قيام محمّد تا اندازه اى به ثمر رسيد او بر بلاد عراق فاتح شد و ارتش ماءمون را در هم شكست . (724) و دامنه فتوحات او تا حجاز كشانده شد، و حسين بن حسن بن جعفر بن على معروف به (افطس ) در مدينه مردم را به بيعت و پيوستن به او دعوت نمود و مردم به او دست يارى دادند.(725) اساس و ريشه قيام ابن طباطبا، همان تشكيل حكومت عدل اسلامى و اجراى قوانين اسلام و انتقام خون شهيدان بود.(726)
نام ابوالسرايا (سرى بن منصور) است وى يكى از شيعيان غيور و با شهامت و مبارز بود كه حاضر نشد ننگ بيعت حكومت غاصب عباسيان را تحمل كند او مدتها متوارى و بطور پنهانى زندگى مى كرد و منتظر فرصت بود تا با جمعى كه اطراف او هستند در وقت مناسبى قيام كنند او نسبت به اهل بيت پيامبر اخلاص فراوانى داشت و درباره اش گفته اند: ( كان علوى الراءى ذامذهب فى التشيع ) او هم عقيده علويون در مساءله خلافت بود، داراى مذهب تشيع بود، اين مرد دلير با لشكر خود به محمّد بن ابراهيم بن اسماعيل بن طباطبا پيوست .
و بطور خلاصه جريان پيوستن او را به محمّد بن ابراهيم مى نگاريم .(727)
مردى از اهالى جزيره (728) به نام نصر بن شيث كه از سران قبيله خويش بود و به تشيع اظهار عقيده مى كرد ( و كان متشيعا حسن المذهب ) او مردى شيعى و خوش عقيده بود، او در سفر حج خود به مدينه آمد و از بقاياى اهل بيت جويا شد مردم يكى يكى از بازماندگان خاندان پيامبر را براى او شمردند و مخصوصا محمّد بن ابراهيم (729) را نام بردند او را ستودند، اين مرد به نزد محمّد آمد و با لحنى آميخته از تاءثر و حسرت و انتقادآميز گفت : تا كى زير دست باشيد و شيعيانت بيچاره و حقتان مغصوب باشد؟ چرا قيام نمى كنيد و حقتان را از دشمنان نمى گيريد؟ محمّد با لحنى آرام گفت : آخر كسى را نداريم و ياوران ما اندك اند.
او گفت : شما به جزيره بياييد من تمام عشيره و طائفه ام را همراه شما خواهم كرد.
و محمّد از اين ابراز پشتيبانى خشنود شد، و به جزيره رفت امّا طايفه نصر بن شيث زير بار نرفتند و به يارى او نرفتند، محمّد خشمگين از جزيره به حجاز بازگشت .