قرض برتر از صدقه است - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چشمان على (عليه السلام) گريان شد فرمود:

ما هم مثل تو مبتلائيم، دينارى به وام گرفته‏ام تو را بر خودم مقدم مى‏دارم آن را بگير.

حضرت به مسجد رفت، نماز ظهر و عصر را خواند و به خانه نرفت پس از نماز مغرب رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كه از جريان به وحى آگاه شده بود، رو به على (عليه‏7 السلام) كرد و فرمود: امشب چطور است شام را در خانه شما باشيم؟ على (عليه السلام) حيا كرد جواب نفى بدهد به اتفاق به خانه آمدند زهرا عليها السلام از نماز فارغ شده بود و پشت سرش ظرف سربسته خوراكى بود كه بخار از آن برمى خاست پس آن را برداشت خدمت پيغمبر و على گذاشت، پيغمبر به فاطمه فرمود اين خوراكى را از كجا آوردى كه به رنگش نديده و مثل بويش نشنيده و پاكيزه‏تر از آن نخورده‏ام؟

آنگاه پيغمبر دست مباركشان را ميان دو شانه على (عليه السلام) گذاشت سپس فرمود:

يا على! اين خوراك به جاى دينار تو است (كه به مقداد دادى)(190) ...

(مقداد خيلى بزرگوار است، پس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چهارمين مرد اسلام است. اول سلمان، دوم ابوذر، سوم عمار، چهارم مقداد و در بعضى روايات مقداد مقدم بر همه ذكر شده كه امام مى‏فرمايد دلش فولادين بوده، قبر شريفش هم شام است اگر كسى ايمانى داشته باشد هرگاه اين روايات را مى‏شنود، شوق پيدا مى‏كند كه چيزى در راه خدا بدهد.)

قرض برتر از صدقه است

امام فرمود قرض الحسنه هجده ثواب دارد و صدقه ده ثواب دارد يعنى اگر كسى پيش شما آمد آبرودار است گفت صد تومانى قرض مى‏خواهم مى‏شناسيدش كه آبرودار است شما كه صد تومان قرض مى‏دهيد، فقير مستحقى هم آمد يك صد تومانى به او دادى، قرض كه دادى بهتر است يا صدقه‏اى كه دادى؟ نزد شرع اسلام آنكه نمى‏خواهد پس بگيرد صدقه مى‏دهد ثوابش ده تا است آنكه قرض مى‏دهد و عوضش مى‏گيرد هجده برابر است سرش هم در خود روايات ذكر شده، صدقه اشخاصى مى‏گيرند كه آبروى ظاهرى زيادى ندارند قرض كسى مى‏گيرد كه عفيف النفس است آنكه صدقه‏اش دادى، شكمش را سير كردى بسيار خوب كردى، به آنكه قرض دادى آبرويش را نيز حفظ كردى.

يكى از اعيان جبل عامل، بزرگ مرد شريفى بود كه هر سال به مدينه منوره مى‏آمد و مدتى در جوار امام ششم كشاف حقائق جعفر بن محمد الصادق مى‏ماند، بعد به فكر افتاد كه من باعث زحمت امام مى‏شوم من كه تمكن دارم چرا خودم خانه‏اى در اينجا تهيه نكنم. ده هزار درهم يا دوازده هزار درهم داد به آقا امام صادق (عليه السلام) گفت براى من خانه‏اى بخريد وقتى كه مدينه مى‏آيم به خانه خودم بروم زحمتى براى شما نداشته باشم. امام هم قبول فرمود، امام شيعه‏اش را مى‏شناسد، لذا بدون اينكه از آن مرد بزرگ بپرسد، حضرت تمام دوازده هزار درهم را بين فقراى سادات قسمت كرد تا وقتى كه آقاى جبل العاملى آمد و وارد شد بر امام عرض كرد آقا معامله را انجام داديد؟

فرمود: بله قباله‏اش را هم برايت نوشته‏ام. قباله را گرفت كه برود خانه‏اش ديد در قباله‏اش نوشته است: جعفر بن محمد به فلان شخص جبل العاملى خانه‏اى در بهشت فروخت كه فنا و زوال ندارد يعنى خراب شدنى نيست صاحبش هم از آن بيرون كردنى نيست، براى او چهار حد است، يك حدش به خانه جدم محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم)، حد ديگرش به خانه جدم على مرتضى (عليه السلام)، حد ديگرش به خانه حسن مجتبى (عليه السلام)، و حد ديگرش به خانه حسين (عليه السلام)، حضرت هم امضاء كرده است.

بقدرى اين مرد جبل عاملى شاد شد، دعا كرد به امام كه گفتنى نيست چون خيلى معامله عظيم است ضمناً امام مى‏دانست كه اين مرد بزرگ سال آخر عمرش است. اجمالاً پس از آنكه به وطن‏8 برگشت بيمار شد در حال بيمارى وصيت كرد گفت اين قباله را در كفن من بگذاريد آنها همين كار را كردند. فردايش بستگانش آمدند براى فاتحه سر قبرش ديدند همان قباله روى قبرش است سطرى هم به آن اضافه شده است قد و فى لى جعفر (عليه السلام) امام جعفر صادق (عليه السلام) به من وفا كرد چون خانه‏اى در بهشت را ضامن شد(191) .

معامله با خداى زيانى ندارد عجيب اين است كه حتى براى دنيايش هم بهتر مى‏شود كه قرآن هم خبر داده و هو يخلفه در همين دنيا هم عوضش مى‏دهد همان چيزى كه براى خدا دادى علاوه آخرتت بهترش را پس مى‏گيرى، روايت دارد كه بيمارانتان را به صدقه مداوا كنيد داؤوا مرضاكم بالصدقة .

/ 173