مسيحيينى مىگويند جناب عيسى را به دار زدند، بعد خاكش كردند از توى گور در آمد به جهنم رفت، سه شبانه روز در جهنم ماند كه بعد يك نفر از امتش هم جهنم نرود، اينها مزخرفات است، اصلاً دين را بازيچه قرار دادهاند.
خيال نكنند مؤمنين از فضل خدا بى بهرهاند، هر فضل خدا كه هست از اين طرف است، خدا هم به كورى چشم شما به مسلمانان قرآنى داد كه نور مطلق است، علم مطلق است، آنچه مزخرفاتى كه در دسترس شما هست رسوا كننده است تا بدانند فضل خدا پيش آنها نيست، بدانند كه مؤمنين از فضل خدا بهرهها دارند و ان الفضل بيد الله يوتيه من يشاء فضل خدا كه آثار نبوت، معارف اليه و كمالات انسانيه كه از جمله آنها نورى است كه خدا به هر مؤمن خالص و متعهدى مىدهد.
والله ذوالفضل العظيم راجع به فضل جملاتى بگويم.
اولاً در لغت هم به معناى زيادى است و هم به معناى عطيه است عطاء و بخشش را فضل گويند، هدايا و تحف از هر كس كه سر مىزند به مقدار دارائى و همت هديه دهنده است يك وقت هديه دهنده فلان شخص فقير است، يك وقت فلان شخص متمكن درجه يك است يك وقت هديه دهنده، فلان بخيل است، يك وقت هديه دهنده حاتم طائى زمان است.
هداياى بشر روى اين موازينى است كه گفتم پس هديه رب العالمين عطيه خدا به مقدار عظمت خودش و به مقدار مكنت و دارائى خودش خواهد بود ، لذا تعبير از فضلش به فضل عظيم شده است فضل خدا خيلى بزرگ است، خيال نكن مثل عطاياى مادى است، عطاهائى كه اهل دنيا مىكنند، سلاطين مىدهند اينها چيزى نيست، عطاى خدا عطاى باقى است در دنيا و عالم ماده هر صاحب جود و كرمى آنچه بدهد باز فانى است درجه آخرش كاخى هم به تو بدهند، آخرش بايد به سوراخ گور تو را ببرند اگر نداشتى بهتر بود زيرا هر گاه تو را مىخواهند ببرند حسرت بزرگى مىخورى.
هر كس كاخش مجللتر است، مرگش سختتر است آن روزى كه مىخواهند از كاخ بيرونش بياورند چه بر سرش مىآيد.
عطاى خدا غير از مخلوق است، عطاى خدا بزرگ است. به هر كس داد پس نمىگيرد، مگر خود طرف لياقتش را نداشته باشد، نور و مقام به هر كس داده شد پس گرفته نمىشود، مگر خودش كثافتكارى كند، خرابش كند.
عطيه باقى است والله ذوالفضل العظيم حالا اين فضل عظيم كه در اين آيه شريفه بيان فرمود خدا فضل عظيمش براى كى شد؟ براى هر مؤمن به خدا و رسولى كه متعهد باشد، اگر كسى مسلمان شد مؤمن به خدا شد، مؤمن به رسول هم شد، تسليم حكم خدا و رسول شد متعهد شد اگر چنين شد فضل عظيم خدا براى اوست، نور خدا با او است يجعل لكم نوراً تمشون به در دنيا با نور حركت مىكند، در تاريكى جهل، بيخبرى و بيخردى نيست، در روشنائى عقل است بلكه در روشنائى ولايت و هدايت است، مىفهمد چكار مىكند.
پايان
465) سوره نمل، آيه. 466) بحارالانوار؛ جلد 41، ص 55، حديث 3. 467) سوره حديد، آيه 29 . 468) فاذا هو خصيم مبين. (((سوره يس، آيه 77))) 469) يحشر بعض الناس على صور تحسن عندها القرده و الخنازير. علم اليقين فيض، ص 200، س 24 470) نهج البلاغه، صبحى صالح، ص 251. 471) القبر روضه من رياض الجنه من حفر النيران. بحارالانوار، جلد 6، ص 205 472) كانهم حمر مستنفره فرت من قسوره . سوره مدثر، آيه 54 473) لعن الله من تخلف عن جيش اسامه . بحارالانوار، ج 22، ص 468 - المراجعات، مترجم، ص 437 474) يومترى المؤمنين و المؤمنات يسعى نورهم بين ايديهم. سوره حديد، آيه 12 . 475) سوره حديد، آيه 29. 476) سوره حديد، آيه 29. 477) ليس با مانيتكم ولا امانى اهل الكتاب . سوره نساء، آيه 123 478) تفسير برهان.