پيشرفت كمونيست نتيجه خرابى كليسا - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشرفت كمونيست نتيجه خرابى كليسا

فمارعوها حق رعايتها صومعه نشينها مراعات حق روحانيت را نكردند ما ديگرى درآوردند، ثروت اندوزى پيش گرفتند حتى چندين سال پيش در مجله‏اى خواندم كه در ايتاليا تلفن جلو پاپ هم از طلاست از جهت شهوت مكرر نقل شده است دخترهاى تارك دنيا كه رفتند راهبه بشوند زير دست عابدهايشان بچه دار شده‏اند كثافتكاريهايشان زياد شده است.

اهل اطلاع نوشته‏اند كمونيستى كه چند سال است روى كره زمين پا گرفته از نكبت كليسا است از بس كليساى مسيحيت كثافتكارى كرد، مردك كمونيست در مسكو مى‏نويسد دين، تسكين و تخدير ملتهاست، آيا كسى هست بگويد بى مروت اين دين مسيحى است، يك سرى هم به اسلام بزن تا بفهمى دين كدام است.

روح الله زمان ما خمينى است

فقط شما كليساها را ديده‏ايد، يك سرى هم به مسجدهاى مسلمانها بزنيد روح كل روحانيت آيت الله العمظمى امام خمينى را ببينيد، وقتى ايشان چندى در فرانسه تشريف داشتند، شنيده‏ايد از اطراف، مسيحيها مى‏آمدند ببينند آقائى كه سى و پنج تابعش هستند، آقائى كه نه تكيه به شوروى و نه به آمريكا دارد كيست؟ وقتى مى‏آمدند مى‏ديدند پيرمردى است چند متر عمامه بر سر، عبائى هم بر دوش دارد نه كاخى نه قصرى نه نوكرهاى غلاظ و شدادى، انگشت حيرت به دندان مى‏گرفتند.

در مجله‏اى نوشته بود كه شخصى (اسمش يادم رفته است) پس از آنكه از آمريكا به فرانسه رفت و وقتى از او پرسيدند آن آقا كه بود؟ آن خمينى كه بود و چه مردى بود: گفت، آن مسيحى را كه مدتها مى‏پرستيدمش، در فرانسه امروز خدمتش مشرف شدم، روح الله هست السلام على عيسى روح الله.

مى‏فرمايد: كثير منهم فاسقون بيشترشان دشمن اسلام و فاسق شدند.

على (عليه السلام) سنگ عظيم را بلند و پرتاب نمود

در غزوه صفين اميرالمؤمنين (عليه السلام) با لشكرش حركت مى‏فرمود كه در بين لكشرش مالك اشتر است در محوطه‏اى لشكر فرود آمدند كه تدارك آذوقه كنند مالك آمد پيش اميرالمؤمنين على (عليه السلام) گفت يا على اين وادى خشك است و آبى نيست فرمود تفحص كنيد آنها هم رفتند كيلومترها از چهار سمت آمدند گفتند يا على يك قطره آب پيدا نمى‏شود لشكر نمى‏تواند وقوف كند گويند خود على حركت كرد چند قدم پيش آمد رسيد به يك نقطه‏اى فرمود اينجا را بكنيد آنها هم با كلنگ و بيل شنها را عقب زدند.

رسيدند به يك سنگ عظيم سياه رنگى، در يك روايت نوشته شده است يك صد نفر آماده بيرون آوردن سنگ بودند همه كمك كردند اين سنگ را بتوانند ذره‏اى جابجا كنند ديدند نمى‏شود آمدند عقب اميرالمؤمنين كه يا على آنجا كه گفتيد بكنيم ديديم سنگى است كه كنده شدنى نيست خود على (عليه السلام) تشريف آورد دست ولايت زد زير سنگ آن را بلند و پرتاب كرد فرمود هر چه مى‏خواهيد آب برداريد مشكها را پر كردند و هر كه چه داشت پر كرد بعد خود اميرالمؤمنين سنگ را برداشت و دوباره گذاشت سرجايش و بعد هم فرمود خاك و شن هم بريزيد سرجايش، ريختند فرمود حركت كنيد، حركت كردند مقدارى كه رفتند فرمود آنجائى كه آب برداشتيم كدامتان بلديد همه گفتند ما مى‏دانيم كجا بود آقا فرمود: بيائيد و نشانم بدهيد كه كجا هست، اميرالمؤمنين با لشكر برگشتند هر چه گشتند پيدايش نكردند.

/ 173