نشانه‏هاى مؤمن از قرآن - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نشانه‏هاى مؤمن از قرآن

از كوزه برون همان تراود كه در اوست ، بهتر اين است كه من يك آيه از قرآن برايتان بخوانم از سوره مباركه انفال‏(156) مؤمن كسى است كه اسم خدا كه برده شود دلش تپش پيدا مى‏كند بلاشك بايد اينطور شود كسى كه خداى را به عظمت شناخت خدائى كه اين همه مخلوق همه به اراده او مى‏چرخد(157) آيه قرآن كه برايش مى‏خوانند ايمانش زياد مى‏شود و ديگر آنكه توكل به خدا لازمه ايمان است‏(158) . اگر خدا را شناختى، رازق، مدير و مدبر خداست پس تكيه‏ات هم بايد خدا4 باشد. دلهره از هيچ چيز نبايد باشد.

از آن جمله الذين يقيمون الصلوة نماز را اهميت مى‏دهد ايمان آن است كه در دل است و اعمال گواهش است‏(159) مثلاً اگر كسى را ببينى لبهايش خشكيده است، خسته و كوفته است، حالش مى‏گويد عطش پيدا كرده است الظاهر عنوان الباطن قرآن مجيد مى‏فرمايد الذين يقيمون الصلوة مؤمن كسى است كه نماز مى‏خواند اگر كسى نماز نخواند مومن نيست! آيا مى‏شود بگويد بنده هستم، اما بندگى نمى‏كنم اينكه تناقض است، مومن به خدايم، از خدا ترسناكم ولى گناه هم مى‏كنم مما رزقناهم ينفقون من مسلمان و مؤمن هستم اما دست بجيبم نمى‏زنم، هر عبادتى كه بدنى است به هر زحمتى باشد حاضرم نماز، روزه و قرآن حاضرم اما پول خرج كردن را قبول ندارم پس اسم ايمان را هم نياور، در دل جنابعالى از ايمان خبرى نيست. اگر تو خودت را بنده بدانى آيا كسى مى‏آيد از حواله مولايش نسبت به خزينه مولايش خيانت بكند و ندهد؟

مولا كه خزينه به دست علام داد اگر حواله كرد از خزينه‏ام فلان مبلغ بده آيا مى‏تواند امتناع بورزد؟ لذا مى‏گويند سخى به خدا و به بهشت و به مردم نزديك است و بخيل از هر سه دور(160) نماز مى‏خواند و روزه مى‏گيرد و حج مى‏رود اما ناقص است چه بسا نماز خواندن از روى عادت و تخيلات باشد اگر از روى ايمان شد هيچ فرق نمى‏كند بين نماز و روزه و پول خرج كردن و انفاق كردن اگر كسى واجبى را بجا مى‏آورد واجب ديگر را ترك مى‏كند، مال اين است كه ايمانش ناقص است بالاخره‏(161) مومن حقيقى كسى است كه اهل نماز است اهل زكات و انفاق است پول خرج كن است تا مى‏رسد به جائى كه اگر يك دانه خرما دارد نصفش را مى‏دهد در راه خدا.

مومنين، اگر ميثاق و عهد را قبول داريد چرا ايمان به خدا نمى‏آوريد؟ هر فردى اين آيه را بخواند و به خودش سرزنش كند چرا به خدا ايمان نمى‏آورى اى نفس چرا خدا را حاضر و ناظر نمى‏دانى؟ چرا خدا را رازق و كافى المهمات نمى‏دانى كه توكل به او داشته باشى؟ به نفس خودت بگو چرا حياء نمى‏كنى؟ به آن خدائى كه تا اينجا تو را آورده بعد هم رزقت را مى‏رساند؟ چرا از داده خدا بخل مى‏كنى؟ چرا تسليم خداى خودت نمى‏گردى؟ چرا به قضاء و قدر او راضى نمى‏شوى؟ چهل سال است مثلا سر سفره‏اش نشسته‏اى و او را نشناخته‏اى؟! همه چيز به تو داده است چهل سال است بطور عاريه به تو داده حالا به تو مى‏گويد از اينها يك پنجمش را بده، به خودت بگو واى بر تو چرا مسامحه مى‏كنى اى‏5 بخيل لئيم، در دعاى ندبه زين العابدين (عليه السلام) عرض مى‏كند: آه آه هر چه عمرم بيشتر مى‏شود حالم خرابتر مى‏شود.

عزاى خودت را بر پا كن هر چه عمرم بيشتر مى‏شود، قساوتم بيشتر مى‏شود، دلم تاريكتر مى‏شود نفس آدمى تا لوامه نشود، به نفس ملهمه نمى‏رسد. لوم يعنى به خودش ملامت و سرزنش كند به عكس مسلمانهاى امروزه كه ملامت و سرزنش مى‏كنند، تو سرى مى‏زنند اما به ديگران. عاقل كسى است كه نسبت به خودش اين قسم باشد.




  • ديده ز عيب دگران كن فراز
    صورت خود بين و در او عيب ساز
    نظرى به خويشتن كن كه همه گناه دارى



  • همه عيب خلق ديدن نه مروت و مردى
    نظرى به خويشتن كن كه همه گناه دارى
    نظرى به خويشتن كن كه همه گناه دارى



/ 173