قلبى كه طاقت شنيدن آيه عذاب ندارد - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قلبى كه طاقت شنيدن آيه عذاب ندارد

تا يك آيه عذاب برايش بخوانند از كف مى‏رود. در تذكره‏ها نوشته‏اند وقتى كه منصور عمار رد مى‏شود مى‏شنود از خانه‏اى صداى ناله‏اى مى‏آيد گوش مى‏گيرد مى‏فهمد جوانى است با خدا مناجات مى‏كند. خوشش آمد ديد دلش آتشينى دارد آتشى روى آتشش ريخت، از شكاف در، آيه عذابى برايش خواند يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم بالاخره يك وقت ديد صدا نمى‏آيد فردا آمد از همانجا رد شود ديد صداى گريه مى‏آيد نگاه كرد ديد پير زنى گريان است، پرسيد چيست؟

گفت: جوانى داشتم ديشب در حال عبادت بود يك نفر از پشت در، آيه عذابى خواند كه پسرم طاقت نياورد صيحه‏اى زد و از دنيا رفت چقدر دلش رقيق و لطيف بوده است. اين لطافت كه حالا هست فرداى قيامت سرايت در بدنها دارد. مومن به اين لطيفى تو را به خدا آيا مى‏شود در كُند و زنجيرش كرد. قرآن مى‏فرمايد مومنين وقتى آيه قرآن برايش مى‏خوانند مى‏لرزند(248) مى‏ترسند لذا بهشتيان تمامشان لطيف هستند و جهنميان همه غليظ و سخت هستند. واى از قساوت دل‏(249) (براى شرح قساوت دل به كتاب قلب سليم مراجعه كنيد) امروز روز كار است. فردا فديه (حبس خريدن) نيست عدل اين الست كه خوراك مناسب جهنمى، حميم است نه آب حوض كوثر. از آن طرف هم حميم جهنم نمى‏شود نزديك بهشتيان برد. در قرآن مجيد مى‏فرمايد: بعد از آنكه بهشتيان در بهشت و جهنميان در جهنم هر كس در جاى خودش قرار گرفت، منادى ندا مى‏كند الحمدلله، حمد خدائى را كه هر كس جهنمى بود به جهنم و هر كه هم بهشتى بود او را به بهشت برد(250) .

مسيح بر سر جنازه مادرش مريم

در مصابيح القلوب سبزوارى اين داستان را نقل كرده است جناب عيسى شهرى نبوده بلكه بيابانى بوده است و از اين قريه به آن قريه مى‏رفته است. گاهى حضرت عيسى با حواريين مى‏گشته است گاهى دو تا گاهى بيشتر تا بالاخره يك وقت تمام قوم را رها مى‏كند فقط مادرش مخدره سيده زنان زمانش حضرت مريم و خودش رفتند كوه لبنان را اختيار كردند و آنجا هم روزها بعضى از اوقات مادرش را رها مى‏كرد ميوه و خوراكى از درختها جمع‏نموده براى مادرش مى‏آورد و افطار مى‏كردند. روزى جناب مسيح براى تهيه خوراك رفت، تصادفاً مرگ مريم رسيد. در نبودن جناب عيسى، مريم از دار دنيا رفت. مسيح وقتى مى‏آيد مى‏بيند مادرش افتاده، اول خيال مى‏كند خواب است به آرامى صدايش مى‏زند متوجه مى‏شود كه نفس نمى‏كشد. خيلى به مسيح سخت گذشت، در كوه و غربت و تنهائى علاقه‏اش در كره خاك به مادرش بود.

اجمالاً خيلى ناراحت شد چنين نوشته‏اند كه خداى عالم براى انس مسيح در همان حال اجازه فرمود با روح مادرش اتصال پيدا كند و با مادرش انسى بگيرد از جمله از مادرش پرسيد گفت من كه موقع مردنت نبودم تا از تو بپرسم دلت چه مى‏خواهد حالا بگو. فرمود فرزندم حالا كه اينجا رسيدم آرزو دارم برگردم به دنيا شبهاى طولانى زمستان در مكان تار و تاريكى با خداى خودم راز و نيازى داشته باشم و روز گرم تابستانى باشد آن روز را روزه بدارم.

در روايت است كسى كه نور سحر خيزى نداشته باشد در قيامت مفلس است. خدا همه را موفق بدارد.

يك شب قدر بهتر از هزار ماه

تا حال دو ثلث از ماه رمضان گذشته است و از ثلث آخرش هم دو روزش گذشته است يك امشب ديگرى از قدر باقى مانده است. ليلة القدر - اگر ليلة القدر نصيب كسى شود خير من الف شهر بهتر از هزار ماه عبادت است لذا امام صادق (عليه السلام) در شب بيست و سه ماه رمضان مريض بود فرمود بسترم را ببريد در مسجد پناهنده به خانه خدا بشوم.

روايت است كه فاطمه زهرا سلام الله عليها خودش و هر كه در خانه بود سعى مى‏كرد كه خوابشان نبرد با خدا راز و نيازى داشته باشند. در شب بيست و سوم رسيده است كه هر كس سوره روم و عنكبوت بخواند اهل بهشت است ضمناً مغرور هم نشويد اين قضايا قضاياى مطلقه است بيان بزرگى ثواب و كار است مثل گريه بر حسين (عليه السلام) است كه هر كس بر حسين (عليه السلام) گريه كند، بهشت برايش واجب است.

در يك روايت مى‏فرمايد كسى كه امشب (شب بيست و سوم) سوره روم و عنكبوت را بخواند بهشت برايش واجب است. در روايت ديگرى هم مى‏فرمايد شب قدر چهار طايفه هستند از هر فضلى محرومند يكى دائم الخمر، ديگر عاق والدين، سوم قاطع رحم، گاه مى‏شود شخص تا پدر و مادرش زنده بودند از او راضى بودند وقتى مردند يادشان نمى‏كند ناراضى مى‏شوند. خدايا به عزت و جلالت حيا و ميتا پدر و مادر و ذوى الحقوق از ماها راضى بفرما.

خدايا ما كه جاهليم هيچ متوجه نيستيم تو نظر لطفى بفرما خدايا به حق اين شب بزرگ پدر و مادر و بستگان ما و همه را غريق رحمت بفرما.
چهارم، مشاحن يعنى كسى كه با مؤمنين دشمنى نمايد(251) .

/ 173