24 - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

24

بسم الله الرحمن الرحيم

اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها قد بينا لكم الايات لعلكم تعقلون ان المصدقين والمصدقات و اقرضوا الله قرضاً حسناً يضاعف لهم و لهم اجر كريم‏(262)

تفكر در حيات، راه خداشناسى

اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها مطلب اساسى مهمى را كه در قرآن مجيد بيش از پنجاه جا در اثر اهميتش تكرار كرده، اينجا نيز يادآورى مى‏فرمايد بر عموم مسلمين لازم است فكر كنند، مبدأ و معاد خود را بشناسند و آن موضوع حيات است، حيات يعنى زندگى، مقابل موت - اى بشر نفهم! تو، به چه جرأت به خدا كافر مى‏شوى در حالى كه مرده بودى تو را زندگى داديم‏(263) اين حيات از كجا آمد؟ آيا ماده مى‏تواند مولد حيات بشود؟ نگاهى به كره خاك بكن، خاك بيجان را چه كسى جان داد(264)؟ خدا است كه جان به تو داد و بعد هم مى‏گيرد و دوباره زنده‏ات مى‏كند(265) يحيى و يميت در قرآن زياد به آن تكيه شده است براى پيدايش ايمان، معرفت، شناسائى خدا و شناسائى حيات بعد از مرگ تمام بر موضوع حيات تكيه شده است.

حقيقت حيات مانند و جود شناخته نشده

با اينكه معنى حيات بديهى و آشكار است اما كنه و حقيقت آن از هر معمائى پيچيده‏تر است و قابل درك نمى‏باشد بفرموده حاجى سبزوارى:




  • مفهومه من اعرف الاشياء
    و كنهه فى غاية الخفاء



  • و كنهه فى غاية الخفاء
    و كنهه فى غاية الخفاء



معنى حيات را هر عاقلى مى‏فهمد كه زنده داراى حيات است و بى رشد و نمو مرده است و اما حقيقتش از حقائق مجهوله‏اى كه از اول خلقت تا كنون هيچ دانشمندى پيدا نشده كه بفهمد حقيقت حيات چيست؟ چون حجيات غير از ماده است ماوراء حس است از عالم غيب از مقام غيب الغيوب تراوش كرده است حياتى كه در كره خاك در حيوانات، نباتات، جمادات هر چه كه مى‏بينى تمام رشحه‏اى است از حى مطلق، در اصطلاح گويند ضم معدوم به معدوم وجود نمى‏آورد - ضم بى‏شعور با بى‏شعور كه شعور نمى‏آورد اگر صدها يا هزارها اتم جمع بشوند نمى‏توانند شعور بياورند.




  • ذات نايافته از هستى بخش
    كى تواند كه شود هستى بخش



  • كى تواند كه شود هستى بخش
    كى تواند كه شود هستى بخش



ماده بى‏شعور نمى‏تواند شعور دهنده بشود - ديگر آنكه چطور مى‏توانى بگوئى حيات معلول ماده است در حالتى كه حيات، قاهر بر ماده و بالاتر از آن است و ماده را خورد مى‏كند.

آثار حيات در بدن انسان

آثار حيات در بدن خودت را تامل كن، خوراكى كه آدمى مى‏خورد به هر جا كه مى‏رسد مناسب همانجا مى‏شود از حيث كم و كيف مثلاً به سياهى چشم مى‏رسد سياه مى‏شود، به سفيدى چشم، سفيد مى‏شود، به قرمزى لب قرمز مى‏شود صبغة الله دستگاه رنگرزى خدا، بايد پى به معنويات ببرى ببينى چه خبر است، تو با حيوان فرق مى‏كنى بايد عاقل شوى، غرضم قاهريت جان است.

/ 173