اين مرد مى گويد: من آهنگ بازگشت نمودم ، تا به قادسيه رسيدم و در آنجا خبر قتل زيد به من رسيد، خدا او را بيامرزد.
و همين خبر به طريق ديگرى نقل شده است .
اين خبر از هر دو طريق به نظر ما مردود است ، چون شاذانى و على بن محمّد كه در طريق سندند هر دو غير موثق اند.
خبر (802) نعمانى با سند ذيل از ابى صباح نقل مى كند، كه گفت : خدمت امام صادق (عليه السلام ) شرفياب شدم ، فرمود: چه فهميده اى ؟ عرض كردم : تعجب مى كنم از عمويت زيد او قيام كرده و گمان مى برد كه خودش قائم اين امت است و او فرزند خانم اسير شده و فرزند بهترين كنيزكان است امام فرمود: دروغ مى گويد، او آنكه مى گويد نيست ، اگر قيام كند كشته مى شود، قبل از اينكه قائم اين امت كه وى فرزند بهترين كنيزكان است قيام كند.
اين روايت ضعيف است چون قاسم بن محمّد را نمى شناسيم و مجهول است و در وثاقت على بن مغيره نيز حرف داريم .
خبر (803) - در اصول كافى ج 2 كتاب حجت حديث 16 روايتى است كه مى گويد:
روزى زيد بن على (عليه السلام ) بر امام باقر (عليه السلام ) وارد شد، و همراه وى نامه هاى زيادى بود كه مردم كوفه به وى نوشته بودند، و او را براى رهبرى نهضت دعوت كرده بودند، و در آن نامه ها يادآور شده بودند كه مردم همه آماده نهضتند و او را امر به خروج كرده بودند، امام (عليه السلام ) در قبال اين نامه ها از زيد پرسيد:
اين نامه از آنها ابتداء و شروع شده است ، يا جواب نامه هاى توست ؟؟
زيد جواب داد: آنها ابتداء نامه نوشته اند، چون حق ما را مى شناسند، و قرابت ما با پيغمبر خدا را مى دانند، و از كتاب خدا وجوب دوستى و فرض طاعت ما را يافته اند، و مى بينند كه چگونه دشمن براى ما خفقان و گرفتارى ايجاد كرده است . امام باقر (عليه السلام ) فرمود: پيروى از ما چيزى است كه از جانب خدا مفروض گشته و روشى است كه در پيشينيان گذشته و حتمى شده و بر آيندگان نيز جارى گشته است ، و اين پيروى و اطاعت يكى از ما واجب است و مودت و دوستى همه ما بر مردم فرض گشته است ، و فرمان حق به حكم قطعى و امرى حتمى و قدرى مقدور و وقتى معين براى اولياى خدا جارى شده است اى زيد كسانى كه خود يقين ندارند تو را از خدا بى نياز كنند ترا سبك نسازند، عجله مكن ، زيرا پروردگار به خاطر شتاب بندگان شتاب نمى كند، و قبل از فرمان خدا در چيزى سبقت مگير كه گرفتارى ها تو را از پاى در مى آورد.
راوى گويد: در اين هنگام زيد خشمگين شد و گفت : امام ، از ما كسى نيست كه در خانه بنشيند و پرده را بيفكند و از جهاد شانه خالى كند بلكه امام از ما، كسى است كه از حوزه اسلام دفاع كند، و سپر رعيت شود و دشمن را از خانه اش دور سازد.