روزه عبادتى بزرگ براى تكامل - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزه عبادتى بزرگ براى تكامل

آدمى مركب از دو چيز است: بدنى دارد و روحى، ظاهرى و باطنى، يك جهت مادى يك جهت روحانى، آدمى غير از حيوانات است كه يك جهت بيشتر ندارند كه ماده است و با مرگ نيست مى‏شود. بشر، به اعتبار روحش موجود ابدى است بدن براى او مركب است اتومبيل است وظيفه اتومبيل اين است كه صاحبش را به مقصد برساند خود ماشين شأنى ندارد غير از اينكه راكب را به منزل برساند بدن من و تو هم شأنش همين است كه روح من و تو به بركت اين بدن به سعادتهائى برسد، به بركت شنيدن، رفتن، ديدن، بركتى نصيب روح گردد، روح به بركت دست و پا، زبان و گوش برتر از ملك مى‏شود، خير محض مى‏گردد، طورى مى‏شود ساعتى كه مى‏خواهد بميرد در ف ملائكه وارد مى‏شود(333) بدن فقط آلت و وسيله و ابراز روح است كه به وسيله اين قوا بار سفر ببندد باقى به بقاء الله شود. بدانيد روزه ماه رمضان كه اسلام واجب فرموده نه اينكه اختصاص به اسلام دارد، خدا هيچ پيغمبرى نفرستاد مگر به وجوب نماز و روزه، روزه براى تربيت بشر و تقويت روح بشر، داروئى مؤثر است يعنى اگر بشرى بخواهد روزه نگيرد هيچ وقت آدم نمى‏شود. آدمى اگر در شهوت شكم فرو رفت گاو مى‏شود، اگر در شهوت جنسى زياد افراط كرد خوك مى‏شود يعنى با او، حد وجوديش يكى مى‏گردد. فرداى قيامت بسيارى از بشرها به شكلهائى وارد محشر مى‏شوند كه خوك و ميمون پيش آنها خيلى زيباست‏(334).

بگذرم، روزه يعنى تقويت روح و تضعيف جهت حيوانى، خوردن و آشاميدن براى انسان بايد دوا باشد، جلوگيرى از انحلال جسم باشد نه مطلوب بالذات، خوراك مطلوب بالذات حيوانات است آدمى خوراكش روى اضطرار و ناچارى است چون بدل مايتحلل مى‏خواهد مثل بنزين براى ماشين، اتومبيل بدون بنزين نمى‏شود، ناچار بايد در آن بنزين كرد شكمت هم همين ايت تا چيزى به آن ندهى كار نمى‏شود قوه‏اى نيست نه ديگر زياده‏روى كنى لذا اطباء گفته‏اند روزه براى صحت بدن نافع است زيرا كه يازده ماه زياده‏رويها كرده است غير از روزه هيچ علاجش نمى‏كند يعنى يك وعده غذا ترك شود پيش از ماه رمضان سه مرتبه خوراك مى‏خورى اما ماه رمضان كه روزه مى‏گيرى ثلثش را ترك كن، نه اينكه افطار اضافه‏اش كنى باز اين غلط است اگر چنين كردى يقين بدان روزه كه فايده‏اى ندارد بدتر هم مى‏شود باعث سوء هاضمه مى‏شود.

روزه يعنى از خوراك مادى كم كردن و به خوراك روحانى افزودن هر چه را كه نيست مى‏شود مادى، و هر چه نيست نمى‏شود و باقى است روحانى مى‏باشد. ماه رمضان بايد خيلى زبانتان را كنترل كنيد يك كلمه دروغ نگوئيد، غيبتى نكنيد، ماه رمضان خوشى نفست را كنار بگذار تا بلكه به صراط آدميت بيائى، اصطلاحى بين علماء است ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل به كتاب خواندن آدم ملا مى‏شود و اما براى آدم شدن جان كندن دارد، زحمت كشيدن دارد نابرده رنج گنج ميسر نمى‏شود يك ماه رمضان حق ندارى به نفست، خوراك بدهى با چشمت، حق ندارى نگاه به حرام بكنى، حق ندارى جاسوسى بكنى، كه لعنت خدا بر هر جاسوسى، چشم تو اين ماه بايد قرآن ببيند، به گوشت حق ندارى كلمه حرامى، دروغى، غيبتى بشنوى، بجايش تا بتوانى خوراك روح، شنيدن قرآن، تفسير، مواعظ، فضائل اهل بيت بشنو كه تقويت كننده روح است حيات و قوت قلب انسانى به ياد خداست‏(335). ضمناً همسايه آزارى هم در اين ماه بايد موقوف شود خواه صداى قرآن باشد يا صداى ديگرى كه گاهى اتفاق مى‏افتد براى تظاهر كردن به ديندارى، اين هم غلط است.

روزه عام و خاص و خاص الخاص

صوم عام، يعنى مبطلات روزه را انجام ندهى، صوم خاص نفست را از هر گناهى مطلقاً نگهدارى و صوم خاص الخاص كه مى‏شود تقويت قلب، جوانان عزيز سحرهاى رمضان بلند شويد جاى پنهانى خواه به عربى، يا به فارسى، يا زبان هم در كار نباشد در دلت با خداى خودت راز و نيازى داشته باش، يعنى مثل مريضى كه پيش طبيب حاذق يكى يكى درد دلهايش را مى‏گويد، درد تو با خداى خودت دردهاى باطنى است، هر موقع كه متوجه به حضرت نورالانوار مى‏گردى نورى به دلت افاضه مى‏گردد، گرفتارى مادى هم دارى، بگو يا مولاى! گرفتارم كجا بروم من لى غيرك خداى كريم امروز روز اول است اگر تو يار ما باشى مى‏توانيم روزه بگيريم ولى اگر ما را بخودمان واگذار كردى مى‏ترسيم از هر چيزى محروم بشويم لا تكلنى الى نفسى طرفه عين ابداً خدايا ما را يك آن به خودمان وامگذار، جوانان عزيز محاسبه داشته باشيد با خداى خودتان، اگر روز، گناهى از شما سر زد نگذاريد براى شب ديگر، همان شب گناهتان را در نظر بياوريد و خجل بشويد استغفار و جبران كنيد.

/ 173