1 - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1

بسم الله الرحمن الرحيم

يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الدين من قبلكم لعلكم تتقون‏(2) .

كسب حكمت در اين ماه شريف

از هر چيز بهره‏اش در اين ماه مبارك، كسب دانش و حكمت است. آدمى چيزى بفهمد، خود اين فهم حكمت است كه خدا در قرآن مى‏فرمايد: ما پيغمبر را فرستاديم كه به حكمت ياد دهد(3) ، مسلمان بايد حكيم و دانا شود. حكمت، يعنى دقائق امور را دانا شدن، سر در عالم وجود درآوردن، هستى خود را شناختن، به مبدأ و معادخود آشنا شدن، براى چه آمده‏ام، و پس از اين عالم كجا مى‏روم، راه و روش سعادتم چيست، اينها حكمت است.

شنيده‏ايد در روايتى مى‏فرمايد كه: يك ساعت در مجلس مذاكره علم، بهتر است از دوازده هزار ختم قرآن!!

قرآن به زبان خواندن خوب است، نور و ثواب است، ليكن علم، آدميت مى‏آورد، بصيرش مى‏كند، بافهمش مى‏كند، علم و فهم كجا تا زبان تنها مشغول باشد، الفاظى را بخواند. لذا انشاء الله به مدد الهى در اين ماه مبارك رمضان چون مسلمانان به بركت روزه آماده دانش و حكمتند. از خاصيت‏هاى روزه آن است كه فهم آدمى بيشتر مى‏شود، آماده چيز فهميدن و حكمت مى‏شود چنانچه هر چه شكم پر شود، گيج‏تر مى‏شود، نمى‏تواند در نكات دقيق بشود. كسى كه شكمش پر است، در ادراك به حيوان نزديك است. اگر شكم خالى باشد نور حكمت ممكن است در نفس طلوع كند.

در ماه مبارك امسال هم يك سوره مبارك از قرآن مجيد سوره الحديد را شروع مى‏كنيم و حكمت‏هائى كه در اين سوره مباركه است تا بتوانيم يادآورى مى‏كنيم. توحيد و نبوت و اسماء و صفات خدا و مطالب راجع به معاد كه در اين سوره مباركه ذكر شده، انشاء الله حياتى باشد از فردا شروع مى‏كنيم.

خودشناسى، مقدمه خداشناسى و حكمت

امروز حكمتى را كه خداوند در قرآن به بيانات متعدد ذكر فرموده و در روايات نيز ذكر شده است يادآورى كنم و آن اين است كه آدمى بايد حقيقت خودش را بشناسد. حكمت يعنى علم به واقعيات و حقايق، از آن جمله بفهمد او غير از حيوان است. تو اگر خودت را نشناختى، پس چه چيز را شناختى؟ پرفسور روزگار هم بشوى ولى تا خودت را نشناخته باشى، به چه چيز دانا شده‏اى؟ بايد بفهمى تو غير از خر و گاو هستى، تو غير از درندگانى، توبه مراتب بالاترى زيادتى دارى، آنها براى تو آفريده شده‏اند، سگ كجا، تو كجا، اى آدم!




  • ترا زكنگره عرش مى‏زنند صفير
    ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است



  • ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است
    ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است



تنزل وجودى در اثر خودناشناسى

بيچاره آدمى كه خودش را با موش و مورچه يكى قرار داده مثل آنها آتيه بينى مى‏كند، ديده‏ايد در فصل تابستان تمام ذخيره زمستان را مى‏كنند، غصه آتيه‏اش را مى‏خورد. موش كه حرص عجيبى هم دارد و عجيب‏تر آنكه مورچه دانه جمع مى‏كند هر چند اشرفى باشد، يك چيزى به لانه‏اش ببرد هر چند تكه كهنه كند.

آقاى حاجى هم با موش برادر واريكى شده، اين صد ميليون تومانى كه حمالى مى‏كنى روى هم مى‏گذارى، به چه كارت مى‏خورد؟ چقدر مى‏مانى كه اينها را بخورى؟

غرضم تنزل وجودى و خودناشناختن است، آدمى گرامى‏تر از اين است كه شكم‏پرست شود، تو هم اگر بخواهى مثل حيوان باشى‏(4) اين تنزل وجودى است تو چيزديگرى هستى بايد بتوانى جلو شكمت را بگيرى، روز ماه رمضان چند ساعت چيزى نخورى تا بفهمى آدم هستى.

/ 173