اعمال مستحب در اسلام براي آن در نظر گرفته شدهاند كه اعمال انسان جهت دار باشد و اين جهت سعي در ترك حرام و عمل به واجبات باشد. اگر براي وضو ثواب در نظر گرفته شده است، ذكر گفتن مستحب است و عيادت مريض ثواب دارد، همه براي جهت دادن به اراده و اعمال ارادي است.
اگر ما خود را مقيد به انجام مستحبات كنيم، گرچه از اعمال كوچك باشد، موجب تقويت اراده ميشود. انجام اين مستحبات گاهي از نظر روحي براي انسان مشكل است اما اگر از كم شروع شود، سختي آن از بين ميرود.
به طور مثال:
مسواك زدن در اسلام مستحب است و ثواب دارد.
سعي كنيم هر روز بعد از سه وعده غذا مسواك بزنيم هر چند مسواك زدن براي ما سخت باشد و متحمل زحمت شويم.
و يا حمام كردن، ناخن گرفتن، لباس شستن، نظافت، و كارهاي امور شخصي در اسلام وقت و موقعيت خاصي دارد و براي هر يك نيز ثوابهايي در نظر گرفته شده است.[2]
سعي كنيم كه اين كارها در وقت خاص انجام شود. شايد در ساعات ديگري نيز بتوانيم استحمام بكنيم يا ناخن بگيريم يا نظافت كنيم اما سعي كنيم در انجام اين اعمال دقيق باشيم.
وضو گرفتن مستحب است براي شكوفايي اراده ميتوانيم خود را مقيد كنيم كه دائم با وضو باشيم؛ اين عمل گر چه شايد زحماتي داشته باشد، اما جسم و روح را مقيد به تسليم در برابر اراده ما ميكند. بسياري از بزرگان از اين روش براي شكوفايي اراده و بهره برداري از بركات معنوي آن استفاده ميكنند؛ و حتي برخي در عين حال كه وضو دارند، براي نماز، دوباره تجديد وضوع مينمايند.
در انجام مستحبات، چون عمل، انگيزة الهي نيز دارد، بسيار روش تربيتي مفيدي در فرهنگ اسلام است.
يك مسأله در انجام مستحبات قابل توجه است، و آن اين كه، انجام مستحبات، انسان را از انجام واجبات نبايد باز دارد.
عيادت، عيادت مستحب، عزاداري، شركت در مراسم عمومي و مذهبي، اعمال خوبي هستند، به شرط آن كه اين مسائل موجب زير پا گذاردن واجبات، مخصوصاً نماز نشود؛ آن جاست كه اين مستحبات اثر و ارزش وتاقعي خود را از دست ميدهند.
سعي كنيم، به كار گيري حواس و كنترل آنها، در زمان ثابتي باشد. ساعت و زمان ثابتي براي اين كار در نظر بگيريم و آن را تغيير ندهيم.
ثابت نبودن زمان، موجب ميشود كه گاه افرادي، موفق به طي يك مرحله نيز نميشوند. همان گونه كه پزشكان تجويز دارو را بر اساس موقعيت جسمي و سنّي فرد تنظيم ميكنند و حتي تعداد دفعات را براي افراد مختلف متغير منظور ميدارند و حداقل داروهاي جسمي را 3 تا 5 روز قرار ميدهند؛ براي تأثير امور معنوي حداقل از يك ماه تا چهل روز بايد در نظر گرفت و روايات فراواني داريم مبني بر اين كه اگر انسان اعمال نيكي را چهل روز انجام دهد. ابواب حكمت رحمت الهي به سوي او و يا كار حرامي را چهل روز ترك نمايد خداي متعال مزه و شيريني آن عمل زشت را از دل او ميبرد.[3]
مطلب خاصي را در نظر بگيريم و سعي كنيم مورد آزمايش هم ثابت باشد. اگر در مورد مطلب تغيير جهت دهيم، موفق نميشويم سعي كنيم هنگامي كه موردي را براي آزمايش در نظر ميگيريم آن قدر روي آن كار ميكنيم كه ديگر در آن جهت مشكل نداشته باشيم، سپس روي ابعاد ديگر كار كنيم.
نگاه حرام نكنيم، حرف حرام نزنيم و خلاصه هر تصميم و ارادهاي كه داريم، ثابت باشد؛ عمل مرحله به مرحله بسيار راحتتر از اين است كه به يك باره بخواهيم تمامي ابعاد وجود خود را تحت اختيار بگيريم.
در زماني كه مشغول در اختيار گيري حواس هستيم، بايد بدانيم كه نبايد هيچ مانعي ما را از كار باز دارد، بلكه تمامي موانع را تحت الشعاع عمل خود قرار دهيم.
در زماني كه ميخواهيم كاري انجام دهيم و در مسير اراده كار كنيم، بايد آن را تحت برنامه ريزي خاصي انجام دهيم تا موفق شويم. اگر عواملي بتوانند مسير ما را تغيير دهند، نتيجهاي از عمل خود نخواهيم برد.
چنان كه اين درس اخلاقي است؛ كسي كه ميخواهد مسلمان واقعي باشد بايد به نماز خود اهميت دهد؛ بهترين روش تلقين در مورد نماز اين است: به نماز نگوييد كار دارم، به كار بگوييد، نماز دارم.[4]
چنين است، حالت كسي كه در مسير خودسازي است. منتهاي هدف او بايد همان چيزي باشد كه اراده كرده است آن را انجام دهد.