رهيافت تصميمگيري در منظـر امـام خمينـي با تاكيـد بـر نظام بينالمللي
محمدرحيم عيوضي
به تو دل بستم و غير تو كسي نيست مرا
عاشق روي توام اي گل بيمثل و مثال
بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا
جز تو اي جان جهان دادرسي نيست مرا
بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا
بخدا غير تو هرگز هوسي نيست مرا
اركان تصميمگيري سياسي
صاحب نظران علم سياست در تبيين نظريؤ تصميمگيري، اركاني را براي تصميمگيران برشمردهاند كه بدون توجه به آنها تصميمگيران در عرصه سياسي ناتوان و عقيم خواهند بود.5در اين قسمت به اختصار اين اركان مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت.اطلاعاتركن نخست تصميمگيري سياسي اطلاعات است. اطلاعات در واقع علائم و نشانههايي است كه در يك تصميمگيري سياسي راه حلها و راهكارهاي سياسي را ميسر ميسازد. اطلاعات وسيلهاي است كه بين تصميمگيرنده و واقعيات محيط پيوند و ارتباط برقرار ميكند تا نحوه برخورد فرد با پديدهها را مشخص سازد.تحليل و ارزيابيتحليل و ارزيابي از اركان مهم در امر تصميمگيري سياسي است. منظور از تحليل اين است كه اخبار و اطلاعات به دست آمده كنار هم قرار گيرند. لازم است اين امر با توجه به فرمولهاي خاص و گرفتن نتايج ممكن و كشف مجهول بر اساس معلومات انجام شود منظور اين است كه اطلاعات به دست آمده از محيط به فرد تصميمگيرنده منتقل شود و در دستگاه ذهن او وارد شود و عمليات تجزيه و تحليل بر روي آنها صورت گيرد. بر اين اساس مفهوم تحليل قرابت بسياري با تصميمگيري دارد. اهميت تحليل اطلاعات به اين علت است كه در مسير راه تصميمگيري راهها و انتخابهاي متعددي وجود دارد. فرد تصميمگيرنده بايد يكي از آنها را انتخاب كند اين انتخاب داراي تبعاتي در سطح محيط بينالمللي و داخلي خواهد بود كه ميتواند نتايج مهمي به دنبال داشته باشد. لذا تصميمگيرنده بايد نسبت به اطلاعات موجود كه از خارج به دست آمده تفكر نمايد و با ارزيابي كردن راههاي مختلف اقدام نمايد.آيندهنگري
آيندهنگري ركن ديگري از تصميمگيري سياسي است و نگرش تصميمگيرنده به آينده به دو قسمت قابل تقسيم ميباشد. نخست اهداف و مقاصد، دوم پيش بيني حوادث، پديدهها و جريانات سياسي و توضيح اينكه تصميم گيرنده، از سويي به اهداف آرماني، برنامهها و ايدهآلها و خواستههاي مورد نظر مينگرد و از سوي ديگر به واقعيات موجود در متن حوادث، پديدههاي موجود و شرايط و مقتضيات مينگرد. وي سعي ميكند برپايؤ اين محورها تحولات سياسي آتي را پيش بيني كند.6دشمن شناسي و كنشهاي دشمنيكي ديگر از آرمان تصميمگيري سياسي كنش و واكنشهاي دشمن ميباشد و ملاحظه آن در تصميمگيري است. در علوم سياسي در نظريه بازيها اين ركن و كيفيت عمل مناسب مورد توجه صاحب نظران قرار دارد. تصميمگيران سياسي در اجراي تصميمات خود مواجه با دشمناني خواهند بود. اين دشمنان پيوسته درصدند با ايجاد موانع جدي و فراهم نمودن مشكلات مانع از انجام تصميمات فرد شوند. لذا تصميم گيرنده ناچار است بخشي از توان و نيروي خود را جهت خنثي كردن اقدامات دشمن مصروف دارد. نكته مهم اين است كه مطالعه تصميمگيريها بدون توجه به دشمن و بدون در نظر داشتن عمل و عكسالعمل دشمن اغلب با ناكامي و شكست همراه ميباشد.افكار عمومي و حساسيتهاي مردمي
يكي ديگر از اركان تصميمگيري سياسي افكار عمومي و واكنشهاي قومي آنهاست.تصميمگيرندگان سياسي جهت اجراي تصميمات و موفقيت در برابر مشكلات موجود نيازمند به جلب افكار عمومي و برخورداري از حمايت مردم و پشتيباني آنها هستند. تصميمات سياسي چون يك حركت سياسي اجتماعي را مدنظر دارد ميبايست همراهاني تصميمگيرنده را ياري نمايند. لذا تصميمگيرندگان سياسي بايد ملاحظه حساسيتها، افكار عمومي و اقوال و برداشتهاي آنها را داشته باشند و به مقولاتي چون مشاركت سياسي مردم، رضامندي مردم، مردم اتكايي، حفظ وحدت ، پرستيژ و حيثيت توجه نمايند. رعايت جلب نظر، اعتماد، رضايت و خشنودي مردم در اخذ تصميمات سياسي ضروري ميباشد. امام خميني(ره) و رهيافت تصميمگيري در صحنه بينالمللييكي از عرصههاي مهم تصميمگيري، عرصه بينالمللي است. اهميت تصميمگيري و نگرش مديريت نظام سياسي به مسائل بينالمللي ناشي از روابط پيچيدؤ ديپلماسي و بين دولتها و حساسيتهاي سياسي بينالملل است. روابط بينالملل كه بر اقدامات متقابل ميان مجموعهاي از واحدهاي انساني ملت، كشور و امپراطوري دلالت دارد، از ابعاد گوناگون نظري، تاريخي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي قابل مطالعه و بررسي است.7 شناخت اوضاع و احوال جهان و تصميمگيري سياسي به موقع و حساب شده در صحنه بينالمللي اساس موفقيت دولتهاست كه نظريات و توصيههاي سياسي مديريت نظام در شكلگيري آن نقش اساسي را ايفا مينمايد. شكلگيري انقلاب اسلامي و ايجاد نظام جمهوري اسلامي به رهبري امام خميني طيف وسيعي از خيزش اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي را در سطح خارجي، منطقهاي و جهاني به دنبال داشت. انقلاب اسلامي مفاهيم و اطلاعات جديدي مانند جهان اسلام، جهان مستضعفين و مستكبرين، اسلام ناب محمدي و ... را خلق نمود. پيروزي انقلاب اسلامي همراه با مفاهيم جديدش نمايانگر يك جريان فكري و احياي يك طرز تفكر بنيادي بود كه توسط امام خميني بوجود آمد.در آغاز بحث مربوط به رهيافت تصميمگيري امام خميني(ره) در صحنؤ بينالملليلازم است اجزأ ساختار بينالمللي معرفي گردد، سپس به تحليل اين اجزأ از ديدگاه امام خميني(ره) پرداخته شود. تحليلگران نظامهاي بينالمللي بازيگران، ساختار، روندها و محيط را عناصر اصلي و متغيرهاي مستقل نظام بينالملل محسوب مينمايند.ديدگاه امام خميني نسبت به هريك از واحدهاي نظام بينالملل محور اصلي تصميمگيريهاي سياسي آن حضرت را تشكيل ميدهد كه به اختصار اشاره خواهد شد. بازيگران نظام بينالملل به شرح ذيل ميباشد:1ـ افراد: به نظر امام هر فردي توان اقدام در روابط بينالملل و تاثير بر رفتار سياسي واحدها را دارد. اگرچه برحسب مقام و موقعيت متفاوت باشند. انسانهايي كه در مناصب ديني و مذهبي قرار دارند. همچون علما و روحانيون در دين اسلام و پاپ رهبر و روحاني در مسيحيت توان تاثير بر واحدها و بازيگران روابط بينالملل را بيشتر از سايرين دارند. يك فرد انسان در مقام نمايندگي مجلس قادر به ايفأ نقش بينالملل است چنانكه شهيد آية اللّه مدرس به عنوان نماينده مجلس در مقابل اولتيماتوم روسيه ايستاد و مجلس نيز به واسطؤ اين مقاومت دليرانه آن را رد كرد.82ـ گروههاي انساني در قالبهاي فرهنگي، تخصصي، هنري ، ورزشي و... از واحدهاي موثر در روابط بينالملل ميباشند. هيئتهاي بينالمللي نمونههاي ديگر از اين گروهها هستند.امام كليه گروههاي انساني را به عنوان بازيگران نظام بينالمللي مورد توجه قرار دادهند. گروههاي انساني از سويي در بعد عملي و نظري و از سوي ديگر در بعد مثبت و منفي بر رفتار ساير واحدها تاثير ميگذارند. از اين رو در تمامي تصميمگيريهاي سياسي به نقش سياسي آنها توجه دارند و همواره خواهان فداكاري اين گروهها در راه تامين استقلال و آزادي هستند.3ـ ملتها: ملتها يكي از واحدهاي روابط بينالملل ميباشند كه همواره مورد توجه امام ميباشند. و به علت جايگاه رفيع آنها در تغيير و تحول بينالمللي همواره مورد تمجيد و ستايش امام قرار داشتند."شماها منتظر اين نباشيد كه دولتهاي شما براي شما كار بكنند. امتها خودشان بايد به فكر خودشان باشند... اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد... ملتها بايد قيام بكنند."94ـ حكـومـتها: حكومتهـا مشكـلتـريـن بازيگران سياسي نظام بين الملل هستند كه به نمايندگي از كشور و ملت خود با ساير واحدهاي روابط بينالملل در تماس هستند و بر رفتار يكديگر تاثير ميگذارند. امام خميني در اطلاعات بينالمللي و ارزيابي و تحليل حوادث و رخدادهاي نظام جهاني و نيز دشمن شناسي از قابليتهاي بالايي برخودار بودند و در بارؤ حكومتهاي جهان تحليل و ارزيابي جامع و دقيقي داشتند.در بيانات امام مخالفت، كارشكني و هجوم نظامي كشورهاي بزرگ به نهضت اسلامي ايران،10دفاع چين و آمريكا و شوروي از سركوب ملت استقلال طلب ايران توسط شاه، اعمال سلطه و ظلم و غارت مخازن مسلمين جهان توسط امريكا در طول نيم قرن گذشته،11 به عنوان ام الفساد قرن حاضر، اقدامات حكومتهاي مدعي اسلام برخلاف مصالح كشورشان با نزديك شدن و وابستگي به اسرائيل و امريكا و كمك به صدام، گوشهاي از اقدامات آشكار حكومتها در روابط بينالملل معرفي شده است و نشانگر قابليت و ارزيابي امام و درك اطلاعاتي بالاي آن حضرت نسبت به واقعيات حوزه بينالمللي است. "همه فسادهاي دنيا زير سر اين قدرتهاي بزرگ است و الا اين كوچكها اهميتي ندارند."125ـ بلوكها: بلوكها مجوعهاي از واحدها و بازيگران روابط بينالملل هستند كه قادر به حركت هماهنگ و منسجم براي تعقيب اهداف مشترك و اتخاذ استراتژي واحد در جهت تاثيرگذاري بر ساير بازيگران هستند. در بيانات امام توقيف دارايي يك كشور و ممانعت از حق طلبي يك ملت با جلوگيري از تشكيل شوراي امنيت توسط غرب13 تجاوز و جنايت شرق تجاوزگر و غرب جنايتكار نسبت به ملل مستضعف جهان14 نمونههايي از اقدامات و اثرات مستقيم و بارز اين بلوكها ميباشد.6ـ سازمانهاي بينالمللي: اين سازمانها به صورت سازمانهاي دولتي ـ غير دولتي، جهاني ـ منطقهاي، سياسي، نظامي و فرهنگي بروز كرده و بر رفتار ساير واحدها اثر ميگذارند. تحليل و ارزيابي امام از سازمانهاي دولتي اين گونه است كه سازمانهايي كه توسط دولتهاي بزرگ تشكيل شده در جهت تامين منافع خودشان عمل ميكنند.15 از اين رو سازمان ملل و حقوق بشر و امثال اينها براي منافع ملتها از جمله فلسطين قدمي برنداشتند.16در انديشؤ امام خميني بازيگران به عنوان واحد تاثيرگذار بر رفتار ساير واحدها در روابط بينالملل از اهميت بالايي برخوردار هستند. امام در تصميمگيري سياسي با استفاده بهينه از اركان اساسي تصميمگيري سياسي خط مشي دقيق و جامعي نسبت به مسائل مربوط به سازمانهاي بينالمللي اتخاذ نمودند و بيانات بسياري در اين زمنيه ابراز داشتند كه نمايانگر تاكيد ايشان بر هوشياري در برابر سازمانهاي بينالمللي و مشاركت گسترده در عضويت سازمانهاي بينالمللي، منطقهاي به منظور سازماندهي هرچه بيشتر به مبارزات ضد استكباري و نيز توسعه سياسي، اجتماعي و اقتصادي ملتهاي مسلمان از طريق استفاده از هويت جمعي ملتهاي اسلامي كه در قالب سازمانهاي بينالمللي متجلي خواهد شد.روندهاي بينالملل
روندها، يا فرآيندهاي روابط بينالملل دومين متغير مستقل يا عنصر عمده نظام بينالمللي است. ابعاد و حوزههاي روابط، لزوم و علل روابط، نوع و چگونگي روابط، ماهيت روابط و اهداف بازيگران روابط مولفههاي اساسي روندهاي نظام بينالملل هستند كه امام خميني با اين مولفهها با دقت و ظرافت برخورد نمودهاند. امام (ره)در نگرش جامعهشناختي به روندهاي روابط در همه ابعاد از طريق بيانات و مكتوبات خود توجه لازم را داشتند. حوزههاي گوناگون رواني، عقيدتي، اخلاقي ، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي براساس ابعاد انساني در روابط بين واحدهاي نظام بينالملل در نظر گرفته شده است. و با توجه به توزيع ناهمگون منابع طبيعي، فطرت اجتماعي انسان، حكم عقل و سفارشات شرع، ايجاد و گسترش روابط بين واحدهاي نظام بينالملل ضروري است. امام روابط با بازيگران را مورد تاكيد قرار داشتند مگر با كساني كه در چارچوب عقلايي نبودند ايشان ميفرمايند " ما بايد با ملتها و دولتها رابطه پيدا كنيم. آنها را كه ميتوانيم ارشاد كنيم و از آنهايي كه نميتوانيم ارشاد كنيم سيلي نخوريم. بنابراين من به شما سفارش ميكنم كه در هرجا و در هر كشوري كه هستيد رابطهتان را محكم كنيد و رفت آمد داشته باشيد."17قانون حاكم بر روابط بينالملل
قانون حاكم بر روابط و قاعده عملكرد نظام بينالملل متغير مستقل ديگري از نظام بين الملل محسوب ميشود. روش تصميمگيري سياسي امام در قبال قوانين بينالمللي نشان دهندؤ بينش عميق امام نسبت به مسائل بين المللي است. امام ضمن برشمردن قوانين و قواعد مورد ادعاي بازيگران بينالمللي18 اعلام ميدارد... قواعد و قوانين مورد ادعاي بازيگران بيانگر قانون كنوني حاكم بر روابط آنها نيست. بايد با توجه به واقعيات موجود در روابط آنها به قانون و قاعدؤ نظام بينالملل پي برد و خط مشي سياسي دولتها را بر پايؤ واقعيتها قرار داد. در دوران معاصر منطق ظالم در روابط بينالملل، راهنماي عمل و اقدام بازيگران بينالمللي و حاكمان روابط بينالملل گشته است. لذا قانوني ظالمانه و غير انساني بر عملكرد نظام بينالملل حاكم است. صحنؤ روابط بينالملل يك صحنؤ تنازع بقا است با گستردگي خاص خود. حفظ استقلال، آزادي و ارزشهاي انساني و داشتن يك زندگي شرافتمندانه در چنين محيط پر آشوبي نيازمند هرگونه لوازم پيشرفت مادي و معنوي است، تا نيل به مقاصد متعالي برابر يك حركت مردمي آسان شود. امام با اشاره به صحنؤ پيچيدؤ روابط بينالملل خطاب به مجلس شوراي اسلامي ميفرمايند: "مجلس امروز مواجه است با دنياي پر آشوب صنعتي و سياسي پيچيده و فرهنگهاي غربي و شرقي و صحنههاي تنازع بقاي بينالمللي و چنين مجلسي بايد انباشته از مطلعين و دانشمندان و متخصصان در هر رشته باشد."19ساختار روابط بينالملل
ساختار روابط بينالملل يكي ديگر از متغيرهاي مستقل و عناصر عمده نظام بينالملل ميباشد كه عبارت است از روابط نهادينه شده در بين بازيگران در مدت زمان طولاني. از ديدگاه امام خميني همچنانكه روندها بر حسب ابعاد انسان، در حوزههاي مختلف جريان مييابد ، ميتوان ساختارهاي گوناگوني به تعداد ابعاد انساني تصور نمود. ساختار چيزي جز روابط نهادينه شده روندها نيست. در تحليل امام خميني: قانون ضد انساني بدتر از جنگل و ماهيت ظالمانه روابط و روندها نتيجتاً موجب پيدايش ساختاري با همين ماهيت خواهد بود، امروزه ساختار استكباري مبين ساختار كلي نظام بين المللي است. لازم است تصميم گيرندگان با توجه به شرايط موجود در نظام قانونمند بينالملل و ساختارهاي فوقالذكر ارائه طريق نمايند. يكي از موارد مهم ساختاري، ايجاد ساختار رواني است كه مستلزم تصميم20، عزم، خوديابي و كسب استقلال روحي21 واحدهاي مرعوب براي مقابله با ايجاد كنندگان ساختار ارعاب در نظام و روابط بينالملل ميباشد تا ساختار اطمينان و آرامش جايگزين ساختار ارعاب گردد.22محيط روابط بينالمللمحيط بينالملل متغير مستقل ديگري در نظام بينالملل است. نظام بينالملل با محيط خود داراي تاثير متقابل ميباشد از اين رو عطف توجه به محيطي كه نظام بينالملل در درون آن واقع گرديده حائز اهميت است.محيط از ديدگاه امام
عالم هستي مركب از طبيعت و ماوراي طبيعت است وانسان در حال سير از عالم طبيعت به عالم ماوراي طبيعت است و عاقبت آن منوط به خدايي يا شيطاني بودن عمل انسان است.23قدرت و كنترل قدرتقدرت و كنترل قدرت از جمله متغيرهاي وابسته نظام بينالملل به شمار ميرود. قدرت در نظام بينالملل به معناي توانايي تاثير بر رفتار ديگران است.24امام خميني در رابطه با ضرورت دستيابي به قدرت و استفادؤ كاربردي آن در امر تصميمگيري سياسي ميفرمايند: "ضعيف هميشه محكوم است. ضعيف محكوم سه نيزه است. محكوم قلمهايي است كه اين قلمها از سه نيزه بدتر است. محكوم اين است كه ابرقدرتها هرچه دلشان ميخواهد بگويند وهركاري ميخواهند سر اين ضعفا، اين ممالك ضعيف بياورند و آنها هم صحه بگذارند."25قدرت بازيگران نظام بينالملل از سه منبع طبيعي، انساني و ماوراي طبيعي سرچشمه ميگيرد.تاكيد امام بر سه منبع اصلي نظام بينالمللي نمايانگر بينش فكري عميق و جامع ايشان نسبت به منابع اصلي قدرت ميباشد. از ديدگاه امام صحراها، درياها و كشورهاي بسيار وسيع26، ذخاير زيرزميني فراوان مانند اورانيم، مس27، نفت28، موقعيت سوقالجيشي، خودكفايي اقتصادي، بنيه قوي دفاعي30 و... بيانگر منابع طبيعي قدرت كشورها ميباشند.از ديدگاه امام اتكأ به نفس، روحيه قوي، استقلال روحي، فرهنگ مستقل، كار و كوشش، خوديابي و يافتن خويشتن، مهارت و نيروي انساني ماهر و... از جمله منابع انساني هستند. منابع ماورأ طبيعي نيز عبارتند از ايام اللّه كه روز قدرت نمايي خداست تائيدات غيبي الهي و انجام امور خارقالعاده، پيروزي به واسطؤ رعب الهي، رحمت خدا و وجود چنين منابع قدرتي در وجود امام خميني باعث گرديد تا در تصميمگيريهاي سياسي مهم اين گونه با قاطعيت عمل نمايد."من به تمام دنيا با قاطعيت اعلام ميكنم كه اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما باشند ما در مقابل همه دنياي آنان خواهيم ايستاد تا نابودي تمام آنان از پاي نخواهيم نشست، يا همه آزاد ميشويم و يا به آزادي بزرگتري كه شهادت است، ميرسيم. و همانگونه كه در تنهايي و غربت بدون كمك و رضايت احدي از كشورها و سازمانها و تشكيلات جهاني انقلاب را به پيروزي رسانيديم و همانگونه كه در جنگ نيز مظلومانه تر از انقلاب جنگيديم و بدون كمك حتي يك كشور خارجي، متجاوزان را شكست داديم. ما به ياري خدا، باقيماندؤ راه پر نشسيب و فراز را با اتكاي به خدا تنها خواهيم پيمود و به وظيفؤ خويش عمل خواهيم كرد.31در مقام بينالمللي براي تعديل اين منابع از حالت بالقوه به حال بالفعل استفاده از دو دسته ابزار ضرورت دارد. الف) مادي ب) معنوي32 امام در تصميمگيريهاي خود در نظام بينالملل به اين عوامل تاكيد دارند.امام خميني با بياناتي چون "تجهيزات دنيايي و ديني"33، ابزار و ساز و برگهاي مادي و معنوي34، سلاحهاي مدرن نظامي و خشم انقلابي و مقدس ملتها 35و... ابزارهاي اعمال قدرت را مورد تاكيد قرار ميدهند. از ديدگاه ايشان اين ابزارهاي مادي و معنوي در عرصههاي گوناگون سياست، اقتصاد و فرهنگ در راستاي اهداف بازيگران بينالمللي به كار رفته ميشود. اين ابزارها در عرصههاي مورد نظر با شيوههاي گوناگون به كار ميرود و از خشونت تا همكاري قابل تصور است كه ترور اشخاص و شخصيتها، تجاوز و دفاع، برائت و تبليغات نشانگر اين شيوههاست.يكي از مباني عمدؤ تصميمگيري امام در عرصههاي اعمال قدرت دستيابي به حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور بود.امام ميگويد:"بايد ايراني بسازيم كه بتواند بدون اتكأ به آمريكا و شوروي و انگلستان، اين جهانخواران بينالمللي، استقلال سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي خويش را به دست گيرد و روي پاي خود بايستد و هويت اصيل خويش را به جهان عرضه كند."36شيوههاي اعمال قدرت از طريق مانور نظامي و سياسي37، مداخله38، مبارزه، شرارت و بهانهجوييهاي تجاوزگرانه39، فتنه و جاسوسي40، تبليغ41، تبيين42، ارشاد 43و... بيانگر شيوههاي به كارگيري قدرت ميباشد.از سخنان امام خميني نتيجهگيري خواهد شد كه براي ايجاد ساختار توحيدي انساني و ايجاد تعادل و ثبات در روابط بينالملل بايد به عناصر قدرت توجه كرد بازيگراني كه از منابع قدرت خويش غافل هستند، بايد در فعليت بخشيدن به عوامل و عناصر قدرت خويش بكوشند و در اين راستا وحدت مستضعفين و جهان اسلام را سرلوحه كار خود قرار دهند.تحول، تغيير، تعادل و ثبات در روابط بينالمللوجود دگرگونيهاي كمي و كيفي در روابط بينالملل، نشانگر متغيرهاي وابستؤ ديگري در نظام بينالملل است كه شامل تعادل و عدم تعادل، ثبات و بيثباتي ، تحول و تغيير ميگردد. تعادل در نظام بينالملل به معناي قرار گرفتن همه متغيرهاي مستقل و وابسته در جاي خود است. حال اگر تمام اجزاي روابط بينالملل داراي چنين توازن و قرارگرفتن در جاي مناسب خود باشند نظام بينالملل در حال تعادل است و در غير اين صورت دچار عدم تعادل خواهد گشت. امام خميني روابط بينالملل را در حالت تعادل دانسته و حفظ آن حالت و بالاتر از آن تقويت و تحكيم آن را ضروري ميدانند."ما اميدواريم كه تعادل دنيا به خطر نيفتد. براي اين كه ما به هيچ طرفي از طرف شرق و غرب تمايلي نداريم و ما با همه روابط علي السويه داريـم و با همه رفتار عادلانـه داريـم".ثبات و بيثباتيثبات در نظام بينالملل به معناي آرامش، صلح و روابط مسالمتآميز بازيگران ميباشد و ناآرامي جنگ و روابط خصمانؤ آنان به مزله بيثباتي در روابط بينالملل خواهد بود. در منظر امام ثبات و آرامش نظام بينالملل، از آنجا كه نظامي انساني است بايد آرامش انساني باشد نه مانند آرامش يك حيوان در مقابل يك انسان.45از جمله عوامل بيثباتي در نظام بينالملل كه باعث نا آرامي روابط بينالملل در زمان حاضر است. حضور آشكار نظامي قدرتها و ابرقدرتها در مناطق حساس جهان است. امروزه اگر قدرتهاي استكباري در مناطقي چون افغانستان و... نبودند، آرامش و ثبات برقرار بود. لذا براي ايجاد آرامش انساني در نظام بينالملل بايد از طريق نابودي بحرانزا و جنگافروز كوشيد، تا يك نظام بينالملل با ثبات بوجود آيد.تحول و تغيير
تحول و تغيير از متغيرهاي وابسته نظام بينالملل محسوب ميشود. تحول به معناي دگرگوني كيفي و ماهوي و تغيير به معناي دگرگوني كمي و صوري. در روابط بينالملل تحول و تغيير در نظام بينالملل در دو جهت بوده است. الف) انحطاط و توحش ب) اعتلا و تمدن.از ديدگاه بيتفاوتي و غفلت، خواب مرگبار، خوف و هراس، غربزدگي و شرق زدگي و بن بست ايدئولوژيك، نشانگر تحول منفي در روابط بينالملل است. آتش ملتها و دولتها، بيداري، خواستن و توانستن، آگاهي، اراده و اميد نشان دهندؤ تحول مثبت در بازيگران نظام بينالملل و در نهايت روابط بينالملل فرهنگ استعماري، عدم استقلال فكري، عدم پرورش صحيح، عدم رشد سياسي، خودخواهي، به زندان كشيدن جناحهاي آزاديخواه و استقلال طلب، فرنگيمآبي و خودباختگي، نوكري اجانب ... نشانه انحطاط و توحش است و آزاديخواهي، استقلال، وظيفهشناسي، كمالات انساني و نفساني، عظمت روح، رشد در همه ابعاد مادي و معنوي انساني، نشانه ترقي، اعتلا، تمدن و پيشرفت بازيگران در روابط بينالملل است.نتيجه اينكه در اين مقاله در دو مرحله شخصيت حضرت امام در عرصه سياست و تصميمگيري معرفي گرديد. در مرحله اول مباني تصميمگيري سياسي، خصوصيات و ويژگيهاي منحصر به فرد، و در مرحله دوم برداشتهاي سياسي حضرت امام در عرصه بينالملل.با توجه به دگرگونيهاي كمي و كيفي در حال پيشرفت، مشخص شد كه توان بالاي تصميمگيري امام در يك دورؤ زماني خاص در نظام بينالملل، آنچنان تاثير گذار و جهان شمول بود كه باعث تغييرات بنيادي در سرنوشت ملتها و دولتهاي معاصر گرديد و تبعات سياسي ـ اجتماعي بسياري را در سطح جهان به دنبال داشت و همچنين نشان داد كه تداوم و توسعه ملتها در گرو تصميم و تلاش و اراده انسانهاست.امام برداشتهاي نويني را در عرصؤ تصميمگيري وارد نمود به طوري كه مقام معظم رهبري عصر حاضر را عصر انديشههاي پر ثمر امام خميني براي ملتهاي خواهان استقلال و آزادي معرفي نموده و فرمودند.46"اين عصر را بايد عصر امام خميني ناميد و ويژگي آن عبارت است از بيداري و جرات و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابرقدرتها و شكستن بتهاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسانها و سربرآوردن ارزشهاي معنوي و الهي".1. صحيفه نور، ج18، 16/9/62، ص1705
2. صحيفه نور، ج12، 14/3/59
3.صحيفه نور، ج14، 29/10/59، ص1
4. صحيفه نور، ج5، 7/12/57، ص114
5.صحيفه نور، ج5، 7/2/57، ص118
6. تئودر الكساندر كلمبين، نظريات مختلف در روابط بينالمللي، ترجمه برزگر، (تهران: انتشارات نويد 1365)
7. عبدالعلي قوام، اصول سياست خارجي و روابط بينالملل، رهيافت تصميمگيري، ص49،43
8. صحيفه نور، ج10، ص178
9.صحيفه نور، ج5، ص262
10.صحيفه نور، ج17، ص191
11.صحيفه نور، ج18، ص176ـ175
12.صحيفه نور، ج18، ص125
13.صحيفه نور، ج10، ص192
14.صحيفه نور، ج11، ص285
15.صحيفه نور، ج2، ص151
15.صحيفه نور، ج11 تا ص30
16.صحيفه نور، ج18، ص15
17.صحيفه نور، ج7، ص242
18.صحيفه نور، ج17، ص247
19.صحيفه نور، ج18، ص232
20.صحيفه نور، ج10، ص110
21.صحيفه نور، ج20، ص222
22.صحيفه نور، ج1،ص162
23.صحيفه نور، ج5، ص62
24. ژ.و.لاپير، قدرت سياسي، ترجمه دكتر بزرگ نادرزاده، (تهران: نشر زبان، 1362)
26.صحيفه نور، ج13، ص126
27.صحيفه نور، ج6، ص32
28. صحيفه نور، ج10، ص213
29.صحيفه نور، ج10، ص105
30.صحيفه نور، ج20، ص240
31.صحيفه نور، ج20، ص118
32. علي اصغر كاظمي، نقش قدرت در جامعه و روابط بينالملل. (تهران: نشر قوس، 1369، چاپ اوّل).
33.صحيفه نور، ج1، ص238
34.صحيفه نور، ج19،ص97
35.صحيفه نور، ج17،ص127
36.صحيفه نور، ج8،ص91
36.صحيفه نور، ج8،ص91
37.صحيفه نور، ج10،ص240
38.صحيفه نور، ج3،ص25
40.صحيفه نور، ج3،ص231
41.صحيفه نور، ج18،ص243
41.صحيفه نور، ج18،ص243
42.صحيفه نور، ج18،ص236
43.صحيفه نور، ج14،ص193
45.صحيفه نور، ج19،ص159
46. پيام مقام معظم رهبري به مناسبت سالگرد رحلت رهبر كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي