حيات رحمانى به غرض عقلائى - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حيات رحمانى به غرض عقلائى

اما حيات رحمانى: لعب يعنى اصلاً بيهوده كارى ندارد هر كارى مى‏كند به غرض عقلائى مى‏كند، آدم عاقل سرگرمى غافل كننده ندارد، آدم عاقل زينت ندارد، دنبال زينت حقيقى مى‏گردد كه عبارت از تقوا مى‏باشد.
آدم عاقل تفاخر ندارد، تفاخر از جهل است، مؤمن به عكسش تذلل دارد هر چه ايمان بيشتر شود ذلت آدمى در خودش بيشتر است، هر چه عزت ظاهريش بيشتر شود ايمانش كمتر مى‏گردد.

در عيون اخبار الرضا دارد كه يك نفر به حضرت رضا (عليه السلام) عرض كرد يابن رسول الله روى كره زمين اشرف از تو و اعلاى از تو يافت نمى‏گردد حضرت فرمود: من يكون اتقى منى افضل منى هر كس روى كره زمين تقوايش از من بيشتر باشد از من افضل است يعنى ميزان فضيلت، تقوا است، ميزان فضيلت نسبت نيست ان اكرمكم عندالله اتقيكم .

تكاثر - اهل جهل مى‏خواهد مادياتش زياد شود، اهل عقل مى‏خواهد خيراتش زياد شود، اهل عقل تكاثر فى الاعمال مى‏خواهد اما اهل جهل تكاثر فى الاموال واولا ولاد مى‏خواهد اهل دنيا مى‏رود عقب پول، اهل عقل و حقيقت كارى مى‏كند كه رضاى خدايش در آن باشد. على (عليه السلام) فرمود: تا درهم آخر، در بيت المال است و من نمى‏روم و براى فردا نمى‏گذارمش، شايد فردا على زنده نباشد بايد عجله در كار خير كرد سابقوا سبقت بگيريد پيش از آنكه وقت بگذرد، عمر اعتبار ندارد به عكس اهل دنيا. و فى الاخرة عذاب شديد و مغفرة من الله و رضوان و ما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور اين است سرانجام زندگى دنيا منهاى عقبى در آخرت مثل دنيا نيست كه اسبابهاى سرگرمى باشد در آنجا يا ثواب است يا عقاب.

بدانيد زندگى دنيا براى اهل دنيا جز غرور چيزى نيست، غرور يعنى خلاف واقع.




  • دل به جهان مبند كه اين بى‏وفا عروس
    با هيچ كس شبى به محبت سحر نكرد



  • با هيچ كس شبى به محبت سحر نكرد
    با هيچ كس شبى به محبت سحر نكرد



ثلث آخر ماه مبارك رمضان است، دعا كنيد كه حياتتان حيات روحانى شود.

شبهاى ماه رمضان روى پا بايست. آنقدر پيغمبر ما، روى پاهايش رو به درگاه خدا ايستاد كه پاهايش ورم كرد. گفتند: يا رسول الله چرا خودت را در مشقت مى‏اندازى فرمود: افلا اكون عبداً شكوراً(404) آيا من بنده سپاسگزار پروردگارم نباشم؟!

35

بسم الله الرحمن الرحيم

سابقوا الى مغفرة من ربكم و جنه عرضها كعرض السماء و الارض اعدت للدين آمنوا بالله و رسله ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و الله ذوالفضل العظيم‏(405)

كلام در اين آيات مباركه دو حياتى است كه براى آدمى است. حيوان يك حيات بيشتر ندارد و آن هم حيات مادى است آدمى حيات ديگرى هم دارد و آن حيات ابدى و روحانى است خلقتم للبقاء لا للفناء حيوان براى روى خاك آفريده شده ولى آدمى بدنش از خاك است بعد هم زير خاك مى‏رود اما حانش از عالم اعلى است‏(406) روح آدمى‏(407) شريف است و از عالم امر خداست، به شرطى كه كثيفش نكند، اگر شر ورزيد به ملكوت سفلى مى‏پيوندد كه در باطن اين عالم است، ظهور قهر الهيه است.

شأن آدمى موقعى است كه به هيچ مخلوقى توجهى نداشته باشد همه را كنار بگذارد نبيند غير از خدا را(408) خودش را بنگرد به بندگى و حقارت تمام عالمى هستى را به فنا و خداى را به دوام و بقاء بشناسد.




  • هواى سلطنتم بود بندگى تو كردم
    خيال خواجگيم بود خدمت تو گزيدم



  • خيال خواجگيم بود خدمت تو گزيدم
    خيال خواجگيم بود خدمت تو گزيدم



سلطان حقيقى كسى است كه خود را بنده خدا شناخته، حقيقت شناس شده است، هر كس از خدا غافل است، مرده است، حيات آدمى ندارد، حيات حيوانى دارد.




  • خور و خواب و خشم و شهوت
    شغب است و جهل و ظلمت



  • شغب است و جهل و ظلمت
    شغب است و جهل و ظلمت



خشم، مال گرگ است، سگ خشم مى‏كند، كسى كه اسير خشم است آدم نمى‏شود، شايد پس از مرگش آدم شود و يا آدمش كنند، مرگ كه آمد دفتر بسته مى‏شود هر چه التماس كند برگردم به دنيا بلكه آدم شوم پاسخش منفى است‏(409).

امروز راجع به حيات آدمى بگويم: ايهاالناس به قرآن گوش فرا دهيد.

سابقوا الى مغفرة من ربكم وجنة بشتابيد به سوى آمرزش از طرف پروردگارتان و بهشت. سارعوا سرعت كنيد برويد، اول وقت نماز كه مى‏شود معامله را رها كنيد، صفوف جماعت را پر كنيد دنبال چيزى بدويد كه در گور با خود مى‏بريد تا آدم نشوى كه نمى‏شود به جوار اولياء برسى، تو براى رسيدن به خانه هزار مترى قصرالدشت چقدر زحمت مى‏كشى آن وقت با اين همه زحمت چقدر مى‏خواهى در آن بمانى؟!

فرق است بين بهشت و خانه‏هاى اينجا اگر تمام دنيا را به تو بدهند فايده‏اى ندارد زيرا فانى است ولى در بهشت جاى يك تازيانه هم ارزش دارد زيرا الى الابد است اصلش فنا ندارد.

/ 173