حرف زائد با بلاغت نمى‏سازد - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حرف زائد با بلاغت نمى‏سازد

لكن برخى از محققين خصوصاً صاحب كتاب آلاء الرحمن فاضل بزرگوار نراقى اعلى الله مقامه اين بزرگمرد مجتهد عظيم الشأن در مقدمه تفسيرش خوب بيان كرده است.
مى‏فرمايد قرآن يك حرف زيادى ندارد آنچه مفسرين مى‏گويند ما و لاء زائده يا براى تأكيد نفى، اشتباه مى‏كنند در چندين جا لا اقسم بيوم القيمه - لا اقسم بالنفس اللوامه مى‏گويند لاء زائده است - ايشان مى‏فرمايد: زائده با قرآن جور در نمى‏آيد، زائده منافى با فصاحت و بلاغت است.

يك حرف زيادى در قرآن نيست اى كسى كه مى‏گوئى لاء زائده است بايد معنى را بفهمى، نه چون معنايش در ذهنت نمى‏آيد بگوئى زائده است، كمى دقت كن، تا معنى لاء را بفهمى، خلاصه تمام لاء هائى كه گفته‏اند زائده هست، ايشان مشروحاً مى‏فرمايد: معنيهاى صحيح دارد از آن جمله همين آيه است لئلا يعلم اهل الكتاب مى‏فرمايد: لاء نافيه است صاحب الميزان هم همين را مى‏فرمايد:

يعلم به معنى اعتقاد و زعم است لئلا يعتقد اهل الكتاب لئلا يزعم اهل الكتاب تا اينكه گمان نكنند، خيال نكنند اهل كتاب (يعنى يهود و نصارا) كه مى‏گويند مسلمانان از فضل خدا بى بهره‏اند بنابراين اگر لاء نافيه باشد لا يقدرون ضمير برمى‏گردد به مؤمنين لئلا يزعم اهل الكتاب الا يقدر المؤمنون على شى‏ء من فضل الله يعنى ما به مسلمانها قرار داديم، نور داديم، معرفت داديم تا اينكه يهود و نصارا خيال نكنند اينها چيزى ندارند، خيال نكنند كه از مقام نبوت بى بهره‏اند، به عكس است نه چنين است هر چه فضل است پيش خدا است، خدا هم به هر كه خواست مى‏دهد.

ان الفضل بيد الله يؤتيه من يشاء تو كه مى‏گوئى ما اولياء الله هستيم، ابناء الله هستيم، اينها خيالهاى تو خالى خودتان هست، خيال هائى هست كه خودتان بافته‏ايد.

كمالات معنوى با پندار درست نمى‏شود

در آيه‏اى، خوب اين معنى را آشكار فرموده است‏(477) اى يهوديها هر چه مى‏خواهيد بگوئيد ما اولياء الله هستيم، اى مسيحى‏ها هر چه مى‏خواهيد بگوئيد ما احباء الله و ابناء الله هستيم.

(اى مسلمان هر چه مى‏خواهى بگو: من شيعه على هستم، من نوكر اما حسينم) تمامتان بى ربط مى‏گوئيد، نه شما مسلمانها و نه نصارا و يهوديها تمام اين حرفها بى منطق است، برهان ندارد.

شتر در خواب بيند پنبه دانه خواب براى خودتان مى‏بينيد دلتان را خوش مى‏كنيد كه ما شيعه هستيم، آنها دلشان را خوش مى‏كنند كه ما تابع عيسى هستيم، يهود هم دلشان را خوش مى‏كنند كه ما تابع موسى هستيم تمامتان بى خود مى‏گوئيد.

اصل مطالب من يعمل سوءا يجزبه هر كدام از شما كه گناه كرديد جزايش همراهش هست، اگر دزدى كردى خواه مسلمان، خواه يهودى، خواه نصرانى باش، عذاب خدا پشت سرش هست، نمى‏توانى بگوئى من شيعه على هستم، هر كس مى‏خواهى باش، گناه كه كردى جزايش سر جايش هست اثر وضيعتش هست آيا مى‏شود مال يتيم بخورى آتش نشود؟! اثر وضعى است، شراب بخورى مست نشوى، هر چند مى‏خواهى بگو من شيعه هستم هر كس كار بدى كرد جزايش ثابت است هر كه مى‏خواهد باشد، مسلمان، يهود، مسيحى، شيعه، هيچ تفاوتى ندارد در برابر عدل الهى، در قانون عدل الهى هيچ چيز فاصله نمى‏تواند بشود، تبعيض در برابر قانون الهى نيست.

روايتى دارد كه دزدى پس از ثبوت دزديش در حضور پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) حكم حدش جارى شد، به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) اعتراض شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) (حاصل روايت منقوله) فرمود اگر دخترم فاطمه هم دزدى كند دستش را مى‏برم‏(478) يعنى در برابر قانون خدا اولاد پيغمبر، شيعه على، حسين حسين - گو، سيد، آشيخ، اين حرفها نيست، همه يكنواخت است در برابر قانون الهى - مثلاً غيبت، لاشخورى است، آتش زننده است تهمت هلاك كننده است غرضم غرور نصارا است، غرور مسيحين است كه اينها مغرور بودند مى‏گفتند فضل خدا پيش ما است هر عطائى از عطاهاى خدا مال ما است، بهشت مال ما است.

/ 173