مالك بشر آفريننده اوست - معارفى از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارفى از قرآن - نسخه متنی

مولف: سید عبدالحسین دستغیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مالك بشر آفريننده اوست

خودت را حساب كن آى بشر، ببين مالك تو كيست؟ بگو همان كسى است كه از شكم مادر تا اينجا مرا آورده است آن خداى بزرگ كه اراده او در من حكمرواست نه خودم. من دلم مى‏خواهد مثلاً هميشه موى سر و صورتم سياه باشد، اما موها سفيد و دندانها ريخته و قوا ضعيف مى‏گردد. سلطان بر من آن كسى است كه بدون ميل من، بدون دلخواه من آنچه بخواهد انجام مى‏دهد، پادشاه من كسى است كه بر من حكم مى‏كند بدون اراده من و من نتوانم تخلف كنم.

بشرى را شما پيدا بكنيد در كره خاك كه توانسته باشد از حكومت خدا فرار كرده باشد(74) اگر كره زمين قشونش شود آيا از حكم خدا مى‏تواند فرار بكند؟ اينها شاهد صدق است كه همه مملوك و مقهورند، مالكى نيست مگر خدا و بس، قفل اللهم مالك الملك‏(75) مالكيت حقيقيه براى خداست و بس. گاهى شده گندم بكارى ذرت بدهد؟ درخت زرد آلو بكارى انار بدهد؟ مى‏بينى هر چه براى چيز معينى آفريده شده است تخلف‏پذير نيست، نمى‏تواند تخلف نمايد هر عضوى از اعضاء بدنت براى هر چه آفريده شده است در همان اندازه و همان حد از او آشكار مى‏شود.

زندگى و مرگ از شؤون ملك خداست

له ملك السموات والارض قطعاً به تحقيق براى خداست و بس ملك آسمان‏ها و زمين يكى از حكومتها و ملكها و دارائيش حيات است. داد و ستد، حيات و موت كه در آيه متذكر شده يكى از ملكهاى اوست چون مهم بود خصوصاً ذكر نمود يحيى و يميت حيات و موت به دست او است، اين هم يكى از شؤون ملك است اينجا ذكر خاص بعد از عام است، اول به طور عموم فرمود: له ملك السموات والارض بعد به طور خصوص مى‏فرمايد: يحيى و يميت اصل حيات از خداست به جميع مراحلش حيات نباتى، حيوانى، انسانى، حيات دنيوى و اخروى، همه‏اش محيى خداست مميت خداست، واجب است مسلمانان باورشان باشد.

نطفه كه جان ندارد، تخم كه حيات ندارد، رشد و نمو ندارد چطور شد وقتى در خاك كاشته شد و آب مناسب هم به آن رسيد پوسيده كه شد جان به آن داده مى‏شود چطور جانى؟! نصفش مى‏رود پائين كه بشود ريشه، نصفش مى‏آيد بالا چه درختهائى، چه برگها و شاخه هائى بعد چه ميوه هائى.

همچنين حيات حيوانى، نطفه نخست در شكم مادر حركتى ندارد كم كم حركت نباتى، رشد و نمو، اول يك قطره آب است بعد كم كم خون مى‏شود، بعد مثل گوشت جويده شده مى‏شود، استخوان در آن پيدا مى‏گردد تا چهار ماه كه تمام شد آنگاه روح حيوانى و انسانى در او پيدا مى‏گردد(76) وقتى به دنيا مى‏آيد جان دار است وقتى خواست او را به عالم ديگر ببرد همان كه در شكم مادر جان داد، همان هم جان مى‏گيرد(77) خدا است آن خدائى كه جانها را وقت مرگش مى‏گيرد(78) . رجوع موقوف به ابتدا است از خدا آمدى به خدا بر مى‏گردى از خزينه الهى آمدى به خزينه الهى هم بر مى‏گردى.

/ 173