افول‌ سياسي‌ - شناخت چهره شوم شیطان بزرگ، آمریکا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناخت چهره شوم شیطان بزرگ، آمریکا - نسخه متنی

محمدتقی صرفی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خارجي‌ و 4هزار ميليارد دلار آن‌ داخلي‌ است‌»

افول‌ سياسي‌

از بعد از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ كه‌ به‌ تعبير امام‌ راحل‌ (قدس‌سره‌)آمريكا از اسلام‌ سيلي‌ خورد.آمريكا ديگر نتوانست‌ سربلندي‌وقدرت‌ سياسي‌ سابق‌ خود را حفظ‌ كند وروز به‌ روز ابهت‌ خود را ازدست‌ داده‌ تا در زمان‌ ما چنان‌ ضعيف‌ شده‌ است‌ كه‌ در بيشتر كشورهاوحتي‌ پايتخت‌ خود آمريكا ،پرچم‌ آمريكا را به‌ آتش‌ مي‌كشند وعليه‌ اوراهپيمائي‌ مي‌كنند.

در سازمان‌ ملل‌ و شوراي‌ امنيت‌ ديگر كشورها زيربار آمريكانمي‌روند ونمونه‌ آن‌ اخيرا اتفاق‌ افتاد كه‌ آمريكانتوانست‌ نظر اعضاي‌شوراي‌ امنيت‌ را در مورد تصويب‌ قطعنامه‌اي‌ كه‌ به‌ آمريكا اجازه‌ جنگ‌با عراق‌ را بدهد،جلب‌ كند .حتي‌ متحدين‌ او مانند آلمان‌ وفرانسه‌ وكانادا در مقابل‌ او ايستادند وبا او مخالفت‌ نمودند.لذا ديگر سازمان‌ ملل‌بدرد آمريكا نمي‌خورد واين‌ سازمان‌ جايگاه‌ خود را در حمايت‌ ازآمريكا از دست‌ داده‌ است‌.همچنين‌ كشورهايي‌ مانند عربستان‌ وتركيه‌واردن‌ ومصر كه‌ دولتهاو حكومتهايشان‌ وابسته‌ به‌ آمريكا بود و مؤيدآمريكا در صحنه‌هاي‌ مختلف‌ بين‌ المللي‌ بودند اكنون‌ به‌ منتقدومخالفين‌ آمريكا در برنامه‌هاي‌ سياسي‌ آمريكا تبديل‌ شده‌اند.

و همة‌ اين‌ مسائل‌ نشأت‌ گرفته‌ از انقلاب‌ اسلامي‌ وپيشرفت‌ اسلام‌ درجهان‌ وآشنا شدن‌ مردم‌ دنيا با چهرة‌ واقعي‌ اسلام‌ مي‌باشد.در اين‌ موردبه‌ چند تحليل‌ توجه‌ فرمائيد.

«آمريكا كشوري‌ است‌ كه‌ قبل‌ از سال‌ 1970 اگر يك‌ كارمند سفارتي‌اش‌ زنگ‌ مي‌زد به‌ شاه‌ ايران‌ و يا پادشاه‌ عربستان‌ و يا كشورهاي‌ديگر،بي‌ درنگ‌ دستورش‌ اجرا مي‌شد ولي‌ پس‌ از آن‌ مي‌بينيم‌ كه‌ ديگرابهت‌ قبلي‌ را ندارد.مثلا پس‌ از روي‌ كار آمدن‌ تيم‌ بوش‌پسر،اينها قول‌دادند كه‌ مسأله‌ انتفاضه‌ را حل‌ كنند.عملا هم‌ رئيس‌ سازمان‌ سيا و پس‌ ازآن‌ معاون‌ امورخارجه‌ و آنتوني‌ زهي‌ را به‌ منطقه‌ فرستادند ولي‌ نتوانستندكاري‌ از پيش‌ ببرند.ديك‌ چني‌ كه‌ مرد شماره‌ 2قدرت‌ در آمريكا پس‌ ازرئيس‌ جمهور است‌ با هر تكنيكي‌ كه‌ وارد بود نتوانست‌ سياست‌ هايش‌را در منطقه‌ عملي‌ كند.

عقب‌ نشيني‌ ديگر در موضع‌ آمريكا را در حمايت‌ از تايوان‌مي‌بينيم‌.چهارماه‌ قبل‌ در آمريكا اين‌ كشور پذيرفت‌ كه‌ چين‌ واحد راببيند.مورد ديگر،هشدار بوش‌ به‌ ژاپن‌ درباره‌ همكاري‌ نكردن‌ با كره‌شمالي‌ بود كه‌ همان‌ موقع‌ ژاپن‌ اعلام‌ كرد ،همكاري‌ خود را با كره‌شمالي‌ ادامه‌ مي‌دهيم‌.اين‌ كه‌ ژاپن‌ پس‌ از اعلام‌ محور شرارت‌ به‌ كره‌شمالي‌ توسط‌ بوش‌،مي‌گويد ما با اين‌ همكاري‌ مي‌كنيم‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ديگر آمريكا،آن‌ آمريكايي‌ نيست‌ كه‌ وقتي‌ يك‌ كارمند سفارتش‌ دستوري‌صادر مي‌كرد فورا اجرا مي‌گرديد و هيچ‌ كشوري‌ حق‌ اعتراض‌ نداشت‌.

مصداق‌ بارز بي‌ اعتبار شدن‌ آمريكادر دنيا را مي‌توان‌ در رأي‌ آوردن‌رئيس‌ جمهور آلمان‌(صدر اعظم‌)جستجو كرد كه‌ فقط‌ شعارهاي‌ ضدآمريكايي‌ داد.

شواهد فوق‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ توان‌ سياسي‌ آمريكا به‌ شدت‌ افت‌كرده‌ است‌.در شوراي‌ امنيت‌ با باج‌ دادن‌ مصوبه‌ مي‌گيرد كه‌ آن‌ هم‌ به‌طور كامل‌ زير بار قطعنامه‌ نرفتند.در سازمان‌ ملل‌ تقريبا اين‌ كشور را ازكميسيون‌ حقوق‌ بشر و كميسيون‌ مواد مخدر بيرون‌ كردند.ديگر مثل‌سابق‌ نيست‌ كه‌ بتواند با حرف‌ خودش‌ در كميسيونها نفوذ داشته‌ باشد.

در منطقه‌ خاورميانه‌ نيز در حال‌ حاضر اگر روسها با آمريكا اندكي‌همكاري‌ مي‌كنند به‌ خاطر پولي‌ است‌ كه‌ از آن‌ مي‌گيرند.روسها با اين‌همكاري‌ هوشمندانه‌ هم‌ با مشكلات‌ داخلي‌ خود مقابله‌ مي‌كنند وهم‌حسابي‌ كاسبي‌ مي‌كنند و مشكل‌ اقتصادي‌ خودشان‌ را سرو

/ 30