آشنایی با قرآن جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
(ايشان در اين زمان يك جوان سى ساله است
كسى كه بيش از سه
چهار سال از ازدواجش نگذشته و دو پسر كوچك هم در خانه دارد . بايد اين قرائن و شواهد مادى را هم درنظر
گرفت .) رفتم خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و عرض كردم يا رسول الله ! آيا شما به من نفرموديد كه
من شهيد خواهم شد
پس چرا من شهيد نشدم ؟فرمود :
يا على ! تو شهيد خواهى شد و شهادت براى تو مقدر است و
تو با شهادت از دنيا خواهى رفت . بعد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد :يا على ! صبر تو در
موطن شهادت چگونه خواهد بود ؟عرض كردم:( " ليس هذا من مواطن الصبر هذا من مواطن البشرى و الشكر " ) (1) بفرماييد كه شهادت چقدر باصفاست
اينجا كه جاى صبر نيست . صبر در يك امر مكروه است
شهادت آرزوى من
است
محبوب من است
عطيه الهى است .ابراهيم عليه السلام در ميان پيغمبران به خلت معروف است . پيغمبران در عين اينكه همه پيغمبر هستند
شوون روحى آنها و يا به قول اهل معرفت مظهريت آنها براى صفات الهى تفاوت دارد . يكى مظهر بكا و خوف است
و ديگرى مظهر محبت و عشق است و مانند آن . مثلا كار ابراهيم يك وجهه دارد و كار يحيى بن زكريا يا عيسى
بن مريم عليهم السلام وجهه ديگرى دارد .ابراهيم خليل الله
پيغمبر عشق است
پيغمبر محبت است ولهذا لقبش هم خليل الله است . يك شب ابراهيم در
حالى كه در صحرا دنبال گله گوسفندش است صدايى مى شنود :" سبوح قدوس
ربنا و رب الملائكوالروح " . اين
صدا را كه مى شنود از خود بى خود مى شود . يكدفعه مى گويد كه بود ؟كه بود كه نام محبوب من را برد ؟