25
بسم الله الرحمن الرحيماعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها قد بينا لكم الايات لعلكم تعقلون ان المصدقين و المصدقات و اقرضوا الله قرضاً حسناً يضاعف لهم و لهم اجر كريم والدين آمنوا بالله و رسله اولئك هم الصديقون و الشهداء عند ربهم لهم اجرهم و تورهم والدين كفروا و كذبوا باياتنا اولئك اصحاب الجحيم(285).خداشناسى عقلا واجب است
خلاصه آيه شريفه، اعلموا بدانيد (امر است) بايد دانا شويد، خيلى به فكر دنيا نباشيد، قدرى هم خداشناس شويد واجب است كه آدمى خداشناس شود همانطور كه عبادات واجب است معرفت و شناسائى حق هم بيشتر و مهمتر واجب است فاعلم انه لا اله الا هو بايد به علم برسيد گمان فايدهاى ندارد آدمى بايد كاملاً برايش روشن شود كه خداى عالم حيات بخش است. آنچه را كه مىبينيد در كره خاك دست قدرتش چطور خاك تيره، عناصر پراكنده را مركب كرد حيات به آن افاضه كرد. حيات كه ديروز تفصيلش ذكر شد، حقيقتش زبر همه مجهول است همه مىدانند هست و اما نمىدانند چطور است عرض شد كه حيات، ماوراء طبيعت است و لذا حاكم و قاهر بر ماده است.هسته خرما با آن سختى كه با سنگ بخواهيم هسته را خرد كنيم واقعاً زحمت دارد لكن اين هسته خرما وقتى كه خاك و آب و حرارت به آن مىرسد، حيات به آن داده مىشود كه آن حيات، هسته را مىشكافد هستهاى كه با سنگ خرد نمىشد ولى حيات تا افاضه شد چنان قوى مىگردد كه خود به خود آن را نصف مىكند، نصفش ريشه مىشود رو به پائين و نصف ديگر سر از خاك در مىآورد. اين قدرت از حيات پيدا شد، حيات هم چارهاى ندارى غير از اينكه بگوئى از خدا است وگرنه ماده خودش مقهور است، محكوم به حيات است از مرده كه زنده در نمىآيد، از ماده بى جان، جان پيدا نمىشود جانى ندارد كه بدهد، خدائى كه عين جان است، خدائى كه جان درست كن است او حيات بخش است الحى القيوم .روز گذشته عرض شد كه در اين قرن تمام دانشمندان در مسأله حيات زانو به زمين زدهاند و گفتهاند چارهاى نيست غير از ايمان به غيب زيرا حيات هيچ ربطى به ماده ندارد هر چه باشد مىشود يك سبب مادى برايش درست كرد مگر حيات.