بدنها به خاك و ارواح به عرش مى‏رود - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بدنها به خاك و ارواح به عرش مى‏رود

اينهائى كه گفتم صورت است - در عالم معنى و عالم حقيقت بدنهائى كه در زمين مى‏روند خدا مى‏داند، روحهائى كه از بدن فاصله مى‏گيرد و در عالم بالا مى‏رود آنها را هم مى‏داند بدنت در زير خاك مى‏رود و روحت در عرش مى‏رود. در روايت خصال شيخ صدوق است. مومن ساعت مرگش كه روحش را مى‏گيرند و به عرش مى‏برند. دست به دست اين گل عالم وجود را ملائكه به عرش خدا مى‏رسانند.

و هو معكم اينما كنتم رسيديم به نقطه حساس ايمان، مسلمان، مومن، موحد كسى است كه هميشه خداى را همراه خود و ناظر بر خود و همه ببيند يعنى بداند خدائى كه غيب است با توست هو معكم هو يعنى خدا، معكم يعنى با شما اينما كنتم هر كجا باشيد خواه زير زمين يا روى كره ماه خدا با توست باز تكرار مى‏كند والله بما تعملون بصير اى مسلمانان هر كارى بكنيد خدا مى‏بيند كار خير كن چون خدا مى‏بيند، كار شر نكن چون خدا مى‏بيند. از خدا حيا كن معنى ديندارى همين است. همين خداى را بر خود دانا و محيط بدان در هر كجا كه باشى. اگر اين طور شدى اين ايمان است در دنيا و آخرتت سعادتمند هستى تمام سعادت و خوشى در همين يك كلمه است. آنهائى كه اهل ايمان باشند(113) امنيت حقيقى در زندگى دنيا و از ساعت مرگ الى الابد براى آنها است هر چه اضطراب است در كفر به خدا است هر چه امن است در ايمان به خداى عالم است.

از چهار طريق آدمى اضطراب دارد كه بعد علاجش را هم مى‏گويم: اولين راه دلهره، بيخبرى است كه به تعبير ديگر از معماى هستى سر در نياوردن است كه منجر مى‏شود به ماليخوليا، دوم حرصها، شهوترانى‏ها ماده پرستى بى مرز و بى حد و حساب اين هم اضطراب مى‏آورد.

يكى از رفقاى ما اهل منبر بود اين كار را رها كرد رفت در شغل زمين و ساختمان اجمالاً يك وقت با خبر شديم ايشان ميليونر شده تا بالاخره از خانواده‏اش سوال شد كه ايشان كجا است؟ گفت: از وقتى كه مالش زياد شده اين بدبخت نه خوراكش را مى‏فهمد نه زندگيش را پيش از آفتاب مى‏رود بيرون ساعت يازده، دوازده شب مى‏آيد در حالى كه گيج و خسته است بعد از چندى احوالش را پرسيدم گفتند زخم معده پيدا كرده چهار ماه است گذرنامه تهيه كرده تا براى معالجه به خارج برود نمى‏تواند زيرا هر روز كارى از كارهايش را0 مى‏خواهد انجام دهد فردا برود.

شهوات هم چنين است حرص بر شكم، گاه مى‏شود خودش را فداى شكم مى‏كند.

گويند: در آمريكا (آمار هفت، هشت سال قبل است) يك ميليون و هشت هزار تختخواب براى بيماران روانى دارند همين هائى را كه اضطرابها و دلهره‏ها به فحشا و منكرات در شراب و قمار كشانده است سپس تيمارستان بعد مى‏گويند در هر دقيقه‏اى در آمريكا دو نفر ديوانه مى‏شوند، اين سالها ديگر چه خبر است؟!

11

بسم الله الرحمن الرحيم

هو الذى خلق السموات والارض فى ستة ايام ثم استوى على العرش يعلم ما يلج فى الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها و هو معكم اينما كنتم والله بما تعملون بصير له ملك السموات والارض و الى الله ترجع الامور يولج الليل فى النهار و يولج النهار فى الليل و هو عليم بذات الصدور(114) .

ذره‏اى، از علم خدا بيرون نيست

در اين آيات از اول سوره حديد تكيه روى صفت علم و قدرت است تمام صفات كماليه حق برگشتنش به علم و قدرت است واجب است بر هر مسلمانى بداند خداى عالميان دانا و تواناست هم وزن ذره (در تعبير از اين خردتر مثالى نيست) از دانش خدا بيرون نيست‏(115) هرگاه زمستان در اتاق را باز كنند و شعاع آفتاب داخل حجره گردد، ذراتى در حركتند در نور آفتاب به قدرى كوچك است كه گاهى ديده نمى‏گردد. تا جائى كه يعلم السر و اخفى هنوز حرف نزدى خدا از دلت خبر دارد اخفى آنچه از خودت هم نهان است آن را هم خدا مى‏داند.

بدون استثناء، هيچ چيز از علم خدا بيرون نيست. واجب است يقين كنى از آن جمله يعلم ما يلج فى الارض آنچه در زمين فرو مى‏رود.
ديگر آنچه را كه به آسمانها صعود مى‏كنند شياطينند كه آنها را با تير شهاب رد مى‏كنند، ديگر ملائكه‏اند كه هر كدام مقام معينى دارند.(116)

/ 173