قدرت به محال تعلق نمى‏گيرد - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قدرت به محال تعلق نمى‏گيرد

وقتى جناب هشام كه از اصحاب امام صادق (عليه السلام) بود جوان و زرنگ و در علم كلام وارد بوده است برخورد كرد به يكى از زنادقه كه در زمان امام صادق (عليه السلام) اوائل بنى العباس پيدا شده بودند خيلى فساد مى‏كردند، برخى از شبهه هائى كه حالا در كتابها و در دست و زبان بعضيها است مال هزار و سيصد سال قبل است.

يك نفر از اين زنديقها به هشام رسيد خواست مسخره بكند گفت: آيا خدا قدرت دارد تمام اين عالم را در يك تخم مرغ جا بدهد؟ بدون اينكه عالم كوچك بشود يا تخم مرغ بزرگ بشود، هشام بنده خدا از جواب باز ماند اگر بگويد خدا نمى‏تواند، كفر گفته است. اگر بگويد خدا مى‏تواند، اينكه نمى‏شود خلاف عقلست از او مهلت خواست كه بعداً جواب بدهد خودش را رساند مدينه خدمت امام صادق (عليه السلام) از آقا مدد خواست امام اول نمايش قدرت را خواست به او فهماند فرمود نگاه بكن بالاى سرت چه مى‏بينى؟ عرض كرد آقا بالاى سرم ستاره‏ها كه شماره ندارد. فرمود اطرافت چه مى‏بينى؟

گفت اطرافم كوهها حيوانات، انسانها (حاصل روايت منقوله) فرمود: اين بينائى تو به وسيله چيست؟ اينها همه به وسيله انطباع و انعكاس اين موجودات است در يك عدسى كه چشم باشد آن وقت فرمود: خداى عالم كه عكس اين كره‏هاى به اين عظمت آفتاب و كوه و دشت و بيابان و حيوان و بشر همه اينها را در يك عدسى از چشم قرار داده است آيا مى‏شود گفت خدا عاجز است لكن به او بگو آنچه تو مى‏گوئى نمى‏شود نه اينكه خدا نمى‏تواند لا يوصف ربنا بالعجز(103)

اگر جاهلى خواست شما را از راه منحرف كند، در جوابش بگو فرق است بين نشدن و نتوانستن. عالم در تخم مرغ جا دادن اين نشدنى است نه اينكه خدا نمى‏تواند، اين محل قابليت ندارد، ممتنع است لذا همه عقلاء گفته‏اند ممتنع متعلق قدرت واقع نمى‏گردد قدرت به امر ممكن تعلق مى‏گيرد.

خودت را به غفلت و اميدارى

در روايتى است به امام عرض مى‏كند آقا چرا خدا خودش را آشكار نمى‏كند كه همه او را ببينند؟ (حاصل روايت شريفه) آقا در جواب فرمود: تو خودت نمى‏خواهى خدا را ببينى. نگاه بدنت بكن از يك قطره آب منى تا اين حد چه كسى تو را رساند؟ خوابى به بيدارى، بيدارى بخوابى، مرض بعد از عافيت و بالعكس. بچگى بجوانى، جوانى به پيرى، پيرى به مرگ، چه كسى تو را مى‏چرخاند غير از خدا كسى را سراغ دارى؟ آيا مى‏توانى بگوئى خودم. اگر راست مى‏گوئى نگذار هرگاه جوان هستى پير شوى تا آخر، پس خدا آشكار است به حكمتها و نعمت‏هاى او اما تو متوجه نيستى، به حكمت و نعمت خداست كه به او پى مى‏بريم.

الباطن كه به حسب ذات و حقيقت باطن است ديروز پرسيدند خدائى كه ظاهر است از هر بديهى بديهى‏تر است پس چرا بيشتر بشر منكر خدا هستند؟

خاك بر فرق من و تمثيل من خدائى كه از آفتاب روشن‏تر است آيا چطور شده كه اين بشر عاقل منكر خدا با اين ظهور و با اين همه آثار شده است. ديروز عرض كردم خلاصه‏اش را بدانيد ايها الناس خداشناسى مال چشم دل است، اگر چشم دل كور شد نمى‏شود خدا را ديد، چشم دل را هم گناه در گلزار معرفت سردر آورى محال است. كسى كه پشت به خدا كرده چطور مى‏تواند خدا را ببيند؟!




  • چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
    بر رخ او نظر از آينه پاك‏انداز



  • بر رخ او نظر از آينه پاك‏انداز
    بر رخ او نظر از آينه پاك‏انداز



تا آدمى دل را به ترك گناه صفا ندهد، خدا بين نمى‏شود اگر تقوا را رعايت كرد به قدرى حق برايش آشكار مى‏گردد كه اگر تمام اهل كره زمين بگويند خدائى نيست محكم جلوى همه مى‏ايستد مثل ابراهيم خليل كه يك نفر است ولى بالاخره فهميده است دلش را صفا داده است ظهور حق را مى‏بيند او را مى‏خواهند در آتش بيندازند باكى ندارد كه كم و بيش داستانش را شنيده‏ايد. خدا كند آدمى در شهوات غرق نشود، در حب دنيا فرو نرود، گناه چشم دل را كور مى‏كند، اصل ايمان را از بين مى‏برد. آيه قرآنى برايتان بخوانم‏(104) عاقبت آنهائى كه در گناه فرو رفتند، اين است كه تكذيب كردند آيات خدا را و مسخره كردند.

قربان جوانى كه جوانيش را به پاكدامنى و تقوا بگذارند تا سر در آورد در گلزار معرفت، به مقام يقين و خداشناسى برسد.

/ 173