ابليس نزد يحيي بن زكريا ـ عليهما السّلام ـ حاضر شد و گفت: ميخواهم تو را نصيحت كنم.
يحيي ـ عليه السّلام ـ فرمود: نيازي به نصيحت تو ندارم اما از انسانها مرا با خبر كن.
ابليس گفت: انسانها در نزد ما سه گروهند: يك گروه آنها بسيار كار را بر ما سخت ميكنند به سوي يكي از آنها ميرويم تا او را به گناه اندازم و او را گنهكار ميكنيم اما به سرعت توبه ميكند و تلاشهاي ما را به هدر ميدهد. دوباره به سوي او ميوريم و از او مأيوس نميشويم، اما به خواسته خود هم نميرسيم و همواره از او در زحمت هستيم.
اما گروه دوم آنهايي هستند كه مانند توپي كه در دست بچههاست در دست ما هستند به هر سو كه بخواهيم ميچرخانيم و در اختيار ما هستند.
اما گروه سوم كساني هستند كه مثل تو از عصمت برخوردارند كه كمترين قدرت و نفوذي بر آنها نداريم.[1]
[1] . محجة البيضاء، ج 5، ص 71.