شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده

محمدحسين حق‌جو

نسخه متنی -صفحه : 52/ 19
نمايش فراداده

9- مرز اراده در روايات

اراده را در لسان برخي روايات به تعبير «ايمان» در مي‎يابيم. نشانه‎هاي ايمان وقتي مطرح مي‎شود، به اراده بر مي‎گردد. در برخي روايات، تعبير به «علاقه، عشق يا محبت» شده است.

فلاسفه وقتي مي‎خواهند اراده را تعريف نمايند، مي‎گويند: «اراده، شوق مؤكَّد است»[1] هر چه بخواهيم اراده را قوي كنيم بايد به شوق خود بيفزاييم؛ علاقه را نسبت به آن كار، زياد كنيم، تا بتوانيم نسبت به آن مسأله اراده‎اي قوي داشته باشيم. هر كاري انسان انجام مي‎دهد، برخاسته از علاقه و شوق است و تا انسان اراده نكند، كار مثبت يا منفي انجام نمي‎دهد.

اگر در روز قيامت عذاب جسمي و روحي مطرح است، بدان علت مي‎باشد كه انسان به حرام نگاه مي‎كند و لذت مي‎برد، لذتي كه از طريق ديدن بدست مي‎آورد و اگر اراده روحي نباشد، لذت محقق نمي‎شود.

اگر كسي شراب و يا غذاي حرام مي‎خورد، لذت جسمي او از حس چشايي، به خاطر ارادة روح است؛ همگوني جسم و روح در گناه، عقاب جسم و روح را نيز در پي دارد.

مرز اراده

بايد بدانيم كه هركاري كه انسان انجام مي‎دهد و تصميم بر آن كار مي‎گيرد بايد مبناي شرعي و عقلي داشته باشد. لذا اراده اين نيست كه انسان كاري خلاف شرع و عقل انجام دهد. از اين روست كه گاهي اراده، با لجاجت اشتباه گرفته مي‎شود. فرد عمل خلافي به نيت و اراده انجام مي‎دهد و بر انجام آن لجاجت مي‎ورزد و زير بار حرف حق هم نمي‎رود.

ارادة درست و صحيح نشانه‎ها و مرزهايي دارد كه بايد شناخته شود. لذا در سيرة پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمة اطهار ـ عليهم السلام ـ مي‎بينيم كه آنها در برخي موارد، وقتي امري را خلاف شرع مي‎ديدند، هر قدر طرف، سماجت به خرج مي‎داد، ايشان به عنوان اعتراض با آنها برخورد مي‎كردند و هيچ چشم پوشي، نسبت به مسأله نمي‎كردند.

[1] . اسفار، ج 6، ص 339ـ337، طبع مصطفوي، قم.