شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده

محمدحسين حق‌جو

نسخه متنی -صفحه : 52/ 26
نمايش فراداده

7- اراده مثبت و منفي و ارکان آن

ايمان. در اراده قوي نقش بسيار مؤثري دارد. اگر فردي، كه اراده‎اش را قوي مي‎كند و آن را به استخدام مي‎گيرد، مؤمن به خداوند باشد، از اين اراده در مسير مثبت استفاده مي‎كند. هم چنان كه ديگر استعدادهاي انسان نيز همين زمينه‎هاي مثبت و منفي را داراست، خط كش ايمان، در به كار گيري استعدادها، بسيار مهم و كارساز است.

در راه پيشرفت و تعالي جوامع بشري بسيار مي‎توان از استعدادها استفاده كرد و هم مي‎توان اين استعدادها را در خدمت انهدام و تخدير جوامع به كار برد. اصولاً متخصصين با ايمان، در راه پيشرفت جوامع، قدمهاي مؤثري برداشته‎اند و جوامع زيادي نيز از اراده‎هاي منفي ضربه‎هاي فراوان خورده‎اند.

اين چنين است كه قرآن نيز ايمان را شرط قبولي اعمال مي‎داند:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[1]

«هر كس كار شايسته‎اي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي كه مؤمن است، او را به حياتي پاك زنده مي‎داريم.»

معجزه در اسلام، بكار گيري اراده حقيقي و آثار آن است. چنان كه قرآن دربارة يكي از معجزه‎ها مي‎فرمايد:

«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»[2]

«قيامت نزديك شد و ماه شكافته گرديد.»

شكافته شدن ماه با اشاره نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ معجزه‎اي است كه با قدرت الهي نبوي انجام شد.

اين معجزات با ارادة هدايت افراد، به مبدأ هستي، انجام گرفت و افراد بي‎شماري با معجزات انبياء الهي ـ عليهم السلام ـ به خداوند ايمان آوردند.

ارکان اراده

اراده، بنا بر نظر فلاسفه، تعبير به شوق مؤكّد شده است، وقتي علاقة زيادي به يك چيز پيدا شد، در درون انسان نيرويي به وجود مي‎آيد كه اين نيروي غير مادي در درون به اعضاي مادي فرمان مي‎دهد كه انسان كاري را انجام دهد؛ اين شوق مؤكّد اركاني دارد كه اگر عمل، با اين اركان انجام شود، نشانگرِ عمل از روي اراده حقيقي است و اگر يكي از اين پايه‎ها سست يا نارسايي داشت، عمل از روي ارادة حقيقي انجام نمي‎گيرد.

اركان اراده را مي‎توان چنين شمرد:

1. انسان نسبت به انجام يا ترك عمل، دلايل و براهين كافي داشته باشد و جوانب كار را در نظر بگيرد؛ هدفش از انجام يا ترك كار مشخص باشد و آثار و پيامدهاي آن را نيز بداند.

2. پس از شناخت هدف و آثار آن، تصميم بر انجام كار بگيرد.

3. پس از تصميم گرفتن، به تصميم خود عمل كند.

[1] . نحل، 97.

[2] . قمر، 1.