13
بسم الله الرحمن الرحيمله ملك السموات والارض و الى الله ترجع الامور يولج الليل فى النهار و يولج النهار فى الليل و هو عليم بذات الصدور آمنوا بالله و رسوله و انفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه فالدين آمنوا منكم و انفقوا لهم اجر كبير(137) .علل و معلول محكوم اراده خدا
آسمان و زمين منحصراً ملك رب العالمين است و بس. شريك ندارد براى هيچ مرتبهاى از مراتب خلقت، ملك نيست يك اراده در تمام اين عالم هستى حكومت مىنمايد با حفظ سلسله علل و معلول نه اينكه ما منكر علت و معلوليم يعنى آتش بلاشك آلت سوزاندن است، برق علت روشنائى است لكن چه كسى اين را چنين قرار داده است حرف ما اين است علل و معلول در تحت يك قدرت است خداست كه آتش را سوزان قرار داده است و آب را تر و سيراب كننده قرار داده است و الى الله ترجع الامور و به سوى خدا همه چيز بر مىگردد به شرحى كه روز گذشته ذكر گرديد.اختلاف روز و شب آيه عظيم خدا
رشته ديگر از ملك داريش كه گواه صدق است بر نفوذ مشيت و كمال قدرت و حكمتش كه در چند جاى قرآن ذكر فرموده موضوع اختلاف شب و روز است اينجا مىفرمايد:يولج الليل فى النهار ايلاج به معناى ادخال است داخل مىكند روز را در شب و داخل مىكند شب را در روز اين معنى كه عبارت باشد از اختلاف شب و روز و درهم شدن آن دو، روز برود در شكم شب و شب برود در شكم روز، در دستگاه خلقت اگر كسى اين معنى را دقت كند اختلاف روز و شب در دو جهت خوب آشكار مىگردد جهت اول در حركت وضعيه است يعنى حركت شبانه روزى كه كره زمين يك دور به دور خودش مىگردد كه هر ثانيهاى چهار فرسخ طى مىكند اين حركت وضعيه كه به مدت بيست و چهار ساعت است دائماً در اين كره زمين شب و روز است - اول آفتاب، پيش از ظهر، عصر، مغرب، عشا، نصف شب، اذان صبح دائماً روى كره زمين است - باز صريحتر بگويم و مثال بزنم، شيراز وقتى كه آفتاب مىزند در آن هنگام جاهائى است كه يك ساعت از آفتاب گذشته، دو ساعت، پنج ساعت جاهائى است كه ظهر است روى همين كره زمين جاهائى است كه وقتى شيراز اول آفتاب است آنجا اول غروب است جاهائى است كه تازه آنجا نصف شب است اينجا اول روز است هم اكنون تقريباً يك و نيم يا دو ساعت بعد از ظهر است كه در مسجد جامع نشستهايد روى كره زمين جاهائى است كه عصر است بعضى جاها الان غروب مىشود بعضى جاها الان عشاء است، الان در سمت آمريكا جاهائى است3 كه نزديك به نصف شب است آن طرف كره زمين الان شب است حدود چين و ژاپن مىباشد كه الان آفتاب مىخواهد غروب كند. مصر با ما دو ساعت تفاوت دارد هر جائى يك طورى است.
غرضم مسأله دخول روز در شب است آفتاب طالع مىشود و تاريكى شب را از بين مىبرد تا وقتى كه خواست غروب بكند آفتاب كه غروب كرد تاريكى پيش مىآيد يولج الليل فى النهار ظلمت شب پيش مىآيد تا ده ساعت يا بيشتر از دوباره شروع مىشود دائماً روز و شب تداخل مىكنند ظلمت شب و نور روز در هم مىروند و يولج النهار فى الليل .و اما نسبت به حركت شمالى به جنوبى و جنوبى به شمالى، كره زمين كه از آن حاصل مىگردد فصول اربعه، بهار و پائيز و زمستان و تابستان اين چهار فصل پيدا مىگردد. در اين چهار فصل ميزان روز و شب عجيب و دقيق است از اول پائيز (اعتدال خريفى) شبها شروع مىشود به بلند شدن، روزها به كوتاه شدن، تا سه ماه اينطور است شبها بلند روزها كوتاه مىگردد شبها مىشود دوازده ساعت و ربع تا آفتاب بزند قريب چهارده ساعت شب طول مىكشد روز به عكس مىشود ده ساعت، سه ماه هم به تدريج كوتاه مىگردد از روز كم مىگردد تا اول بهار (اعتدال ربيعى) شبها كوتاه و روزها بلند آنهم باز تا سه ماه و از اول تابستان روزها كوتاه و شبها بلند مىشود تا اول پائيز، اى كسى كه چهل، پنجاه سال از عمرت مىگذرد، آيا هيچ وقت شد اين نظم تغيير بكند، نامنظم بشود دائماً اين نظم و اختلاف بين روز و شب، بلندى روز، كوتاهى شب و برعكس از اول خلقت تا حالا بوده و خواهد بود لذا مىتوانند تقويم و ساعات سالهاى آتيه را به خوبى معين نمايند.