ميزان براى بسط عدل است - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميزان براى بسط عدل است

بعضى گفته‏اند ميزان، عدل است. بعضى گفته‏اند مراد ميزان عقل است لكن آنچه به نظر مى‏رسد كه جامع بين همه اقوال و شايد واقعاً هم همين قسم باشد. مراد از كتاب، بيان معارف است. كتاب فرستاديم بعضى دانش هائى كه سزاوار است و آمادگى براى كتاب شدن دارد از معارف الهيه.

مراد از ميزان به معناى آنچه با او سنجيده مى‏گردد حد و بسط هر شى‏ء، عدل در هر چيزى را ميزان گويند، براى سعادت بشر معامله‏اش با خدا نمونه عبادات، معامله بشر با يكديگر تا برسد به سياسات، حدود، ديات، ابقاعات، تمام اينها ميزان مى‏خواهد تا هرج و مرج نباشد تا ليقوم الناس بالقسط تا اينكه زندگى اين بشر، زندگى عادلانه باشد.

اين دو سه روز گذشته مفصل گفته‏ايم كه در دين اسلام يك موضوعى كه حكمش بيان نشده باشد نداريم، يا به عنوان خاص، يا در تحت يك عنوان كلى، به تعبير ديگر اگر حكومت اسلامى ان شاء الله برقرار شود، به احكام اسلام عمل شود كمبودى ندارند كه بخواهند دست دراز كنند و از قانونهاى شرق و غرب اقتباس كند، آنها محتاجند و اما حكومت اسلامى چيزى كه مى‏خواهد مجرى است كه اين قانون را اجرا كنند يعنى فرد زمامدار صالح بيايد اين قوانين را به مرحله اجرا درآورد.

پس اجراى حكومت اسلامى زور لازم دارد، ببيند قرآن چگونه جواب مى‏فرمايد:

بهره بردارى و دفع دشمن به وسيله آهن

لقد ارسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط - و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس و ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب .

براى اينكه نظام عالم موقوف است به اجراى قوانين عدل الهى و اجراى قوانين الهى بدون زور و اعمال قدرت نمى‏شود. بنابراين خدا مى‏فرمايد ما آهن را آفريديم كه بعضى گفته‏اند يعنى خلقنا الحديد آفريديم معدن آهن را. بعضى گفته‏اند اگر ظاهر انزلنا را بگيريم يعنى از عالم غيب به عالم شهادت با اينكه حير، همان علو ظاهرى بگيريم كه البته مفسر مصرى طنطاوى مى‏گويد: كه ممكن است همان انزال ظاهرى باشد و به اين ترتيب كه در ابتداى خلقت تمام اين معدن هائى كه الان جوف زمين است. آهن، فيروزه، مس و... و... و... به صورت گازهاى متفرق در هوا بوده است كه در وقتى كه باران در زمين مى‏ريخته آن ذراتى كه ماده پيدايش آهن و ساير معادن بوده به جوف زمين رسيده جمع و با يكديگر تركيب گرديد تا اينكه خداى تعالى آهن را در دسترس بشر قرار داد.

على اى حال، آهن موجود عظيمى است براى دو منفعت، پروردگار براى بشر آفريده است هم وسيله طلب و هم وسيله حرب هم وسيله بهره بردارى و هم وسيله دفاع از دشمن. انتفاع از آهن و منافع للناس چقدر زندگى بشر موقوف به آهن است از سوزن خياطى تا بيمهاى بالاى سرتان بگويم يا قطعات آهن هواپيما و قطار تمام از آهن است و منافع للناس بشر بدون آهن نمى‏تواند زندگى كند، زندگى آدمى حتى زراعت تا آهن مى‏خواهد، منافع زندگى آدمى به آهن است و علاوه فيه بأس شديد چنانكه آدمى در دفاع از دشمن اعم از چهار پا يا دوپا كه مى‏خواهد او را بكشد، اسلحه داشته باشد و اسلحه‏هاى سابق شمشير و نيزه و تير بوده اسلحه‏هاى حالا تفنگ و توپ و تانك است بالاخره اين آهن هم قرار داديم بأس شديد سخت تلافى كننده است و دشمن را بين برنده است براى چه چنين كرديم؟ نتيجتاً ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب .

مبارزه با اسلحه بر عليه دشمنان دين

يكى از منافع عظيمه آهن و اسلحه آن است كه خداى تعالى ببيند ملت اسلام كدامشان انصارالله مى‏شوند، كمك مى‏كنند، قانون عدل خدا را بپا مى‏دارند، ملت اسلام كدامشان هستند كه آماده مى‏گردند براى يارى كردن دين خدا، چون خدا گفته كمك كنيد، اسلحه دست بگيريد در برابر كفر، در برابر ظلم، در برابر ستمگر سكوت حرام است. ما ميزان داديم، بايد به ميزان خدا عمل گردد، اى ستمگر بايد مسلمان اسلحه دست بگيرد و در برابر ستمگرى كه قانون عدل خداى را زير پا گذاشته خونى كه خداى عالم ريختش را حرام كرده مى‏گويد حلال است بايد با او مبارزه كرد، سكوت در برابر ستمگر خلاف است خداى عالم آهن را آفريد تا مسلمانان از اين آهن استفاده كنند، اسلحه به دست بگيرند آن وقت يارى كنند دين خدا را.

اين آيه در سوره حديد است، گوشها باز باشد بايد قرآن را بفهميم ليعلم الله من ينصره و رسله اين اسلحه بايد باشد تا خدا بداند كيست يار و ياور محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم) رسله كيست دشمن اسلام، دشمن قوانين اسلام اگر شناخته گرديد با اسلحه مقابلش بايستد جلوى ستمگرى كه مى‏گويد قانون اسلام را قبول نداريم، قوانين اسلام را پشت پا مى‏زنند بايد نصرت كنيد دين خداى را، دين خدا همان عدل است، دين خدا معنايش نماز تنها نيست، آن نماز رابطه‏اى است بين بنده و پروردگار.

قسمت مهم دين موازين عدل خدا است در معاملات بشر با يكديگر به اشارتى كه مكرر بيان كردم، نصرت خدا يعنى عدل را به پا كند، قانونهاى خداى را به پا كند، نصرت پيغمبر يعنى آنچه اين پيغمبر قانون معين كرده است قانون محمدى را بلند كند، هر كس خواست در قبال اين قانون عرض اندام كند مسلمين با اسلحه با او بجنگند.

مى‏گوئى اگر صدا درآوريم ما را مى‏كشند پس اسلام يعنى چه؟ دين يعنى چه؟ اگر چنانچه قرآن بخوانيم ما را مى‏كشند، مسلمان حقيقى يعنى كسى كه مال و جانش را در راه خدا بدهد پس به خيالت اسلام يعنى ختم امن يجيب بخواند، دين يعنى مال و جان در راه خدا دادن، دين يعنى بندگى، يعنى لا يملك لنفسه نفعاً ولا ضراً ولا موناً ولا حيوه ولا نشوراً بنده خدايم از خودم هيچ ندارم، هر چه هست از خدا است، و در راه خدا هم بايد صرف بشود يقاتلون فى سبيل الله قيقتلون و يقتلون .




  • دنيا به مراد خواهى و دين درست
    اين هر دو نخواهد شد نه فلك بنده توست



  • اين هر دو نخواهد شد نه فلك بنده توست
    اين هر دو نخواهد شد نه فلك بنده توست



در دنيا خوشگذرانى بكنى، راحت‏طلبى بكنى، يك ذره نقصى نه به مالت، نه بدنت، نه بستگانت، نرسد و فردا صاف بروى توى بهشت.

/ 173