شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام)

ابو فاضل رضوی

نسخه متنی -صفحه : 344/ 327
نمايش فراداده

دسته چهارم از آنان مى گويند:

مهدى منتظر، نام شخصى معينى نيست ، بلكه هر كس از فرزندان امام حسن مجتبى (عليه السلام ) و با امام حسين (عليه السلام ) با شمشير قيام كند و مردم را به دين دعوت كند، او امام منتظر و مهدى امت است .(977)

حميرى در اينجا مى گويد: فرقه ديگرى از جاروديه هست به نام (حسنيه ) آنان قائل به امامت حسن بن قاسم بن عبداللّه بن محمّد بن قاسم رسى مى باشند و گويند او زنده است و نمرده و نمى ميرد تا دنيا را پر از عدل و داد كند. (و حال آنكه او در سال 404 ه‍ ق در يمن كشته شده است ).(978)

جاروديه و علوم اهل بيت (عليهم السلام )

جاروديه قائل است كه تمام فرزندان رسول خدا از نظر علم و دانش و فرا گرفتن آن از خدا يكسانند و فرقى بين آنان قائل نمى شود.(979)

مى گويند: اهل بيت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) در اكتساب علوم و معارف با ساير مردم فرق دارند، و آن اينكه آنان علم را از كسى ياد نمى گيرند ( العلم يحصل لهم قبل التعلم فطرة و ضرورة ) (980) بلكه علم و دانش قبل از ياد گرفتن براى آنان حاصل است ، روى اقتضاى فطرت و ضرورت .

و عجيب اين كه مى گويند ( من ادعى ان من كان منهم فى المهد و الخرق ليس مثل علم رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) فهو كافر مشرك ). هر كس ادعا كند كه كسى از آنان (اهل بيت ) حتى در زمان طفوليت از نظر علم مانند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نباشد او كافر و مشرك است .(981)

مى گويند: علم در سينه آنان مى جوشد، همانطور كه گياه از آب باران سبز مى شود، و خداوند است كه آنان را تعليم مى دهد.(982)

خلاصه جاروديه ، كسى را از اهل بيت بر ديگرى برتر نمى داند و همه را يكسان مى دانند، روى همين اصل مى گويند همه آنان شايسته مقام (امامت ) و رهبرى مى باشند.(983)

جاحظ، به اين روش جاروديه عيب مى گيرد، و مى گويد:

شيعه به فرزندان رسول خدا جنايت كرده و نگذاشته آنان دنبال كسب علم و دانش بروند، و خيال كرده اند كه خداوند به آنان علوم و معارف را الهام مى كند و آنان از فرا گرفتن آن از ديگران مستغنى مى باشند.(984)

(البته جاحظ بايد اين اشكال را بر جاروديه وارد كند نه به شيعه و اهل بيت ).