خلاصه اى از زندگى
خلاصه اى از زندگى نامه عارف ربّانى فقيه اهل بيت عليهم السّلام حضرت آية اللّه العظمى حاج شيخ محمدتقى بهجت فومنى (دامت بركاته ).
ولادت
آية اللّه العظمى بهجت ، در اواخر سال 1334 ق در خانواده اى مذهبى و تقوا پيشه ، در شهر مذهبى *((*فومن *))*چشم به جهان گشود. پدر ايشان ، كربلاى محمود بهجت ، از مردان مورد اعتماد شهر بود و در ضمن اشتغال به
كسب و كار به حلّ و فصل امور مردم مى پرداخت .
تحصيلات
ايشان ، تحصيلات ابتدايى را در مكتب خانه فومن به پايان برد و سپس ، به تحصيل علوم دينى پرداخت . بعداز تحصيل ادبيات عرب در شهر فومن ، در سال 1348 ق براى تكميل علوم حوزوى راه هجرت را پيش گرفت . پس از
چندى اقامت در قم كه چند سالى از پا گرفتن حوزه علميه قم به دست مرحوم آية اللّه حائرى (قدّس سرّه )
نگذشته بود به عراق هجرت كرد و در كربلاى معلّى اقامت نمود و حدود چهار سال علاوه بر تهذيب نفس و
خودسازى ، از محضر استادان بزرگ آن جا بهره جستند.و در سال 1352 ق براى ادامه تحصيل به نجف اشرف تشرف حاصل كرده و سطوح عالى را در محضر آيات عظام آن جا،
به پايان رساند.
جدّيت در تحصيل
معظم له در تحصيل علوم چنان جدّيت داشت و چنان بهدرس مى پرداخت كه گويى غير از درس ، اشتغال ديگرى ندارد و در تاءليف كتاب سفينة البحار با مرحوم حاج
شيخ عباس قمى همكارى داشته و قسمت زيادى از سفينة البحار به خط ايشان است .ايشان در درس سطح كفايه يكى از تلامذه مرحوم آخوند خراسانى ، روزى به تقرير درس استاد اعتراض نموده و
با توجه به اينكه از همه طلاب شركت كننده در درس كم سالتر بودند، در جلسه بعدى و قبل از آمدن استاد
مورد اعتراض و انتقاد شديد شاگردان ديگر قرار مى گيرند، ناگهان استاد وارد شده و متوجه اعتراض
شاگردان به ايشان گرديده خطاب به آنان مى فرمايند: با آقاى بهجت كارى نداشته باشيد الا ن خواهم گفت ،
همه ساكت شدند.ايشان فرمودند: ديشب كه تقريرات درس مرحوم آخوند را مطالعه مى كردم متوجه شدم كه حق با ايشان است ، پس
از اين سخن از جديت و نبوغ ايشان تمجيد مى نمايند.
اساتيد معظّم له
اساتيد معظّم له ، عبارت از آيات عظام :1 ـ آقاى حاج سيد ابوالحسن اصفهانى
2 ـ آقاى ضياء الدين عراقى
3 ـ ميرزاى نائينى
4 ـ حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى
5 ـ حاج شيخ محمد كاظم شيرازى
6 ـ ميرزا على آقاى قاضى تبريزى
7 ـ سيد حسين بادكوبه اى
8 ـ سيد محمد حجّت كوه كمره اى