ولایت نسخه متنی

با اراده ولى الهى بكار بيفتد و خلاصه انسان مى بايست با جميع عناصر وجودش بنده خدا باشد , نه بنده طاغوت ناچار اين را هم بايد قبول كنيم كه اگر يكجائى وجود ما و هستى ما و همه نيروها و نشاطهاى ما تحت فرمان ولايت الهى نبود و تحت فرمان ولايت طاغوت و شيطان بود تعهد الهى ما اين است كه ما خودمان را از قيد و بند ولايت طاغوت رها كنيم , نجات بدهيم , آزاد كنيم و به تحت سايه بر ميمنت ولايت الله برويم . خارج شدن از ولايت پيشواى ظالم و وارد شدن در ولايت امام عادل اسمش هجرت است مى بينيد كه مسئله هجرت يكى از مسائلى است كه در دنباله ولايت مطرح است و اين چهارمين مطلبى است كه در اين سلسله گفتارها در پيرامون مسئله ولايت بحث مى كنيم .

چرا بايد انسان از تحت ولايت طاغوت و شيطان بگريزد ؟ جواب اين سئوال در گروى جواب سئوال ديگرى است كه از شما مى خواهم فورا اين سئوال را در لابراتوار ذهنتان , آنچنان تجزيه و تحليل كنيد كه بتوانيد يك جوابى بر طبق آموخته ها و اندوخته هاى اسلامى و مذهبى به آن بدهيد . بعد اگر جواب شما با جوابى كه من خواهم داد يكى نبود و مغاير بود آنوقت جاى صحبت من و شما باقى است . سئوال اين است :

آيا نميتوان در ولايت طاغوت بود و مسلمان بود ؟ آيا نمى شود كه يك مسلمان تحت ولايت شيطان زندگى بكند اما بنده رحمان باشد ؟ چنين چيزى مى شود يا نه ؟ آيا ممكن است در جائى كه بر سراسر آفاق و مناطق زندگى انسان , يك عامل غير الهى مشغول فرمانروائى است و جسم انسان را يك عامل غير الهى اداره مى كند , فكر انسانها را يك عامل غير الهى اداره مى كند , روحيه و عواطف و احساسات افراد جامعه را همان عامل باين سو و آن سو مى كشاند و در حالى كه انسان در قبضه قدرت اين چنين عوامل طاغوتى و شيطانى زندگى مى كند در عين حال ميتواند بنده خدا باشد مسلمان باشد , آيا چنين چيزى ممكن است يا ممكن نيست ؟ شما در صدد جواب اين سئوال برآئيد و در مغزتان براى اين سئوال جوابى آماده كنيد ببينيد مى شود يا نمى شود ؟ براى پاسخ دادن باين سئوال بايد