شخصیت و قیام زید بن علی (علیه السلام)

ابو فاضل رضوی

نسخه متنی -صفحه : 344/ 57
نمايش فراداده

چند اعتراف جالب

خالد بن صفوان مى گويد: فصاحت و خطابه و زهد و تقوا و عبادت در بنى هاشم به زيد منتهى مى شود، من او را در مجلس خليفه هشام بن عبدالملك ديدم زيد چنان او را با بيان محكمش كوبيد و مجلس را بر او تنگ كرد كه راه فرارى نداشت .(170)

و نيز ابواسحاق سبيعى گفت : من همانند زيد بن على بن الحسين (عليهم السلام ) در فضل و فصاحت لسان و كثرت زهد و خوبى بيان در عصر او نديدم .(171)

اعمش گفته است : در خاندان زيد چون او نيافتم و از او بالاتر نديدم و با فصاحت تر و دانشمندتر و شجاع تر از وى سراغ ندارم ، و اگر پيروانش او را واقعا يارى كرده بودند، آنان را به راه راست و رويه اى روشن وا مى داشت .(172)

قيروانى در كتاب ، ( زهرالاداب ) مى گويد: زيد بن على رضى اللّه عنه مردى ديندار و شجاع و از بهترين نوادگان هاشم بود، او خوش كلام و نيكورفتار بود و سران بنى اميه به حكامشان در عراق مى نوشتند: نگذاريد مردم كوفه با زيد تماس بگيرند چون او زبانى برنده تر از شمشير و تيزتر از نوك نيزه و از سحر و كهانت كه در گره ها دميده شده مؤ ثرتر دارد.(173)

اعتراف دشمن

مثلى است معروف كه گفته اند: ( الفضل ما شهدت به الاعداء) يعنى ، فضيلت آن است كه حتى دشمن هم به آن اعتراف كند.

هشام بن عبدالملك ، خليفه معاصر و دشمن سرسخت زيد بن على (عليهماالسلام ) در مقام تجليل از فضيلت بيان و فصاحت و بلاغت زيد (عليه السلام ) جمله جالبى دارد و مى گويد: ( انه حلواللسان ، شديد البيان ، خليق بتمويه الكلام ) يعنى او مردى خوش سخن و داراى بيانى محكم و رسا و خالق كلام روان بود.(174)

در ميان عرب ، چه در دوران جاهليت و چه در عصر اسلام براى مساءله فصاحت و بلاغت اهميت فوق العاده قائل بودند و بزرگترين شخصيت و هنرمندترين فرد را كسى مى دانستند كه خوش بيان تر باشد و او را به لقب ( افصح العرب ) مفتخر مى ساختند، حتى در عصر نزول قرآن اين مساءله به حدى در اوج اهميت بود، كه خداوند بزرگ قرآن را از نظر فصاحت و بلاغت اعجاز جاويد پيامبر اسلام قرار داد، قرآن در مواردى فصحاى عرب را به تحدى دعوت كرده است .(175)

زيد بن على (عليهماالسلام ) به قدرى در سخن گفتن و روش بحث و بيان مهارت داشت كه تاريخ درباره اش مى نويسد: زيد بن على (عليه السلام ) در مقام سخنورى ممتاز بود: ( حتى غدا احد خطباء بنى هاشم ) يعنى بطورى كه او يكى از بهترين خطباى بنى هاشم محسوب مى شد.(176)

ما در فصل (فلسفه قيام ) در همين كتاب عينا متن يكى از خطباى مهيج و پرشور حضرت زيد را كه در آن فصاحت و بلاغت كامل بكار رفته است ذكر خواهيم كرد، اين خطبه علاوه بر تشريح فلسفه نهضت و بيان اوضاع نابسامان آن روز ملت اسلام و تهييج مردم به جهاد و پيكار در راه خدا از نظر فن سخنرانى و بيان ، بسيار قابل توجه است .