غيب مطلق خدا است - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غيب مطلق خدا است

اين آيه يك كلمه دارد كه بالغيب است بالغيب يعنى چه؟ غيب يعنى نهان. دو وجه برايش ذكر شده است: يكى اينكه متعلق باشد به فاعل ينصره كه الله است يا مفعول كه ضمير است كه ديگران مراد باشد يعنى ليعلم الله من ينصره و رسله بالغيب و هو غائب عنهم يا اينكه بگوئيم: وهم غائبين عنه يا بگوئيم با اينكه خدا از آنها غائب است يا اينها از خدا غائب. در هر دو صورت مراد به غيب يعنى خدا. مسلمانان، خدا صرف شمشير زدن يا توپ و تفنگ دست گرفتن صرف اين كارها را نمى‏خواهد بلكه خدا نصرت دينش را مى‏خواهد، خدا نيت خالص تو را مى‏خواهد، خدا مى‏خواهد تو براى نصرت اسلام بگوئى جمهورى اسلامى، خدا از تو مى‏خواهد كه فقط از براى خدا براى عزت اسلام و پيشرفت اسلام بگوئى رهبر امام خمينى. غرض ديگرى نباشد اگر به غرض ديگر شد توسرى مى‏خورى.

اى كسانى كه پاسداريد شما بايد هدفتان پاسدارى اسلام باشد حفظ امنيت كشور اسلام باشد اگر خداى نكرده غرض در كار آمد، تمامتان هلاكيد. حال كه حرف اينجا رسيد، حديث كوتاهى برايتان بگويم:

در راه الاغى جان باخت

در سابق اكثراً مركبشان شتر و عده‏اى نيز اسب بوده است در يكى از جنگها يكى از مشركين الاغ سفيدى داشت با آن به جنگ آمده بود. از اين طرف در ميان مسلمين يك نفر نگاه كرد ديد يكى از مشركين خر قشنگى دارد دلباخته او شد، گفت: عجب خر قشنگى است الان مى‏روم صاحبش را مى‏كشم و خرش را برمى‏دارم من قتل قتيلا له سلبه اجمع هر كس كافرى را بكشد لباس و مركبش براى قاتل او است، لذا رفت كه مشرك را بكشد تا شميرش را بلند كرد كافر زرنگى كرد، آن مسلمان بدبخت را از پاى درآورد، لذا به خر نرسيد رفت آن جائى كه آن خر بايد برود و مشهور شده بود به قتيل الحمار، بدبخت، تو بايد بروى دشمن اسلام را بكشى نه بروى خرش را بردارى.

اى كسى كه در انقلاب بودى تو بايد براى خدا نصرت دين خدا كنى بالغيب نه براى ماديات و مال دنيا.

خدا نيازى به يارى شما ندارد

ان الله قوى عزيز خداى قوى است نه اينكه ما كه مى‏گوئيم نصرت كنيد از روى احتياج است خدائى كه كمترين ملكش مظومه شمسى است اين كره به عظمت، منظومه شمسى يكى از عائله هايش كره خاك است كه اين كره خاك در بين ساير كرات مثل ريگى در بيابانى است مع الوصف در وسط هوا چه قدرت قاهره‏اى اين كره را نگه داشته در هر دقيقه‏اى چهار فرسخ حركت مى‏كند و در هر ثانيه‏اى چهار فرسخ دور خودش مى‏چرخد، خدا قوى است.

قدرت خدا را مى‏خواهى ببينى؟ بالاى سرت را نگاه كن چه كسى اين كره‏هاى به اين سنگينى را نگهداشته بدون اينكه متزلزل گردد بدون اينكه يك لحظه سقوطى، هبوطى داشته باشد.

يا من فى الممات قدرته مى‏خواهى قدرت خدا را بدانى ساعت مرگ يكى از قدرتهاى خدا است مرگ معلوم مى‏شد قوى كيست پس بفهم خدا است، پس عزيز يعنى غالب هركه را در عالم تصور كنى غالب است آخرش بايد با توسرى توى سوراخ گور برود، عزيز و قوى خدا است و بس، در اين جمله آخر آيه ذكر مى‏كند كه وقتى مى‏فرمايد مسلمانان نصرت كنيد خدا را، يارى كنيد دين خدا را، بدانيد خدا محتاج شما نيست، خدا مى‏خواهد شما بهره ببريد يعنى شما اگر پاى بند به دينتان شديد و كمك دينتان كرديد كمك خودتان كرديد والله يثبت اقدامكم به خدا قسم مسلمانى كه كمك دينش نمى‏كند امر به معروف و نهى از منكر نمى‏كند اسلامش ضعيف است و مردنش با اسلام مشكوك است ، هر چند مكرر قرآن بخواند، اگر نصرت دين نكند و شمشير و اسلحه دست نگيرد در موقعش و در مواقع ديگرش به تطق آتشينش خرمن كفر را آتش بزند.

اميرالمؤمنين مى‏فرمايد: ميت الاحياء هست كسى كه كمك دين نمى‏كند مرده است هر چند فقيه روزگار هم باشد اگر سپردين نشد ديگر يثبت اقدامكم ندارد خدا هم ياريش نمى‏كند، وسوسه‏هاى شيطان ساعت مرگ مختصر ايمانى كه داشت از او مى‏گيرد.
ان الله قوى عزيز - لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم قوه از خدا است ان القوة لله جميعاً عزت هم از خدا است‏(450) غير از خدا همه ذليل و ضعيف‏اند.
اين شبها در مناجات مى‏خوانيد مولاى مولاى انت القوى و انا الضعيف همه و همه ضعيف هستيم مولاى مولاى انت العزيز و انا الذليل .

/ 173