على (عليه السلام) بدهيش را مىپردازد
آيت الله حلى از ابن جوزى و ديگران از موثقين عامه و خاصه نقل كردهاند: در كوفه مردى بوده به نام ابو جعفر تاجر، از خصائصش اين بوده از اول سال تا آخر سال، همه روزه هر، سيد فقيرى چيزى از او مىگرفته او در حساب على (عليه السلام) مىنوشت و بابت خمس حساب مىكرد چون حسن اخلاق و رفتار داشت سادات زياد به او رجوع مىكردند بطورى كه از حساب خمس مىگذشت بعد اتفاقاً اين بنده خدا (ابو جعفر كوفى) ورشكست شد كاملاً فقير شد، رفت گوشه خانه نشست. در خانه كه نشسته بود دفتر سابق را مىآورد بدهكارها را نگاه مىكرد اگر مرده بودند اسمشان را خط مىزد و اگر زنده بودند مىفرستاد عقبشان كه ما اينقدر از تو طلب داريم حالا هم گرفتاريم، آن وقت طرف چيزى مىداد. معيشتش به همين وضع مىگذشت. روزى بيرون در منزلش نشسته بود يكى از ناصبيهاى ولدالزنا از آن دشمنهاى على (عليه السلام) رد شد شماتتى به او كرد گرچه به نفع تاجر تمام شد، گفت با آن بدهكار بزرگ على (عليه السلام) چكار كردى، مسخره كرد.ابو جعفر چيزى به او نگفت، از غصه و حسرت بلند شد رفت در منزل گريه كرد اين تاجر محترم بعد خوابيد در عالم رويا خاتم انبياء محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم) و حسنين عليهما السلام را ديد. خاتم انبياء رو كرد به حسنين فرمود: پدرتان على كجاست؟ على (عليه السلام) نزد محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) عليه و آله حاضر شد. فرمود يا على چرا بدهيت را نمىپردازى عرض كرد يا رسول الله الان آوردهام. به تاجر فرمود دستت را دراز كن، دستش را دراز كرد كيسهاى پر از پول به دستش داد فرمود: آخرتت هم محفوظ است.
از خواب بيدار مىشود مىبيند كيسهاى پهلويش است دست به كيسه مىزند صداى اشرفى مىدهد تاريك هم هست صداى همسرش زد گفت: چراغ بياور، چراغ آورد ديد تمامش اشرفى است همسرش باور نكرد تا بالاخره گفت اين عطاى على (عليه السلام) است زيرا على (عليه السلام) فرمود من بدهيم را آوردم، هم اكنون دفتر حساب را بياور ببينم چقدر از على (عليه السلام) طلب داريم. سبحان الله همان شبى، تمام بدهكاريها را جمع زد و پولها را هم شمرد بدون اينكه يك درهم كم يا زياد باشد مطابق است با آنچه از على (عليه السلام) طلب داشته است.بگذريم، خواستم بگويم اگر در دنيا عوضش داده نشد آن هم به نفع تو است (مثلاً مرگت نزديك است به تلافى در دنيا نمىرسد) و اگر انفاق در هنگام سختى بكند آن هم از روى9 اخلاص هى سعادت لا يستوى منكم من انفق من قبل الفتح و قاتل(192) هر كس پيش از گشايش، اداى حق كرده هر چند قبل از گشايش و چه پس از آن كلا وعدالله الحسنى در هر دو حال خدا اجر مىدهد اما كجا به كجا اگر كسى يك نان داشت و داد بهتر است؟ يا كسى كه نان زياد دارد و يك دانه بدهد؟ البته آنكه يك نان بيشتر ندارد و بدهد بهتر است.