ايمان. در اراده قوي نقش بسيار مؤثري دارد. اگر فردي، كه ارادهاش را قوي ميكند و آن را به استخدام ميگيرد، مؤمن به خداوند باشد، از اين اراده در مسير مثبت استفاده ميكند. هم چنان كه ديگر استعدادهاي انسان نيز همين زمينههاي مثبت و منفي را داراست، خط كش ايمان، در به كار گيري استعدادها، بسيار مهم و كارساز است.
در راه پيشرفت و تعالي جوامع بشري بسيار ميتوان از استعدادها استفاده كرد و هم ميتوان اين استعدادها را در خدمت انهدام و تخدير جوامع به كار برد. اصولاً متخصصين با ايمان، در راه پيشرفت جوامع، قدمهاي مؤثري برداشتهاند و جوامع زيادي نيز از ارادههاي منفي ضربههاي فراوان خوردهاند.
اين چنين است كه قرآن نيز ايمان را شرط قبولي اعمال ميداند:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[1]
«هر كس كار شايستهاي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي كه مؤمن است، او را به حياتي پاك زنده ميداريم.»
معجزه در اسلام، بكار گيري اراده حقيقي و آثار آن است. چنان كه قرآن دربارة يكي از معجزهها ميفرمايد:
«اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»[2]
«قيامت نزديك شد و ماه شكافته گرديد.»
شكافته شدن ماه با اشاره نبي اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ معجزهاي است كه با قدرت الهي نبوي انجام شد.
اين معجزات با ارادة هدايت افراد، به مبدأ هستي، انجام گرفت و افراد بيشماري با معجزات انبياء الهي ـ عليهم السلام ـ به خداوند ايمان آوردند.
اراده، بنا بر نظر فلاسفه، تعبير به شوق مؤكّد شده است، وقتي علاقة زيادي به يك چيز پيدا شد، در درون انسان نيرويي به وجود ميآيد كه اين نيروي غير مادي در درون به اعضاي مادي فرمان ميدهد كه انسان كاري را انجام دهد؛ اين شوق مؤكّد اركاني دارد كه اگر عمل، با اين اركان انجام شود، نشانگرِ عمل از روي اراده حقيقي است و اگر يكي از اين پايهها سست يا نارسايي داشت، عمل از روي ارادة حقيقي انجام نميگيرد.
اركان اراده را ميتوان چنين شمرد:
1. انسان نسبت به انجام يا ترك عمل، دلايل و براهين كافي داشته باشد و جوانب كار را در نظر بگيرد؛ هدفش از انجام يا ترك كار مشخص باشد و آثار و پيامدهاي آن را نيز بداند.
2. پس از شناخت هدف و آثار آن، تصميم بر انجام كار بگيرد.
3. پس از تصميم گرفتن، به تصميم خود عمل كند.
[1] . نحل، 97. [2] . قمر، 1.