آشنایی با قرآن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با قرآن - جلد 7

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعد فرمود :
آيا مى دانى مامون چه موقع از اين كارش پشيمان مى شود ؟

( " قال :
اذا سمع احتجاجى
على اهل التوراه بتوراتهم
و على اهل الانجيل بانجيلهم
و على اهل الزبور بزبورهم و على الصابئين
بعبرانيتهم
و على اهل الهرابذه بفارسيتهم
و على اهل الروم بروميتهم
و على اصحاب المقالات
بلغاتهم . . . علم المامون الموضع الذى هو سبيله ليس بمستحق له فعند ذلك يكون الندامه " )

وقتى مامون
همه اينها را ديد
از كار خودش پشيمان مى شود . علت پشيمانى اش هم اين است كه در ذهن مردم چنين فكرى
پيش مىآيد كه وقتى در مملكت چنين مردى هست
پس چرا مامون اينجا نشسته است ؟

داستان خيلى مفصل است
من آن قسمتهايى را كه مربوط به اين آيه است و با اين آيه تناسب دارد عرض مى كنم
.

در يك جا حضرت به آن عالم يهود خطاب مى كند :

( " يا يهودى اقبل على اسئلك بالعشر الايات التى انزلت
على موسى بن عمران " )

من تو را قسم مى دهم به آن ده معجزه اى كه بر موسى نازل شد
آيا در تورات
خبر
محمد صلى الله عليه و آله و امت او هست يا نه ؟

آيا با عنوان ( " اتباع راكب البعير يسبحون الرب جدا جدا
تسبيحا " )
نيامده است ؟

و آن وقت به بنى اسرائيل دستور داده شده است :

( " فليفرغ بنواسرائيل اليهم و
الى ملكهم لتطمئن قلوبهم " )

دستور داد مخالفت نكنند
( " فان بايديهم سيوفا ينتقمون بها من الامم
الكافر فى اقطار الارض " )
در دست آنها شمشيرهايى است كه از همه ملتهاى روى زمين انتقام خواهند گرفت .

( " اهكذا هو فى التوراه مكتوب ؟
" )

آيا چنين چيزى در تورات هست ؟

تصديق كرد و گفت :
بله .

بعد خطاب به جاثليق فرمود:

آيا از كتاب شعيا اطلاعى دارى ؟

گفت :
حرف تا حرفش را مى دانم .

گفت :
آيا در
آنجا اين كلام نيست :

( " انى رايت صوره راكب الحمار لابسا جلابيب النور و رايت راكب البعير ضوء مثل
ضوء القمر ؟"
)

در مكاشفه خودش گفت :

من آن الاغ سوار (يعنى عيسى) را ديدم در حالى كه جلبابها و
روپوشهايى از نور به خودش گرفته بود
و آن شترسوار
را ديدم در حالى كه نورش مانند نور قمر مى درخشيد ؟

/ 182