ولایت نسخه متنی

چقدر مهم است كه حاكم جامعه اسلامى چه كسى باشد و بايد آن كسى باشد كه خدا معين ميكند .

آيه ديگر قرآن ميگويد اطيعوا الله اطاعت كنيد خدا را و اطيعو الرسول از رسول اطاعت كنيد . و اولى الامر منكم صاحبان فرمان از ميان خودتان را هم فرمان ببريد اما صاحبان فرمان يعنى چه ؟ آن مسلمان جاهل و نادان خيال ميكند كه صاحب فرمان يعنى هر كسى كه ميتواند فرمان بدهد و هر كس كه زورش براى فرمان دادن ميچربد , او[ ( اولى الامر )] است . ما ميگوئيم نه , او ولى الامر نيست . اگر بنا باشد هر كسى كه مى تواند فرمان بدهد اولى الامر باشد و از طرف قرآن به رسميت شناخته شده باشد , پس در فلان كوهستان , فلان دزد , قداره بند هم فرمان ميدهد , آنهم در آنجا همه كاره است , پس در آنجا او اولى الامر است و اطلاعت فرمان او واجب است ؟ اولى الامرى كه شيعه به آن معتقد است آن اولى الامر است كه خدا منشور فرمان را بنام او كرده باشد , شيعه اين را ميخواهد . آن انسانى است كه اگر چه[ ( منكم )] است و جزو انسانها , اما ولايت را از خدا گرفته باشد كه صاحب ولايت كبرى خداست .

حالا هارون الرشيد با آن وصفش با آن بخشش هاى بى حساب و اسرافش , با آن آدم كشى اش ( كه همين جعفر برمكى و بسيارى از خاندانش را در يك روز تارو مار كرد و كشت و قلع قمع نمود و بسيارى از مؤمنين و مسلمين را از بين برد الى ماشاء الله كارهاى ديگر كرد ) آيا چنين كسى را ميتوان اولى الامر دانست ؟ مفتى زمان ميگفت كه اين اولى الامر است و جنگ و نزاع با امام جعفر صادق به خاطر همين مساله بود كه بامام ميگفتند شما چرا با اولى الامر زمانت در مى افتى و اولى الامر زمان يعنى همين هارون كذايى .

پس منطق شيعه در اين مسئله بسيار منطق ظريف و دقيقى است . ضمن اينكه نصب خدا را از قرآن احساس و استنباط ميكند معيارها و ملاكها را هم به دست مردم مى دهد كه مردم فريب نخورند . و نگويند على ابن ابى طالب روى سرما , روى چشم ما و جانشين او هارون الرشيد هم همينطور . منصور عباسى مى