آشنایی با قرآن جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
نماز كه مى
خواندند سراسر گريه بود و اگر به آيه اى از آيات قرآن مى رسيدند كه در آن آيه ذكرى از عذاب بود
مى
افتادند و غش مى كردند .نمونه اى بودند از پدر بزرگوارشان على عليه السلام . آنچه كه درباره على عليه السلام شنيده ايد
نمونه اش درباره امام حسن عليه السلام صادق است . اين كه روزگار با اين وجود مقدس در زمان خودش چه كرد
و بعد در زمانهاى بعد از خودش
دستگاه خلافت عباسى چه كرد داستان درازى دارد . ده سالى كه بعد از پدر
بزرگوارشان زنده بودند كه بين نه تا ده سال طول كشيد ( اميرالمومنين عليه السلام در سال چهلم هجرى و
امام حسن عليه السلام درسال چهل و نهم هجرى از دنيا رفتند) دوره حكومت استبدادى سياه معاويه است و
بيشترين فشارها روى شخص امام است . ديگر معاويه از هيچ گونه آزار و اذيت و تحقير و تبليغى عليه امام
حسن عليه السلام خوددارى نمى كرد . در اوايل حكومت معاويه هنوز به اصطلاح آنچنان كه بايد و شايد
صابون معاويه و بنى اميه به جامه مردم نخورده بود
اواخر حكومت معاويه و در زمان حكومت يزيد بود كه
تشت اينها ديگر به طوركلى از بام افتاد والا قبلا مردم مى گفتند معاويه مرد باكفايتى است . معاويه به
حكم اينكه بعد از خودش تمام انديشه اش اين بود كه خلافت به پسرش يزيد برسد موانع را در زمان حيات خودش
يكى پس از ديگرى برمى داشت و اين اختصاص به امام حسن عليه السلام ندارد . عده ديگرى هم كه از نظر مردم
يا از نظر خودشان كانديداى خلافت بودند
همه را از بين برد مثل سعد بن وقاص . معاويه سعدبن وقاص پدر
عمر سعد را مسموم كرد و كشت چون يكى از شش نفرى بود كه عمر براى شورا معين كرد . قهرا در ميان مردم[
شايع] بود كه سعد مردى است كه لياقت خلافت دارد براى اينكه خليفه دوم او را هم جزو آن شش نفر نامزد كرد
.