2) فلاسفه‌ عقل‌ گرا - معرفت شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معرفت شناسی - نسخه متنی

حسن معلمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به‌ دست‌ نخواهدآورد. اين‌ فلاسفه‌ به‌ دو دسته‌ تقسيم‌ مي‌شوند:

الف‌. پوزيتويستها

اينان‌ حس‌ را مبدأ علوم‌ و ملاك‌ صحت‌ آن‌ به‌ شمار مي‌آورند. و علم‌غير حسي‌ و غير تجربي‌ را فاقد اعتبار مي‌دانند. در نگاه‌ اين‌ گروه‌، فلسفه‌ وعلوم‌ عقلي‌ بي‌اعتبار و غير قابل‌ پذيرش‌ است‌ و حتي‌ قوانين‌ كلي‌ علوم‌تجربي‌، به‌ دليل‌ ابتنا بر مبادي‌ عقلي‌، معتبر نيست‌.

اين‌ گرايش‌، كه‌ حس‌گرايي‌ افراطي‌ است‌، به‌ پوزيتويسم‌ معروف‌ است‌.

ب‌. حس‌ گرايان‌

اين‌ گروه‌ از دسته‌ قبل‌ معتدلترند. اينان‌ معتقدند كه‌ گرچه‌ ادراكات‌بشري‌ با حواس‌ پنجگانه‌ آغاز مي‌شود، ولي‌، بعد از پيدايش‌ علوم‌ حسي‌،عقل‌ مي‌تواند مفاهيم‌ كلي‌ و قوانين‌ فراگيربسازد؛ يعني‌ اصالت‌ را به‌ حس‌مي‌دهند، ولي‌ عقل‌ و ادراكات‌ را مطرود نمي‌دانند. اين‌ گروه‌ حس‌ را به‌حواس‌ پنجگانه‌ بشري‌ محدودنمي‌دانند و به‌ حس‌ باطن‌ و علوم‌ حضوري‌نيز اعتقاد دارند.

2) فلاسفه‌ عقل‌ گرا

اين‌ دسته‌ معتقدند عقل‌، بي‌آنكه‌ به‌ حس‌ نيازمند باشد، مفاهيمي‌ چون‌خدا، نفس‌، امتداد، شكل‌، علت‌ و معلول‌، و حدت‌ و كثرت‌ و زمان‌ و مكان‌را درك‌ مي‌كند. اينان‌ مفاهيم‌ ياد شده‌ را لازمه‌ سرشت‌ و عقل‌ انسان‌مي‌دانند و آنها را مفاهيم‌ پيشين‌ (مقدم‌ بر تجربه‌ و حس‌)مي‌نامند. اين‌دسته‌ محسوس‌ نبودن‌ مفاهيم‌ فوق‌ را گواه‌ درستي‌ سخن‌ خويش‌ مي‌دانندو مي‌گويند: چون‌ اين‌ مفاهيم‌ در قلمروِ حواس‌ پنجگانه‌ بشري‌ جاي‌ندارند، بايد عقلي‌ محض‌ و مقدم‌ بر تجربه‌ و حس‌ باشند.

البته‌ مي‌توان‌ فلاسفه‌ عقل‌گرا را نيز به‌ دو دسته‌ تقسيم‌ كرد، ولي‌ از آنجاكه‌ نقد و بررسي‌ آراي‌ آنها به‌ يك‌ گونه‌ است‌، ذكر ويژگيهايشان‌ ضروري‌نيست‌.

نظريه‌ حس‌گرايي‌ افراطي‌ فاقد ارزش‌ معرفت‌ شناسي‌ است‌؛ زيراپايه‌هاي‌ خود را بر سست‌ترين‌ ادراكات‌ بشري‌، كه‌ ادراكات‌ حواس‌ ظاهراست‌، بنا نهاده‌ و با اين‌ كار قوانين‌ رياضي‌ و قوانين‌ كلي‌ علوم‌ تجربي‌ را ازدايره‌ علوم‌ معتبر بيرون‌ كرده‌ است‌. افزون‌ بر اين‌، علوم‌ حضوري‌، كه‌محكم‌ترين‌ پايه‌هاي‌ شناخت‌ است‌، در اين‌ نظريه‌ ناديده‌ گرفته‌ شده‌است‌. بنابراين‌ مي‌توان‌ آن‌ را منحط‌ترين‌ نظريه‌ در ادراكات‌ بشري‌ به‌ شمارآورد.

هر چند نظريه‌ حس‌گرايان‌ و عقل‌گرايان‌ غربي‌ همه‌ نقاط‌ ضعف‌ نظريه‌مذكور را ندارد، ولي‌ قابل‌ نقد و بررسي‌ است‌ و پس‌ از توضيح‌ نظريه‌فلاسفه‌ اسلامي‌ به‌ آن‌ اشاره‌ مي‌شود.

نظريه‌ فلاسفه‌اسلامي‌ درباره‌ مبادي‌ معرفت‌

نظريه‌ فلاسفه‌ اسلامي‌ را در دو بخش‌ مورد مطالعه‌ قرار مي‌دهيم‌.

الف‌. مبادي‌ ادراكات‌ تصوري‌

هر چند انسان‌ متعارف‌، در بدو تولد، فاقد هر نوع‌ علم‌ حصولي‌ است‌و يا حداقل‌ اثبات‌ علم‌ حصولي‌اش‌ بسيار دشوار است‌؛ ولي‌ علم‌ حضوري‌و احساس‌ دروني‌اش‌ نه‌ تنها قابل‌ انكار نيست‌، بلكه‌ قراين‌ فراواني‌ آن‌ راتاييد مي‌كند، مانند احساس‌ درد و گرسنگي‌ كه‌ از همان‌ اوان‌ تولد با نوزادهمراه‌ است‌.

ادراكات‌ انساني‌ به‌ وسيله‌ حس‌ شروع‌ مي‌شود. حس‌ لامسه‌، چشايي‌،بويايي‌، بينايي‌ و

/ 24