مژگان چشم و فوائد بسيار
اما پلك و مژگان چشم، ببين ميزان عدل چه مىكند، اگر اين مژه نباشد اولاً بينائى ناقص است روى همان ميزانى كه گفتم - علاوه بر آن اگر مژه نباشد وقتى كه پلك چشم، روى هم مىآيد نمىشود روزنه نداشته باشد كثافت توى چشمت مىرود، هر چند چشمت را روى هم بگذارى اگر مژگان چشم نباشد خواهى نخواهى روزنه هائى است كه خاك داخل مىشود، بنابراين بايد مژه هائى باشد آن هم چطور؟ اولاً داخل. مبادا يك وقتى مو توى تخم چشم بخورد، چون اگر موى مژه به تخم چشم بخورد ناراحت مىكند نمىتواند زندگى كند.موقع جفت شدنش كه از سر سوزن كمتر هم روزنه پيدا نگردد در جفت كردنش يك وسط دوتاست. اجمالاً من بخواهم بساط عدل خداى را ذكر كنم نمىرسيم. امروز حرفها داريم مقدمتاً خواستم بگويم اصل اعقتادى ما، موحدين، مسلمانان، مؤمنين، شيعيان اهل بيت، اول توحيد، دوم عدل است، خداى عالم عادل است كارهايش روى ميزان است هر چيزى به جاى خويش قرار دادن است و از شؤون عدل اوست، بشر را مجبور نكرده است، بشر را بخود وانگذاشته است.براى اين معنى كه بشر را به خود وانگذاشته ناچارم شرح بيشترى دهم.قوانين الهى براى عدل بشر
خداى عالم كه همه چيز را در اين منظومه براى بشر آفريده، بشر را هم براى يك هدف كلى و حيات طيبهاى آفريده آيا نبايد براى زندگيش نظمى هم قرار بدهد؟ خدائى كه در دستگاه خلقت تمام چيزهايش منظم است بايد براى بشر قوانين تنظيم جعل كند كه زندگى بشر هم منظم باشد، زندگى اختياريش منظم باشد چنانى كه زندگى تكوينى منظم است افعال اختيارى بشر هم منظم باشد، زندگى هرج و مرج اگر باشد نه دنيا و نه آخرت تأمين نمىشود - واجب است بر پروردگار عالم به حكم عقل كه براى اين بشر مقرراتى تنظيم كند، براى نظم امورش عدل در تمام شؤونش چه امور انفرادى چه امور اجتماعى، بر خدا است قانونگذارى، چنانكه در دستگاه تكوينش كوچكترين بى نظمى نيست، تمام روى نظم و عدل است، افعال بشر هم بايد كاملاً تحت مراقبت عدل الهى باشد.قانون گذارى شأن خدا است
زيرا قانون بشرى كه واجب الاطاعه است در وقتى است كه قانون گذارش علم ازلى و ابدى داشته باشد كسى كه مىخواهد قانون براى بشر درست كند كسى باشد كه مصلحتهاى نسل آخر بشر را هم بداند تا قانون كلى اختصاص به دورهاى نداشته باشد يك قانون كلى كه براى تمام دورهها به كار بخورد يعنى الان كشورها، قانونهائى كه درست مىكنند هيچ كدام فايده كامل ندارد، قابل اطاعت نيست، زيرا علمشان كم هست مصالح و مفاسد را نمىفهمند، مگر جلوى پايش را مىفهمد؟ قانونگذار بايد شرايطى را دارا باشد، اول اينكه بايد به تمام مصالح و مفاسد آگاه باشد تا قيام قيامت. دوم اينكه مهربان باشد.سوم آنكه قانونگذار بايد كسى باشد كه به حكم عقل اطاعتش واجب باشد و به حكم عقل اطاعت هيچ بشرى واجب نيست زيرا همه مثل هم هستند در عرض هم هستند به چه مناسبت كودتائى بكند و بگويد شاه مملكتم، مىگويم چنين بكنيد شاه مملكت يار ريئس جمهور يا نمايندگان مجلس بشر حق قانون گذاريى ندارد فرمان دهنده نبايد باشد چون بشرها همه در عرض هم هستم، هر بشرى به هر قدر كه مهم باشد حق قانونگذارى براى بشرى ديگر ندارد چون با ديگران فرقى نمىكند.قانونگذار بايد كسى باشد كه اطاعتش واجب باشد و آن هم ذات اقدس احديت است.لا اله الا الله ولا نعبد الا اياه ما غير از اطاعت رب العالمين اطاعت هيچ مقام و بشرى كائناً من كان را نمىكنيم. اطاعت پيغمبر و امام و نايب امام در اين دوره كه امام خمينى باشد چون امر خدا است والا اطاعت آنها را هم نمىكنيم. خودش فرمود: اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامرمنكم(433) امام اولى الامر است چون خداى ما فرموده. تا بنگردد به خدا هيچ قانونى، قانونيت ندارد، هيچ حكمى نفوذ ندارد، هيچ حكمى قابل اجرا نيست؟بگذرم - ميزان خداى حكيم، عادل، بشر را مهمل نگذاشت به حكمت بالغهاش به عدلش، قانونهائى براى بشر در دسترس او قرار داد، در تمام شؤون زندگى اين بشر چه معاملهاش با خدايش چه با خانواده و بستگانش و چه با ساير مردم قانونها معين فرموده نه اينكه مهمل باشد.413) مصابيح القلوب - سبزوارى.414) مصابيح القلوب - سبزوارى.415) سوره حديد، آيات 22 - 23 .416) سوره نجم، آيه 3 .417) لا تكونوا كالذين كفروا و قالوالاخوانهم اذا ضربوا فى الارض اوكانوا عزى لو كانوا عندنا ماماتوا و ما قتلوا .سوره آل عمران، آيه 156418) لا تكونوا كالذين كفروا و قالوا لاخوانهم اذا ضربوا فى الارض اوكانوا غزى لو كانوا عندنا ما ماتوا و ما قتلوا.419) قل بفضل الله و برحمته فبذلك فليفرحوا .سوره يونس، آيه 58420) دارالسلام حاجى نورى.421) ان الذين يا كلون اموال اليتامى ظلماً انما يا كلون فى بطونهم ناراً .سوره نساء آيه 11422) لا يقومون الا كما يقوم الذى يتخبطه الشيطان من المس .سوره بقره، آيه 276423) سوره حديد، آيه 24.424) داستانام طلحه نقل به مضمون از لئالى الاخبار، ج 1، ص 302.425) ان الله لا يحب كل مختال فخور .سوره لقمان، آيه 17426) منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تاره اخرى .سوره طه، آيه 57427) سوره نساء، آيه 37.428) سفيه البحار.429) واعود بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون .دعاء قنوت نماز عيدين430) سفيه البحار، ج 1، ص 60.431) عده الداعى، ص 24، ص 14.432) سوره حديد، آيه 25.433) سوره نساء، آيه 59.