‏الملل با محيط خود داراي تاثير متقابل مي‏باشد از اين رو عطف توجه به محيطي كه نظام بين‏الملل در درون آن واقع گرديده حائز اهميت است.

محيط از ديدگاه امام

عالم هستي مركب از طبيعت و ماوراي طبيعت است وانسان در حال سير از عالم طبيعت به عالم ماوراي طبيعت است و عاقبت آن منوط به خدايي يا شيطاني بودن عمل انسان است.23

قدرت و كنترل قدرت

قدرت و كنترل قدرت از جمله متغيرهاي وابسته نظام بين‏الملل به شمار مي‏رود. قدرت در نظام بين‏الملل به معناي توانايي تاثير بر رفتار ديگران است.24

امام خميني در رابطه با ضرورت دستيابي به قدرت و استفادؤ كاربردي آن در امر تصميم‏گيري سياسي مي‏فرمايند: "ضعيف هميشه محكوم است. ضعيف محكوم سه نيزه است. محكوم قلم‏هايي است كه اين قلم‏ها از سه نيزه بدتر است. محكوم اين است كه ابرقدرتها هرچه دلشان مي‏خواهد بگويند وهركاري مي‏خواهند سر اين ضعفا، اين ممالك ضعيف بياورند و آنها هم صحه بگذارند."25

قدرت بازيگران نظام بين‏الملل از سه منبع طبيعي، انساني و ماوراي طبيعي سرچشمه مي‏گيرد.

تاكيد امام بر سه منبع اصلي نظام بين‏المللي نمايانگر بينش فكري عميق و جامع ايشان نسبت به منابع اصلي قدرت مي‏باشد. از ديدگاه امام صحراها، درياها و كشورهاي بسيار وسيع26، ذخاير زيرزميني فراوان مانند اورانيم، مس27، نفت28، موقعيت سوق‏الجيشي، خودكفايي اقتصادي، بنيه قوي دفاعي30 و... بيانگر منابع طبيعي قدرت كشورها مي‏باشند.

از ديدگاه امام اتكأ به نفس، روحيه قوي، استقلال روحي، فرهنگ مستقل، كار و كوشش، خوديابي و يافتن خويشتن، مهارت و نيروي انساني ماهر و... از جمله منابع انساني هستند. منابع ماورأ طبيعي نيز عبارتند از ايام اللّه كه روز قدرت نمايي خداست تائيدات غيبي الهي و انجام امور خارق‏العاده، پيروزي به واسطؤ رعب الهي، رحمت خدا و وجود چنين منابع قدرتي در وجود امام خميني باعث گرديد تا در تصميم‏گيريهاي سياسي مهم اين گونه با قاطعيت عمل نمايد.

"من به تمام دنيا با قاطعيت اعلام مي‏كنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما باشند ما در مقابل همه دنياي آنان خواهيم ايستاد تا نابودي تمام آنان از پاي نخواهيم نشست، يا همه آزاد مي‏شويم و يا به آزادي بزرگتري كه شهادت است، مي‏رسيم. و همانگونه كه در تنهايي و غربت بدون كمك و رضايت احدي از كشورها و سازمانها و تشكيلات جهاني انقلاب را به پيروزي رسانيديم و همانگونه كه در جنگ نيز مظلومانه تر از انقلاب جنگيديم و بدون كمك حتي يك كشور خارجي، متجاوزان را شكست داديم. ما به ياري خدا، باقيماندؤ راه پر نشسيب و فراز را با اتكاي به خدا تنها خواهيم پيمود و به وظيفؤ خويش عمل خواهيم كرد.31

در مقام بين‏المللي براي تعديل اين منابع از حالت بالقوه به حال بالفعل استفاده از دو دسته ابزار ضرورت دارد. الف) مادي ب) معنوي32 امام در تصميم‏گيريهاي خود در نظام بين‏الملل به اين عوامل تاكيد دارند.

امام خميني با بياناتي چون "تجهيزات دنيايي و ديني"33، ابزار و ساز و برگهاي مادي و معنوي34، سلاحهاي مدرن نظامي و خشم انقلابي و مقدس ملتها 35و... ابزارهاي اعمال قدرت را مورد تاكيد قرار مي‏دهند. از ديدگاه ايشان اين ابزارهاي مادي و معنوي در عرصه‏هاي گوناگون سياست، اقتصاد و فرهنگ در راستاي اهداف بازيگران بين‏المللي به كار رفته مي‏شود. اين ابزارها در عرصه‏هاي مورد نظر با شيوه‏هاي گوناگون به كار مي‏رود و از خشونت تا همكاري قابل تصور است كه ترور اشخاص و شخصيتها، تجاوز و دفاع، برائت و تبليغات نشانگر اين شيوه‏هاست.

يكي از مباني عمدؤ تصميم‏گيري امام در عرصه‏هاي اعمال قدرت دستيابي به حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور بود.

امام مي‏گويد:

"بايد ايراني بسازيم كه بتواند بدون اتكأ به آمريكا و شوروي و انگلستان، اين جهانخواران بين‏المللي، استقلال سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي خويش را به دست گيرد و روي پاي خود بايستد و هويت اصيل خويش را به جهان عرضه كند."36

شيوه‏هاي اعمال قدرت از طريق مانور نظامي و سياسي37، مداخله38، مبارزه، شرارت و بهانه‏جوييهاي تجاوزگرانه39، فتنه و جاسوسي40، تبليغ41، تبيين42، ارشاد 43و... بيانگر شيوه‏هاي به كارگيري قدرت مي‏باشد.

از سخنان امام خميني نتيجه‏گيري خواهد شد كه براي ايجاد ساختار توحيدي انساني و ايجاد تعادل و ثبات در روابط بين‏الملل بايد به عناصر قدرت توجه كرد بازيگراني كه از منابع قدرت خويش غافل هستند، بايد در فعليت بخشيدن به عوامل و عناصر قدرت خويش بكوشند و در اين راستا وحدت مستضعفين و جهان اسلام را سرلوحه كار خود قرار دهند.

تحول، تغيير، تعادل و ثبات در روابط بين‏الملل

وجود دگرگونيهاي كمي و كيفي در روابط بين‏الملل، نشانگر متغيرهاي وابستؤ ديگري در نظام بين‏الملل است كه شامل تعادل و عدم تعادل، ثبات و بي‏ثباتي ، تحول و تغيير مي‏گردد. تعادل در نظام بين‏الملل به معناي قرار گرفتن همه متغيرهاي مستقل و وابسته در جاي خود است. حال اگر تمام اجزاي روابط بين‏الملل داراي چنين توازن و قرارگرفتن در جاي مناسب خود باشند نظام بين‏الملل در حال تعادل است و در غير اين صورت دچار عدم تعادل خواهد گشت. امام خميني روابط بين‏الملل را در حالت تعادل دانسته و حفظ آن حالت و بالاتر از آن تقويت و تحكيم آن را ضروري مي‏دانند.

"ما اميدواريم كه تعادل دنيا به خطر نيفتد. براي اين كه ما به هيچ طرفي از طرف شرق و غرب تمايلي نداريم و ما با همه روابط علي السويه داريـم و با همه رفتار عادلانـه داريـم".

ثبات و بي‏ثباتي

ثبات در نظام بين‏الملل به معناي آرامش، صلح و روابط مسالمت‏آميز بازيگران مي‏باشد و ناآرامي جنگ و روابط خصمانؤ آنان به مزله بي‏ثباتي در روابط بين‏الملل خواهد بود. در منظر امام ثبات و آرامش نظام بين‏الملل، از آنجا كه نظامي انساني است بايد آرامش انساني باشد نه مانند آرامش يك حيوان در مقابل يك انسان.45

از جمله عوامل بي‏ثباتي در نظام بين‏الملل كه باعث نا آرامي روابط بين‏الملل در زمان حاضر است. حضور آشكار نظامي قدرتها و ابرقدرتها در مناطق حساس جهان است. امروزه اگر قدرتهاي استكباري در مناطقي چون افغانستان و... نبودند، آرامش و ثبات برقرار بود. لذا براي ايجاد آرامش انساني در نظام بين‏الملل بايد از طريق نابودي بحران‏زا و جنگ‏افروز كوشيد، تا يك نظام بين‏الملل با ثبات بوجود آيد.

تحول و تغيير

تحول و تغيير از متغيرهاي وابسته نظام بين‏الملل محسوب مي‏شود. تحول به معناي دگرگوني كيفي و ماهوي و تغيير به معناي دگرگوني كمي و صوري. در روابط بين‏الملل تحول و تغيير در نظام بين‏الملل در دو جهت بوده است. الف) انحطاط و توحش ب) اعتلا و تمدن.

از ديدگاه بي‏تفاوتي و غفلت، خواب مرگبار، خوف و هراس، غربزدگي و شرق زدگي و بن بست ايدئولوژيك، نشانگر تحول منفي در روابط بين‏الملل است. آتش ملتها و دولتها، بيداري، خواستن و توانستن، آگاهي، اراده و اميد نشان دهندؤ تحول مثبت در بازيگران نظام بين‏الملل و در نهايت روابط بين‏الملل فرهنگ استعماري، عدم استقلال فكري، عدم پرورش صحيح، عدم رشد سياسي، خودخواهي، به زندان كشيدن جناحهاي آزاديخواه و استقلال طلب، فرنگي‏م‏آبي و خودباختگي، نوكري اجانب ... نشانه انحطاط و توحش است و آزاديخواهي، استقلال، وظيفه‏شناسي، كمالات انساني و نفساني، عظمت روح، رشد در همه ابعاد مادي و معنوي انساني، نشانه ترقي، اعتلا، تمدن و پيشرفت بازيگران در روابط بين‏الملل است.

نتيجه اينكه در اين مقاله در دو مرحله شخصيت حضرت امام در عرصه سياست و تصميم‏گيري معرفي گرديد. در مرحله اول مباني تصميم‏گيري سياسي، خصوصيات و ويژگيهاي منحصر به فرد، و در مرحله دوم برداشتهاي سياسي حضرت امام در عرصه بين‏الملل.

با توجه به دگرگونيهاي كمي و كيفي در حال پيشرفت، مشخص شد كه توان بالاي تصميم‏گيري امام در يك دورؤ زماني خاص در نظام بين‏الملل، آنچنان تاثير گذار و جهان شمول بود كه باعث تغييرات بنيادي در سرنوشت ملتها و دولتهاي معاصر گرديد و تبعات سياسي ـ اجتماعي بسياري را در سطح جهان به دنبال داشت و همچنين نشان داد كه تداوم و توسعه ملتها در گرو تصميم و تلاش و اراده انسانهاست.

امام برداشتهاي نويني را در عرصؤ تصميم‏گيري وارد نمود به طوري كه مقام معظم رهبري عصر حاضر را عصر انديشه‏هاي پر ثمر امام خميني براي ملتهاي خواهان استقلال و آزادي معرفي نموده و فرمودند.46

"اين عصر را بايد عصر امام خميني ناميد و ويژگي آن عبارت است از بيداري و جرات و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابرقدرتها و شكستن بتهاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسانها و سربرآوردن ارزشهاي معنوي و الهي".


1. صحيفه نور، ج18، 16/9/62، ص1705

2. صحيفه نور، ج12، 14/3/59

3.صحيفه نور، ج14، 29/10/59، ص1

4. صحيفه نور، ج5، 7/12/57، ص114

5.صحيفه نور، ج5، 7/2/57، ص118

6. تئودر الكساندر كلمبين، نظريات مختلف در روابط بين‏المللي، ترجمه برزگر، (تهران: انتشارات نويد 1365)

7. عبدالعلي قوام، اصول سياست خارجي و روابط بين‏الملل، رهيافت تصميم‏گيري، ص49،43

8. صحيفه نور، ج10، ص178

9.صحيفه نور، ج5، ص262

10.صحيفه نور، ج17، ص191

11.صحيفه نور، ج18، ص176ـ175

12.صحيفه نور، ج18، ص125

13.صحيفه نور، ج10، ص192

14.صحيفه نور، ج11، ص285

15.صحيفه نور، ج2، ص151

15.صحيفه نور، ج11 تا ص30

16.صحيفه نور، ج18، ص15

17.صحيفه نور، ج7، ص242

18.صحيفه نور، ج17، ص247

19.صحيفه نور، ج18، ص232

20.صحيفه نور، ج10، ص110

21.صحيفه نور، ج20، ص222

22.صحيفه نور، ج1،ص162

23.صحيفه نور، ج5، ص62

24. ژ.و.لاپير، قدرت سياسي، ترجمه دكتر بزرگ نادرزاده، (تهران: نشر زبان، 1362)

26.صحيفه نور، ج13، ص126

27.صحيفه نور، ج6، ص32

28. صحيفه نور، ج10، ص213

29.صحيفه نور، ج10، ص105

30.صحيفه نور، ج20، ص240

31.صحيفه نور، ج20، ص118

32. علي اصغر كاظمي، نقش قدرت در جامعه و روابط بين‏الملل. (تهران: نشر قوس، 1369، چاپ اوّل).

33.صحيفه نور، ج1، ص238

34.صحيفه نور، ج19،ص97

35.صحيفه نور، ج17،ص127

36.صحيفه نور، ج8،ص91

36.صحيفه نور، ج8،ص91

37.صحيفه نور، ج10،ص240

38.صحيفه نور، ج3،ص25

40.صحيفه نور، ج3،ص231

41.صحيفه نور، ج18،ص243

41.صحيفه نور، ج18،ص243

42.صحيفه نور، ج18،ص236

43.صحيفه نور، ج14،ص193

45.صحيفه نور، ج19،ص159

46. پيام مقام معظم رهبري به مناسبت سالگرد رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي

/ 2