آشنایی با قرآن جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
اينكه آيا علم بهتر است
يا مال
مقصود اين نيست كه يا مال داشته باشيم و علم نداشته باشيم و يا علم داشته باشيم و مال نداشته باشيم
بلكه مقصود اين است كه كدام در درجه اول است . اگر ملتى مال داشته باشد ولى علم نداشته باشد
يعنى
انسان نداشته باشد
آن مال و ثروتش بيش از آن مقدار كه خورده خودش بشود
خورده ملتهاى ديگر مى شود
بلكه همين مال و ثروت ممكن است اسباب بدبختى او شود . ولى اگر ملتى علم داشته باشد
آدم داشته باشد
انسان داشته باشد
مال و ثروت را به دست مىآورد . علم اگر باشد ثروت را به دنبال خود مىآورد
ولى ثروت
نمى تواند علم را به دنبال بياورد . مرحوم سيد جمال اسدآبادى معروف وقتى كه در مصر بود به هر جا كه مى
رفت مردم را بيدار و آگاه مى كرد
با استعمار در همه جا مبارزه مى كرد و ريشه نهضتهايى كه در شرق
اسلامى صورت گرفت اين مرد بود . در مصر انقلابى بپا كرد .استعمار انگلستان عجيب به وحشت افتاد . تبعيدش كردند . وقتى او را سوار كشتى كرده و مى خواستند ببرند
دوستان و ارادتمندانش خواستند مقدارى پول به او بدهند تا همراه خود داشته باشد . قبول نكرد . گفتند :
آخر تو يك آدم اسير چرا اين پول را قبول نمى كنى ؟گفت :
شير هر جا كه برود طعمه خود را پيدا مى كند
من
هر جا كه باشم اين قدر علم و هنر دارم كه بتوانم زندگى خودم را اداره كنم .اين است كه مى گويند سعادت ملتها به داشتن استحكامات نيست
به داشتن معدنها و ساختمانها نيست
فقط
به داشتن يك چيز است :داشتن انسانهاى ساخته شده . از اينجا مى توانيم بفهميم كه چرا پيغمبران در ميان
صنعتها و اختراعها و فنون
تنها به يك فن و صنعت مى پردازند و آن صنعت انسان سازى است .