نشاط عمر باشد تا چهل سال
چو شصت آمد نشست آمد پديدار
بصر كندى پذيرد پاى سستى
چه هفتاد آمد آلت افتد از كار
پس از پنجه نباشد تندرستى
چهل رفته فرو ريزد پر و بال
چه هفتاد آمد آلت افتد از كار
چه هفتاد آمد آلت افتد از كار
پس اين خوشيها را براى چه كسى خلق كرده؟خدا تو را آفريد كه حيات آدمى داشته باشى نه حيات مادى گفتم منهاى اين، حيات توحش است و فى الاخره عذاب شديد ولى اگر حيات تو، اى انسان، حيات عقلائى شد، روحانى، دينى، آسمانى شد، هم اينجا خوب و هم آنجا و مغفره من الله و رضوان دست خودت است حركت حيوان از روى خيال و هوس مادى است تمام دنبال نتيجه زود گذر است. صبح كه از طويله بيرون مىآيد تا غروب دنبال چيزى مىگردد كه داخل شكمش بكند. تو اى آدم، اگر چنين شدى كه دنبال پيدا كردن پول و خوراك رفتى و بعد هم از آن طرف خالى كنى، چه فرقى با حيوان كردى؟ حركت عقلائى آن است كه امر باقى تو را بجنباند و آن هم خداست آقاى كاسب حياتى نصيب شود كه صبح از خانه كه بيرون مىآئى براى اين باشد كه خداى من امر فرموده است فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل الله برويد عقب كسب، خدا امر كرده است. زن بگويد خدا بچه را به من سپرده است، امر خداست، قدم به قدم چنين اشخاصى باقى است، بهترين عبادتها است. كى كه مشقت بكشد براى معيشت عيالش، مانند مجاهد در راه خدا است(400) در حالات خاتم الانبياء (صلى الله عليه و آله و سلم) نوشتهاند هنگامى كه در خانه وارد مىشد تا وقتى كه در خانه بود، در امر خانه دارى با زنها كمك مىفرمود، خانه را جاروب مىكرد و از گوسفند به دست خودش شير مىدوشيد(401).اگر لهو و لعب و زينت، جنبه الهى پيدا كند، مثلاً لعب، با همسر شرعى هر نوع ملاعيه مطلوب است. با اولادش خصوص دختر كه مستحب است كه هر گاه انسان وارد خانه مىشود، اولاً دست خالى نرود و بعد دخترش را ترجيح بر پرسش دهد اولادش را ببوسد چون اينها همه امانت خدا است.
تكاثر، پول روى هم انباشتن
و اما تكاثرش، پول جمع كردن دو قسم است، يك وقت كسى مىخواهد پول بيايد روى پول بماند، خود پول را دوست مىدارد، خاك بر سر چنين افرادى، يك وقت كسى پول دوست مىدارد براى اينكه تا اعلام كردند براى مدرسه علميه چند مىدهى؟ فوراً چك بكشد.پول جمع كردن اگر چنانچه به فرض رحمانى شد بسيار خوب است كه آدمى پول به دست بياورد كه خرج كند نه روى هم بگذارد. معناى تكاثر، پول جمع كردن و خرج نكردن است، بخل كردن است. بلاشك بعضى از تكاثر، حرام است مثال بزنم: اول - كسى كه پول جمع بكند خمس واجبش را ندهد، دوم - كسى كه پول جمع بكند و دراثناى سال در بين بستگانش يك نفر پيدا شود كه احتياج به قرض و كمك داشته باشد و اين شخص قطع رحم كند و ندهد، حرام است، سوم - در جائى كه انفاق واجب مىگردد قطع نظر از حقوق واجبه آن وقت تكاثر، حرام مىگردد. اگر غير از رحم، آدمى احتياج به پول داشت مثلاً آدمى چشم لازم دارد كه هيچ پول ندارد و بى پول هم نمىشود ولى تو ميليونها مال دارى، بر تو واجب است كه كمكش كنى.در لئالى الاخبار مروى است كه وقتى خاتم انبياء محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم) در مسافرت با اصحاب بودند رسيدند به گله گوسفندى كه زياد بود فرستادند نزد صاحب گله كه مقدارى شير بخرند براى خود پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و چند نفر اصحاب كه تشنه و گرسنه بودند رفتند به آن بدبخت گفتند. صاحب گله نداد عذر آورد. به رسول خدا گفتند، رسول خدا نفرينش كرد گفت خدايا مالش را زياد كن. رفتند بعد رسيدند به خيمهاى، زنى بود و گوسفندى در خيمهاش بود. تا گفتند رسول خدا هست شير مىخواهد، زد توى سرش و رفت: گوسفندى كه شير زياد داشت آورد رسول خدا هم شاد شد آن وقت گفت خدايا به مقدار كفاف به او عنايت كن (بقدرى كه محتاج به مخلوق نشود) گفتند: يا رسول الله آنكه نداد گفتى زيادش كن آنكه داد گفتى خدايا به قدر كفايت. فرمود: (مضمون روايت) مال زياد، بلا هم مىشود كسانى كه مال را، ذخيره مىكنند، روى هم مىگذارند و انفاق هم نمىكنند بشارتشان بده به عذاب دردناك(402) مال را در آتش جهنم سرخ مىكنند و پيشانى، پشت و پهلوهايشان را مىسوزانند(403).
ديدى كه چه كرد اشرف خر
او مظلمه برد و ديگرى زر
او مظلمه برد و ديگرى زر
او مظلمه برد و ديگرى زر