انتخاب همسر

ابراهيم اميني

نسخه متنی -صفحه : 71/ 68
نمايش فراداده

آغاز زندگي زناشويي

خوب است مرد، بعد از عروسي چند روزي در منزل توقف نمايد، و اگر هم شغلي دارد در صورت امكان، چند روزي مرخصي بگيرد. با اين عمل به همسرش احترام نهاده و مراتب عشق و علاقه خود را نسبت به همسر و زندگي جديد ابراز مي‎نمايد، و بدون شك در همسرش نيز عكس‎العمل نيكويي خواهد داشت.

در احوال حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنين آمده كه اگر با دختر باكره ازدواج مي‎كرد يك هفته نزدش توقف مي‎نمود و اگر با زن بيوه ازدواج مي‎كرد مدت سه شبانه‎روز توقف مي‎كرد.[1]

در اين زمان پسر و دختر، زن و شوهر مي‎شوند و زندگي انفرادي آنها به زندگي مشترك خانوادگي تبديل مي‎گردد و استحكام و ادامه زندگي خانوادگي، پيدا مي‎كنند. قبل از هر چيز بايد بدين نكته مهم توجه نمايند كه زن و شوهر شده‎اند و نمي‎توانند مانند سابق آزاد و بي‎تفاوت باشند. بايد در تنظيم برنامه‎هاي خود حق همسرشان را نيز رعايت كنند. اگر مرد قبلاً آزاد بود هر وقت مي‎خواست از منزل خارج مي‎شد و هر وقت مي‎خواست مراجعت مي‎نمود و هر كجا ميل داشت غذا مي‎خورد و هر وقت مي‎خواست مسافرت مي‎كرد. اكنون بايد توجه داشته باشد كه همسري در خانه در انتظار اوست كه از خانواده‎اش دست كشيده و با هزاران اميد و آرزو به خانه شوهر آمده است.

مرد بايد سعي كند براي صرف ناهار و شام حتيِ‎المقدور به منزل بيايد و با همسرش غذا بخورد. شبها زودتر به منزل بيايد، چون ممكن است همسرش از تنهايي خسته و ناراحت شود، و ممكن است از تنهايي وحشت و ترس داشته باشد و از اين جهت اعصابش فرسوده شود. زن نيز بايد برنامة كارهايش را طوري تنظيم كند كه وقتي شوهر به منزل برمي‎گردد، از كارهاي خانه‎داري فارغ و براي انس و الفت خانوادگي مهيا باشد. برنامه‎هاي خواب و خوارك و همه برنامه‎هايش را با همسرش هماهنگ سازد، و خودش را براي استقبال و پذيرايي از او آماده نمايد، و بدين وسيله شوهر را به خانه و زندگي علاقه مند سازد.

شناخت همسر و هدف آن

از اين زمان دوران همسرداري يعني زن داري و شوهر داري آغاز مي‎شود و همسرداري كار آساني نيست. در مرحلة اول لازم است زن و شوهر هم ديگر را بشناسند، با طرز تفكر و اخلاق و خواسته‎ها و تمايلات و توان جسمي همديگر آشنا شوند، نقاط ضعف و قوت يكديگر را بشناسند. اما اين شناخت به منظور تحكيم بنياد زناشويي و دستيابي به طريق تطبيق و تنظيم زندگي وتعديل خواسته‎ها و امكان حداكثر استفاده از وضع موجود باشد، نه به قصد عيبجويي و كشف نقاط ضعف و به دست آوردن مقدار موفقيت در ازدواج. خلاصه اينكه به قصد اصلاح و خيرخواهي و استوار ساختن بنياد خانوادگي درصدد شناخت يكديگر باشند. نه به منظور بهانه‎گيري و عيبجويي و اشكال تراشي. اگر با چنين ديدي در صدد شناخت يكديگر بر آمدند و در همديگر نقطه‎ضعفي پيدا كردند سر و صدا راه نمي‎اندازند، بلكه سعي مي‎كنند وضع موجود را اصلاح نمايند.

نقطة ضعف از دو حال خارج نيست: يا يك نقص جسماني است و قابل اصلاح، در اين صورت درصدد چاره بر مي‎آيند و از طريق معمول آن را اصلاح مي‎نمايند. يا يك نقص جسماني است و غير قابل اصلاح در اين صورت زندگي خودشان را با همين وضع تطبيق مي‎دهند و تا آخر عمر با هم زندگي مي‎كنند. يا يك نقص اخلاقي و رواني است. در اين صورت با خيرخواهي و تفاهم در صدد اصلاح آن بر مي‎آيند، و اگر با بردباري و مهرباني عمل نمايند غالباً اصلاح و حداقل تعديل خواهد شد. و اگر در اصلاح عيب اخلاقي توفيق نيافتند باز هم به صلاح آنهاست كه با گذشت و اغماض آن را ناديده بگيرند و خودشان را با وضع موجود تطبيق دهند. اگر نقصي در همسرش مي‎بيند و احساس مي‎كند كه قابل اصلاح نيست، همسرش را با همان نقص بپذيرد و تصميم بگيرد بهرطور شده با او زندگي كند.

مثلاً اگر همسرش عصباني است اسباب عصبانيت او را فراهم نسازد و اگر عصباني شد بردباري و گذشت نشان بدهد. اگر زودرنج است سعي كند وسيلة رنجش او را فراهم نسازد. و اگر رنجيده شد از او دلجويي كند. اگر در زندگي نامنظم است و تأكيدات و توصيه‎ها هم در او كارساز نشد همسرش مي‎تواند خودش را با وضع موجود تطبيق دهد، مقداري را گذشت كند و مقداري را هم خودش منظم سازد. اگر وسواسي و بدبين است اسباب بدبيني او را فراهم نسازد و سعي كند بدبيني و سوءظن او را با مهرباني و خيرانديشي برطرف سازد. و هكذا در امثال و نظائر اينها.

بهرحال زن و شوهر بايد توجه داشته باشند كه جز معصوم هيچكس بي عيب و نقص نيست، نهايت اينكه هر انساني عيب يا عيوب خاصي دارد و ديگري عيوبي ديگر. انسان بايد فكر كند كه مگر خودش بي‎عيب است كه از همسرش انتظار دارد كاملاً بي‎عيب باشد. ليكن اكثر عيوب قابل اغماض مي‎باشند و با تحمل آنها مي‎توان خوش و خرم زندگي نمود. حيف نيست انسان با مشاهدة عيبي جزئي زندگي را بر خودش و همسرش تلخ و ناگوار سازد.

بهرحال مهم‎ترين وظيفه زن و شوهر در آغاز زندگي شناخت يكديگر و در مرحله دوم ياد گرفتن آئين همسرداري است. فكر نكنيد كه همسرداري كار ساده‎اي است بلكه فن بسيار ظريف و حساسي است و نياز به علم و آگاهي دارد. زن و شوهر بايد در آغاز زندگي فن همسرداري را بياموزند و به مرحله عمل در آورند و اگر در اين‎باره كوتاه كردند عواقب سوء آن را در آينده نزديك مشاهده خواهند كرد. در آن زمان كه اصلاح، دشوار و بسا اوقات غير ممكن خواهد بود.

در اينجا ما نمي‎توانيم مطالب و موضوعات مربوط به همسرداري را مورد بررسي قرار دهيم. زيرا قبلاً آنها را بطور تفصيل بررسي نموده و در كتاب «آئين همسرداري» نوشته‎ايم. در اينجا به شما توصيه و تأكيد مي‎كنيم كه كتاب آئين همسرداري يا ساير كتابهايي را كه در اين باره نوشته شده خوب مطالعه كنيد و به مورد عمل در آوريد.

در خاتمه لازم است يادآور شوم كه دوران اول ازدواج يعني دو سه سال اول زندگي زناشويي دوران بسيار حساس و مهم و در واقع خطرناكي است. زيرا دختر و پسر كه زندگي جديد را آغاز مي‎كنند قبلاً براي همسرداري آماده نشده‎اند. و به همين جهت برخورد انها غالباً حساب شده نيست، ناچارند آئين همسرداري را بوسيلة تجزيه و در طول سالهاي متمادي فرا گيرند، و تدريجاً خودشان را تعديل كنند و با شرائط جديد تطبيق دهند.

چون خام و بي‎تجربه‎اند ممكن است دست به اقدام حادي بزنند و بنياد زناشويي را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسيارند افرادي كه در اثر عجله و لجبازي بي‎جهت در اين سالهاي حساس، بنياد ازدواج خود را متلاشي نموده‎اند، در صورتي كه اگر مقداري صبر و بردباري به خرج مي‎دادند مي‎توانستند با هم بسازند و زندگي را ادامه دهند. بنابراين به عروس و دامادهاي جوان توصيه مي‎كنم كه در دوران اول ازدواج صبر و عاقبت‎انديشي بيشتري از خود نشان دهند و تعادل اعصاب خويش را حفظ كنند و از هر گونه اقدام تندي جداً اجتناب نمايند، و سعي كنند مشكلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمايند. حتي اگر احساس مي‎كنيد كه ازدواج شما قابل دوام نيست باز هم در طلاق عجله نكنيد، بهتر است موضوع را با افراد آگاه و خيرخواه در ميان بگذاريد و از آنها نظرخواهي كنيد، از لجبازي دست برداريد و در اطراف موضوع خوب بينديشيد، آنگاه بر طبق مصلحت عمل كنيد.

[1] .همان مأخذ، ص 244.