پاسخ : قبل از شروع اين بحث، تذكر يك نكته ضرورى است و آن اين كه قرآن چون كلام خداست از ارزش و احترام خاصّى برخوردار است و قابل قيمت گذارى نيست و قيمت آن را فقط خداوند مى داند; بدين جهت بزرگان فرموده اند كه در هنگام خريد و فروش قرآن، جلد و ورق آن خريده شود و خطّ را، براى احترام، داخل در خريد و فروش ننماييد، لذا در بين مردم متعارف است كه هديه ى قرآن فلان مبلغ است.
امّا در مورد فروش قرآن به غيرمسلمان، مشهور فقها قايل اند كه نمى توان آن را به كافر فروخت، چون كافر مالك قرآن نمى گردد; فروش قرآن به آنان موجب اهانت و سبك شمارى و آلوده شدن كتاب خدا در دست آنان مى شود.
امام خمينى(رحمه الله) مى فرمايند:
دليل اصلى آنان دو چيز است:
1. آيه ى كريمه: (...لَنْ يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً);[1]
خداوند هرگز براى كافران بر مؤمنان راه (برترى) قرار نمى دهد.
در آيه ى شريفه، سبيل در معناى خودش (راه) به كار رفته است; بدين معنا كه خداوند متعال براى كافران بر مؤمنان هيچ راهى را نه در جهان آفرينش (تكوين) و نه در قانون گذارى (تشريع) نخواهد نهاد; زيرا در جهان آفرينش، خداوند پيامبر(صلى الله عليه وآله) و مؤمنان را توسط فرشتگان كمك و يارى نمود و به آنان وعده ى پيروزى داد تا موجب بالا رفتن توان و نيرو و دلگرمى و سرسختى آنها در مقابل دشمنان گردد; چنان كه خداوند در قرآن مى فرمايد:
(وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ);[2]
خداوند در (جنگ) بدر شما را پيروزى بخشيد، درحالى كه شما خود ناتوان بوديد.
هم چنين مى فرمايد: (لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَة);[3]
خداوند در جاهاى بسيارى شما را پيروز گردانيد.
در قانون گذارى نيز همان گونه عمل مى نمايد; چنان كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) را سرپرست و حكمران مردم قرار داده و پس از او جانشينان پاكش(عليهم السلام) را و سپس علمايى را كه امانت دار حلال و حرام اند. اين نيز راهى است كه خداوند براى كافران بر مؤمنان قرار نمى دهد; چنان كه برهان و حجّت در روز قيامت به سود مؤمنان بر كافران است.
امّا اگر مالك شدن كتاب خدا، يا كتاب هاى حديث، فقه و... يا تسلّط و چيرگى مالك بردارايى و مال خود در خريد و فروش، راه برترى بر مؤمنان نيست، بلكه منتشر شدن اين ها در سرزمين هاى كفّار و گسترش معارف الهى و احكام و دستورهاى اسلامى در بين آنهاست، خود به گونه اى راه برترى مسلمانان، و وسيله ى راهيابى احكام و حقايق اسلامى در دل هاى ايشان است; و چه بسا اين كار موجب بازگشت آنان و يا باعث تزلزل در خرافه هاى موجود در كتاب هايشان شود و تجديد نظر نمايند.
و ممكن است نفى برترى آنان بر مؤمنان به جهت سياسى باشد و آن بيرون رفتن از سلطه ى كافران، با هر وسيله ى ممكن است; زيرا چيره شدن و تسلّط آنان بر مؤمنان و سرزمين هايشان مورد پسند و رضايت خداوند نيست.
(فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ );
سربلندى و عزّت از آن خدا و پيامبرش و مؤمنان است.
بر اين اساس مى توان گفت كه انتشار كتاب خدا به خاطر معانى ژرف و عميق شيوه ى منحصر به فرد و دربرداشتن حقايق و معارفى كه در ساير كتاب ها مانند تورات و انجيل يافت نمى شود، كارى پسنديده و لازم است. وظيفه ى مسلمانان نيز تبليغ اسلام و احكام آن است و بهترين راه تبليغ، منتشر نمودن كتاب خدا و كتاب هاى روايى و معارف اسلامى در سرزمين هاى كفّار است.