زهرا (عليه السلام) سرمشق بانوان پرهيزكار - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زهرا (عليه السلام) سرمشق بانوان پرهيزكار

اى خانمهائى كه شما بايد پيرو فاطمه زهرا (عليها السلام) باشيد وقتى زهرا به مسجد آمد تا خطبه بخواند چادرى بر سر داشت كه بر زمين كشيده مى‏شد. داخل مسجد آمده است، فوراً پرده زدند، مجلله ملكه اسلام پشت پرده خطا به آتشين مى‏خواند، موعظه مى‏فرمايد با تمام رعايت عفت در سن هجده سالگى چه مى‏كند. زن نمونه عالم است.

حال كه حرفم به اينجا كشيد، به شما بگويم خانمها ببينيد چه خبر است براى ازدواج زهرا هر كس مالى داشت و ثروتى داشت، مى‏آمد تا شايد اين گوهر گرانبهاى اسلام نصيبش گردد تا جائى كه عبدالرحمن بن عوف كه قارون آن زمان بود، آمد پيش رسول الله عرض كرد يا رسول الله اگر دخترت را به من بدهى، من از در حجره‏اش تا منزل خودم فرش حرير مى‏كنم زهرا روى فرش حرير حركت كند بيايد خانه من، چنين و چنان مى‏كنم، مهرش را چنين و چنان مى‏كنم و ديگران هم همينطور، فرمود، اختيار دختر من با خدا است، تا خدا چه خواهد، حالا على چه داشت؟

اى آنهائى كه وقتى خواستگار مى‏آيد مى‏گوئيد آيا مهندس است يا دكتر؟ از حالا تصميم بگيريد كه اگر خواستگارى آمد اول بپرسيد كه آيا نماز مى‏خواند يا نه؟ سرمايه‏اش تقوا باشد سعى كنيد دخترتان را به شرابخوار ندهيد. اگر كسى دخترش را به شرابخوار داد مثل اينكه به فاحشه گرى داده است، نكند شرابخوار باشد، نكند قمار باز باشد نكند تارك الصلوة باشد.

سادگى در ازدواج را رعايت كنيد

رسول خدا پس از آنكه وحى رسيد دخترت را با على عقد كن خود اميرالمؤمنين هم حياء مى‏كند و از حيث جهات مادى هيچ چيز ندارد. بالاخره رسول خدا خودش عقد را منعقد كرد پس از آن فرمود: يا على براى عروسى دخترم فاطمه چه دارى؟ گفت: يا رسول الله زرهى دارم كه موقع جنگ مى‏پوشم و شمشيرى دارم كه در جبهه جنگ به كار مى‏برم و شترى هم دارم براى آبكشى. رسول خدا هم فرمود كه يا على شمشير كه لازم است در جبهه جنگ بايد داشته باشى و شتر هم براى كسب معيشت لازم است ولى زره فعلاً لزومى ندارد، زرهت را بفروش خرج عروسيت كن.

نظرم نيست احتمالاً سيصد درهم فروخت آن وقت جهيزيه فاطمه را از پول على قرار داد. فرمود كيست برود و وسايل را از همان پول زره خريدند و همه را منزل رسول الله بردند بعد هم شب زفاف.
روايتى دارد در جلده ده بحار كه فرش حجله تخته پوست بود مابقى فرش حجره آن شب، رمل يعنى شن نرم كه به رنگ قرمز بوده است.

غرض، رسول خدا دخترش را به چه كسى و به كجا داد؟ مسلمانها! شما اينقدر عقب مال نگرديد، چشمتان را به دنيا نيدازيد، دنبال تقوا برويد، دنبال اسم و رسم نباشيد، جوانها زن كه مى‏گيريد براى خدا بگيريد، براى حفظ دينشان بگيريد، براى حفظ عفتتان بگيريد، دختر هم، چنين بايد باشد. اگر تمام شؤون براى خدا باشد، آن وقت مى‏فهمى لذت زندگى را. اين زندگى كه حالا بشر دارد، مرگ است.

خوراك خوردن حضرت رضا (عليه السلام) با غلامان

در حالات امام رضا دارد كه حضرت در همان زمان ولايتعهدى بود كه حكام و وزرا با چه ادبى و خضوعى خدمتش مى‏آمدند در همان هنگام در روايت دارد موقعى كه سفره پهن مى‏كردند حضرت امر مى‏كرد هر كس در منزل است بيايد، حتى نوكرها، غلامها، هر كه هست بايد بايد سر سفره غذا بخورد، فرق نمى‏گذارد بين غلام و وزراء.

آيا نشنيده‏ايد آن روايت ديگر! كه حضرت اميرالمؤمنين با غلامش به بازار مى‏رود پيراهنى براى خودش مى‏خرد و پيراهنى براى قنبر، يكى از دو پيراهن دو سه درهم گرانتر بود، آن پيراهنى كه بهتر و گرانتر بود به قنبر داد، قنبر عرض كرد آقا من خادم و غلام شما هستم، شما مولاى من و علاوه خليفه مسلمينيد، آن پيراهنى كه بهتر است سزاوار است شما بپوشيد (حاصل روايت منقوله از قول امام) در جواب فرمود: من از خداى خودم خجالت مى‏كشم كه خودم را بر تو ترجيح دهم.

/ 173